سوالات با برچسب قفسه


11

سوال


11

جواب

آخرین جواب ها با این برچسب
رفلاکس معده یکی از مشکلات گوارشی رایج است که در اثر بازگشت اسیدها و محتویات دیگر از معده به مری ایجاد می‌شود. به طور کلی، دو نوع اصلی رفلاکس معده وجود دارد:

<ul>
<li><strong>رفلاکس اسیدی (GERD):</strong> شایع‌ترین نوع رفلاکس معده است و به آن بیماری ریفلاکس گاستروازوفاژیال هم می‌گویند. این نوع رفلاکس زمانی اتفاق می‌افتد که دریچه‌ای به نام اسفنکتر تحتانی مری به درستی کار نکند و اجازه دهد اسید معده به مری بازگردد. این اتفاق می‌تواند باعث سوزش سردل، برگشت غذا یا طعم تلخ در دهان شود. درمان می‌تواند شامل تغییراتی در سبک زندگی، داروهای کاهنده‌ی اسیدیته معده و گاهی اوقات جراحی باشد.</li>
<li><strong>رفلاکس صفراوی:</strong> این نوع از رفلاکس زمانی رخ می‌دهد که صفرا که از کبد و کیسه صفرا ترشح می‌شود، به مری برگردد. ممکن است علائمی شبیه به GERD داشته باشد، اما درمان آن معمولاً متفاوت است. رفلاکس صفراوی می‌تواند باعث آسیب جدی‌تر به مری و بیماری‌های دیگر شود.</li>
</ul>

همچنین ممکن است افرادی تجربه‌ی رفلاکس لارنگوفارنژیال (LPR) یا "رفلاکس ساکت" داشته باشند. در این نوع، اسید معده تا حلق بالا می‌آید و می‌تواند باعث حس ناراحتی در گلو، سرفه‌ی مزمن، گرفتگی صدا و مشکلات تنفسی شود ولی ممکن است سوزش سردل نداشته باشد.

برای تشخیص دقیق نوع رفلاکس و درمان مؤثر، بهتر است با پزشک متخصص گوارش مشورت کنید تا با انجام آزمایشات و بررسی‌های لازم، روش درمانی مناسب برای شما تعیین گردد.


<br><br>
امیدوارم اطلاعات ارائه شده مفید باشه. اگر سوال دیگه‌ای داری، خوشحال میشم کمکت کنم.
<br>
جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب

سوال و جواب ها با برچسب قفسه





چند سوال تصادفی

عاشق یه آقایی بودم بی خبر گذاشت ورفت البته اونم منو میخواست ولی مادرش نگذاشت راه ما رو بست که به هم نرسیم چهار سال و هشت ماهه الان . سه روز پیش فهمیدم با دختر خالش ازدواج کرده . خودش نمیخواسته مادرش مجبورش کرده چون دخترخالش دختر نبود و زن شده بود برای همین نمیخواستش ولی برای حفظ آبرو سکوت کرد و راضی به ازدواج شد باهاش
من خیلی حالم بده شبا تا صبح بیدارم و گریه میکنم صبح ها بلند میشم یهو میزنم زیر گریه اصلا دست خودم نیست الانم پنج روزه که لب به آب و غذا نزدم از گلوم پایین نمیره
اونا هم میخوان جدا بشن میدونم که بر میگرده بهم ولی من روانی میشم چه برگرده چه برنگرده من عاشقش بودم نمیتونم قبول کنم که زنی دیگه بدنشو دیده نمیتونم دارم زجر میکشم دارم میسوزم از بس با مشت زدم به قلبم قلبم داره تیر میکشه اگه روزی بیاد باید از اول برای من متولد بشه من دارم میمیرم جونم بالا اومد خدا ازشون نگذره منو بدبخت کردن فقط خودشو خراب کرد الان بعد پنج ماه میخواد جدا بشه چرا منو بازی داد چرا
من اعصاب ندارم شدید افسرده ام میخوام خودمو بکشم تحمل ندارم فکرش راحتم نمیذاره جلو چشمامه روحم در عذابه وجدانم ناراحته دارم زجر میکشم



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.