سوالات با برچسب خوندن


16

سوال


25

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
سلام.۲۵ سال سن دارم و فرزند دوم و دختر اول خانواده هستم.کارشناسی ارشدمو تموم کردم. پسر عموم وقتی ۲۰ سالم بود به خاستگاری من اومد و چون من اصلا ازش خوشم نمیومد بهش جواب رد دادم.اون حتا مدرک سیکل هم نگرفته و ۲۹ سال داره.بخاطر جواب رد من همه خانواده ناراحت شدن و بابام با من قهر کرد.دو سال بعد دوباره اومدن خاستگاری و من از ترس بهش جواب مثبت دادم ب امید اینکه بتونم دوسش داشته باشم ولی دوسش نداشتم اصلا نمیخاستم باهاش حرف بزنم تا کم کم یکم وضع بهتر شد.اون میرخه خارج از کشور کار میکنه زیاد نمیدیدمش و اینجوری راحت تر بودم در ظول ۱ سال نامزدی فقط ۱ بار اومد و دیدمش میخاشت بره هی سفارش میکرد ارایش نکن و …من اگه کلاس یا سرگرمی میخاستم برم اجازه نمیداد. تا اینکه من کنکور دادم و ارشد قبول شدم گفت من دوست ندارم بخونی منم هر کار کردک راضی نشد تا اینکه من ب حرفش گوش ندادم و رفتم دانشگاه(عقد نکرده بئدیم) رابطمون قطع شد من چون ظاهر خوبی دارم خاستکارای زیادی داشتم ولی به همشون جواب رد دادم. بعد از ۱ سال و نیم باز اومدن خاستگاری و من هرچی گفتم نمیخام بابام راضی نشد بابام حتا باهام حرف نمیزد تا اینکه من بدون فکر باز قبول کردم و سریع از ترس عقدم کردن.ما عقد کردیم ولی بازم علاقه ای بین ما نیس یعنی من دوسش ندارم. الان ۱ ساله ک عقد کردیم اون بازم اینجا نیس و چند وقت یبار میاد اینحا.اون منو دوس داشت ولی من نمیخامش. از اخلاقش خوشم نمیاد تیپ و قیافشو دوس ندارم حتا خوشم نمیاد عکسشو نشون دوستام بدم.من هیچ حرفی ندارم که با اون بزنم درکم نمیکنه انگار با ی پیرمرد 60 ساله هستم تا شوهرو نمیتونم هیچکدوم حرفامو بهش بزنم .هر از گاهی با پسرای همکلاسیم حرف میزدم در مورد خیلی چیزا بحث میکنیم ولی با شوهرم این حرفارو نمیزنم.چون اون خیلی غیرتیه خیلی قدیمی فکر میکنه نمتونم باهاش بحث کنم.الانم من میتونم با شرط معدل برم دکتری بخونم استادم همش تشویقم میکنه ک دکترا بخونم یا برم خارج از کشور ولی اون همش مسخرم میکنه مدرکمو مسخره میکنه و میگه من نمیخام من نمیخام درس بخونی نمیخام کار کنی هر چی بهش میگم قبول نمیکنه.میگه میخام زندگی کنیم از نظر اون زندگی کردن یعنی بشینی تو خونه و خونه داری و بچه داری کنی.من نمتونم اینجوری زندگی کنم من نمتونم تو خونه بشینم من جز دانشجوهای خوب بودم نمتونم مث بقیه زنا تو خونه بشینم و از زندگیم راضی باشم من توقعاتم بالاتره.هر وقت عصبانی میشه داد میزنه به من میگه ت هیچی نمیفهمی.ب من گیر میده ارایش نکن بیرون نرو.باشگاه نمیذاره من برم تا این حد.میگه چون شوهرتم باید حرفامو گوش کنی منم گفتم همه چی باید دوطرفه باشه ن اینکه فقط من حرفاتو گوش کنم.البته اخلاقای خوب هم داره ولی من دوسش ندارم و خیلی هم حساسم و زود ناراحت میشم.به نظر شما چکار کنم؟ خودمم خسته شئم .چند ساله دارم زجر میکشم و فقط گریه میکنم دوس دارم بمیرم تا از این وضعیت راحت شم.همیشه هم میگه چن ساله منو علاف خودت کردی ولی من نکردم.همش تقصیر خانواده ها بوده.کمکم کنید
پربازدید ترین های این برچسب
آخرین جواب ها با این برچسب
سلام دوست عزیزم، به نظر می‌رسه تو یک وضعیت سخت و پیچیده‌ای قرار داری. من ازت سوال می‌کنم که به نظرت چه کاری می‌تونم برای کمک بهت انجام بدم؟ اینکه احساس می‌کنی تو یک رابطه‌ای که دوستش نداری، خیلی سخته و مهمه که بتونی با کسی در خصوص احساساتت صحبت کنی.

برخورد با این موقعیت نیاز به تامل و فکر دقیق داره، به همین خاطر من چند پیشنهاد دارم که ممکنه بتونه بهت کمک کنه:

1. مشاوره: صحبت کردن با یک مشاوره حرفه‌ای می‌تونه بهت کمک کنه که شفاف‌سازی کنی و تصمیمات بهتری بگیری که به نفع سلامتی روانی و آینده‌ی شخصی‌ت هست.

2. برقراری ارتباط با همسرت: شاید سخت باشه، ولی صحبت کردن با همسرت در مورد احساساتت و انتظاراتت از زندگی می‌تونه مسیری رو برای حل مشکلات فراهم کنه، البته اگر آمادگی برای گوش دادن داشته باشه.

3. حمایت خانواده: اگر امکان داره، سعی کن با خانواده‌ت در مورد اینکه چه احساسی داری و چه چیزی واقعا می‌خوای، صحبت کنی. شاید با مکالمه‌ای صادقانه بتونی حمایت اون‌ها رو جلب کنی.

4. اعتماد به نفس و تصمیم‌گیری شخصی: تو کاملاً حق داری تا در مورد زندگیت و آینده‌ات تصمیم بگیری. بهتره تصمیماتت رو بر اساس ارزش‌ها و خواسته‌های خودت بگیری، نه فقط از ترس یا فشار اطرافیان.

5. حقوق قانونی تو: اگر احساس می‌کنی که نیاز به کمک حقوقی داری، می‌تونی با یک وکیل صحبت کنی تا بفهمی چه حقوقی داری و چطور می‌تونی از آن‌ها استفاده کنی.

و اما برای اینکه احساس بهتری داشته باشی و از شرایط کنونی خلاص شوی، مهمه که بدونی مراجعه به مشاوره و حرف زدن با کسانی که می‌توانند راهنماییت کنند، اولین قدم برای به دست آوردن ک
درود بر تو! سوالت را در مورد اینکه آیا تمایل به تحمل درد، به ویژه در قالب تزریقات دردناک، نشانه‌ای از بیماری یا انحراف، و آیا می‌تواند به مازوخیسم ارتباط داشته باشد، بررسی می‌کنیم.

ابتدا باید بگویم تمایل به تجربه درد به طور خودخواسته می‌تواند نشانه‌هایی از طیفی از رفتارهای انسانی را شامل شود. مازوخیسم، که ذیل روانشناسی و روانپزشکی مطرح می‌شود، یکی از شرایطی است که در آن فرد از تجربه درد، تحقیر، یا موقعیت‌هایی که می‌توانند ناراحت‌کننده باشند، لذت می‌برد. اما باید توجه داشت که لذت بردن از درد در موقعیت‌های خاص و به شکل‌های گوناگون نه فقط به مازوخیسم مربوط می‌شود و نه حتما نیاز به درمان دارد.

با این حال، تغییر ناگهانی در رفتار و تمایلات جنسی یا شخصیتی می‌تواند نشان‌دهنده یک بحث روانشناختی باشد که باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. به ویژه اگر این تغییرات باعث ناراحتی شما شده یا بر جنبه‌های دیگر زندگی‌تان تأثیر منفی می‌گذارد. در چنین مواقعی، مراجعه به یک متخصص روانشناسی یا روانپزشکی جهت مشاوره و بررسی دقیق‌تر شرایط توصیه می‌شود.

در انتها، توجه داشته باش که در هر صورت حقیقت یافتن در مورد خود و کشف علل روانی و عاطفی که ممکن است پشت چنین تمایلاتی باشند، می‌تواند بسیار ارزشمند باشد و به رشد فردی کمک کند.

امیدوارم این پاسخ کمک‌کننده باشد و در صورت نیاز همواره می‌توانی از کمک‌های تخصصی استفاده کنی.
<br/><br/>
با آرزوی بهترین‌ها برایت،
جویا
برای داشتن تمرکز در درس خواندن، می توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:

1. محیط مناسب: یک محیط آرام و خلوت برای خواندن انتخاب کنید. قبل از شروع درس خواندن، مطمئن شوید که محیط شما از صداها و مزاحمت های محیطی خارج شده است.

2. برنامه ریزی: قبل از شروع درس خواندن، یک برنامه ریزی دقیق برای خواندن درس ها تهیه کنید. این برنامه شامل زمان بندی مشخص برای هر درس و استراحت های منظم است.

3. توقف از استفاده از تلفن همراه و سایر دستگاه ها: تلفن همراه و دستگاه های دیگر می توانند توجه شما را پرت کنند. بنابراین، پیش از شروع درس خواندن، این دستگاه ها را در دور محدودی قرار دهید و از استفاده از آنها خودداری کنید.

4. تقسیم زمان: درس خواندن را به قطعات کوچک تقسیم کنید و هر قطعه را به طور متوسط برای 25-30 دقیقه خوانده و سپس استراحت کنید. این روش به شما کمک می کند تا تمرکز خود را حفظ کنید و از خستگی جلوگیری کنید.

5. فعالیت های ورزشی: قبل از شروع درس خواندن، یک فعالیت ورزشی ساده انجام دهید. ورزش همراه با افزایش جریان خون به مغز و آزادسازی هورمون های خوشحالی می تواند تمرکز شما را بهبود ببخشد.

6. مکانیسم های تنفسی: در هنگام درس خواندن به تمرکز بیشتری دست پیدا کنید، می توانید از تکنیک های تنفسی مثل تنفس عمیق و تنفس بطنی استفاده کنید.

7. بخش بندی مطالب: موضوعات را به بخش های کوچکتر تقسیم کرده و هر بخش را به صورت جداگانه مرور کنید. این روش به شما کمک می کند تا مطالب را بهتر فهمیده و به خاطر بسپارید.

8. تمرکز بر تنها یک موضوع: تلاش کنید تا در فرآیند خواندن به یک موضوع خاص تمرکز کنید و از پراکنده شدن توجه خود خودداری کنید.

با اجرای این راهکارها، می توانید تمرکز خود را در درس خواندن بهبود بخشید. موفق باشید!

سوال و جواب ها با برچسب خوندن


خوندن در این بستر سوال و جواب به عنوان یک برچسب به محیط مطالعاتی مرتبط اشاره دارد. با استفاده از این برچسب، کاربران می‌توانند مطالب مفید، جالب و آموزنده را مطالعه کرده و از دانش و اطلاعات به اشتراک گذاشته شده توسط دیگران بهره‌مند شوند. این بوسیله فرصت‌های مختلفی برای یادگیری، افزایش دانش، به‌روزرسانی اطلاعات و حل مسائل مطرح می‌شود. این برچسب اهمیت زیادی در افزایش دانش و به اشتراک گذاری تجربیات و دیدگاه‌های مختلف دارد و موجب ایجاد گفتگوهای پربار و مفید بین کاربران می‌شود.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره خوندن سوال بپرس!





چند سوال تصادفی

با سلام خدمت شما
بنده تیرماه عقد کردم و حدود یک هفته بعد متوجه شدم که همسرم داره بهم خیانت میکنه
خلاصه بعد از اینکه از سایت آیت الله مکارم مشورت گرفتم توی تیرماه فرمود که ببخشش و بخشش بهترین راهه من هم بهش گفتم اینو میذارم پای بچگیت و بهش گفتم فراموشش میکنم.بعد از اون بهش فهموندم چقد کارش اشتباه بوده و بخشیدم
اونم خیلی ازم تشکر کرد و قسم خورد دیگه تکرار نمیشه تا اینکه دوباره امروز متوجه شدم دوباره داره بهم خیانت میکنه
حقیقتش دیگه نمیتونم من یک بار بخاطر خدا بخشیدمش ولی خودم چی؟زندگی خودم نابوده.دنیا روی سرم خراب شده
همسرم دختر داییم هم هست و از خونواده سطح پایینه از نظر مالی دلم داره به خونوادش میسوزه اگه پدر و مادرش بفهمن میدونم سکته میکنن
به هر دلیل هم بخوایم از هم جدا بشیم خونواده ها آخرش میدونن واسه چی بوده.چیکار کنم؟دارم دق میکنم.تنها راهش اینه که خدا منو از روی زمین برداره تا عابروی کسی ریخته نشه.از خدا میترسم که از طریق من عابروی کسی ریخته بشه.کاش یکی بود الان باهاش صحبت میکردم مرگمو از خدا میخوام



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.