سوال و جواب ها با برچسب فکر و خیال


فکر و خیال به عنوان یک برچسب در این پلتفرم، به تمامی مطالب مرتبط با فرایند تفکر، تأمل و خیال پرداخته شده می‌پردازد. این موضوع در زمینه‌های گسترده‌ای از جمله روانشناسی، خلاقیت، مدیریت زمان، حل مسئله، خلاقیت و... مطرح است. این برچسب می‌تواند به شما کمک کند تا درک عمیق‌تری از تفکر، خیال و روش‌های افزایش آنها پیدا کنید و سوالات خود را در این زمینه با دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره فکر و خیال سوال بپرس!



با سلام خدمت همه شما دوستان عزیز
پسری ۲۳ ساله هستم که اخیرا به طور عذاب آوری به مردن در خواب فکر میکنم و ترس دارم که بخوابم و صبح بیدار نشوم!!متاسفانه این ترس روزانه نیست که بگویم با اصلاح کارهای بد خود و انجام عمل صالح خود را ارام کنم و ترس از مرگ خود را بریزم!اصلا از خودِ مرگ ترسی ندارم اما از عواقب بعد از ان برای اطرافیان میترسم.در واقع از مردن در خواب میترسم نه از خود مرگ..به همین دلیل شبانه وقتی به رختخواب میروم ترس از سکته و مرگ دارم..خودم دلیلش را مرگ های زیاد جوانان اطرافم که به همین دلیل بوده و کمی اضافه وزن که اخیرا پیدا کرده ام و صد البته سیگار کشیدن میدانم..اما همانطور ک گفتم متاسفانه ترس مربوط به شب است و روز که وقت سیگار کشیدن است با خود میگویم چه فکر های مزخرف و خنده داری اما شب دوباره همان داستان.البته این افکار و ترس از مدتی شروع شدند که سیگار را ترک کرده بودم اما این افکار را داشتم.یعنی نقطه شروع انها در زمان ترک بود.یه جورایی این ترس و فکر امید به زندگیم را به صفر رسانده و اتفاقی که ممکن است یکی دو ماه دیگر بیفتد را اصلا امیدی ندارم که ببینم و همش با خود میگویم من ک شاید نباشم تا ان موقع.آیا پیشنهادی دارید که لطف کنید و به من بدهید؟
با سلام خدمت همه شما دوستان عزیز
پسری ۲۳ ساله هستم که اخیرا به طور عذاب آوری به مردن در خواب فکر میکنم و ترس دارم که بخوابم و صبح بیدار نشوم!!متاسفانه این ترس روزانه نیست که بگویم با اصلاح کارهای بد خود و انجام عمل صالح خود را ارام کنم و ترس از مرگ خود را بریزم!اصلا از خودِ مرگ ترسی ندارم اما از عواقب بعد از ان برای اطرافیان میترسم.در واقع از مردن در خواب میترسم نه از خود مرگ..به همین دلیل شبانه وقتی به رختخواب میروم ترس از سکته و مرگ دارم..خودم دلیلش را مرگ های زیاد جوانان اطرافم که به همین دلیل بوده و کمی اضافه وزن که اخیرا پیدا کرده ام و صد البته سیگار کشیدن میدانم..اما همانطور ک گفتم متاسفانه ترس مربوط به شب است و روز که وقت سیگار کشیدن است با خود میگویم چه فکر های مزخرف و خنده داری اما شب دوباره همان داستان.البته این افکار و ترس از مدتی شروع شدند که سیگار را ترک کرده بودم اما این افکار را داشتم.یعنی نقطه شروع انها در زمان ترک بود.یه جورایی این ترس و فکر امید به زندگیم را به صفر رسانده و اتفاقی که ممکن است یکی دو ماه دیگر بیفتد را اصلا امیدی ندارم که ببینم و همش با خود میگویم من ک شاید نباشم تا ان موقع.آیا پیشنهادی دارید که لطف کنید و به من بدهید؟


چند سوال تصادفی

این مطلب جدی و براساس نظر بسیاری از مردمه.دوست دکتری دارم که به این موضوع معترفه و میگه که مراجعات کمی از سمت رانندگان ماشین سنگین داریم ولی تقریباً 90 درصد از اونها دچار مشکلات حاد عصبی هستن.خود من هم تا حالا هرکدومش خورده تو پستم روانی تمام عیاری بوده حتی این عصبیت تو خونواده هاشونم بصورت غیرطبیعی وجود داره.من اوقات بعد از کارم رو مسافرکشی می کنم و تقریباٌ با همه قشری سرو کار دارم اما عجیبت تر و داغون تر از این قشر ندیدم. یبار یه نفرو سوار کردم که می گفت راننده ماشین سنگینه وقتی حرف شد بخاطر یه موضوع ساده نزدیک بود یکی از مسافرارو تیکه پاره کنه.یه بار دیگه هم که یکیشونو با خانوادش سوار کردم و فقط بخاطر اینکه گفتم سه سال سرباز نیرو انتظامی راهور بودم و از تمامی قوانین تصادفات خبر دارم تعادل روحیش بهم خورد و شروع کرد به بدو بیراه گفتن و تو سر خودش زدن.یکیشم که امروز سوار کردم بخاطر اینکه گفتم از مسیری که خودم بلدم میرم و نمی تونم از جایی که اون میخواد عبور کنم وسط جاده سوئچ ماشین رو کشید و بنا کرد به لگد زدن تو در ماشین و توی سر خودش زدن و گریه کردن.خدا رحم کرد تریلی زیرمون نگرفت. به نظرتون عجیب نیست؟



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.