سوالات با برچسب دودلی

سوال

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب

سلام. ممنونم از اینکه اومدین و میخواین کمکم کنین.مشکل خیلی بزرگی دارم.همه چی رو میگم و ازتون میخوام کمکم کنین. من 5 روز دیگه میشم 19 سال.از سالی که کنکور داشتم یعنی وقتی که 17 سالم بود با گوشیم میرفتم تو چت.گوشی من از اون گوشی ها نبود که نیمباز و یاهو و.. روش نصب بشه.فقط نرم افزار خاص خودش رو داشت که محدود بود.خلاصه من باهاش شبا میرفتم چت و با دخترا حرف میزدم.همش دنبال یه همشهری بودم که آخرم پیدا نکردم.یه روز یه دختری رو پیدا کردم که تو شهر بغلی ما بود.من باهاش دوست شدم.کم کم با هم خوب شدیم.ان از اخلاق من خوشش اومد و طوری شد که بیشتر از نصف روز چت بودیم.رابطه هامون تا یک سال طول کشید .من کلاس های کنکوری خودم رو ول میکردم و میرفتم دیدنش.شد تا 8-9 ماه پیش.کم کم نسبت بهش سرد شدم.اون خیلی عاشقم شد.به مامانش گفت.من انگار نمیدونم دوسش دارم یا.همش بهم میگه تو که تکلیفت با خودت معلوم نیست چرا برام خاطره ساختی.الان حدود 2 سال شده.2-3 بار خواستم ازش جدا بشم ولی دلم به حال گریه کردناش سوخت.گفتم تقصیر منه.نباید زندگیشو خراب میکردم.الان گیر افتادم. خیلی وقته نمیدونم دوسش دارم یا نه.انگار الکی باهاشم.ولی تو دلم میگم دختر خوبی مثل اون هیچوقت پیدا نمیشه.خیلی نجیب و خوب هست.وقتی ناراحت میشه منم ناراحت میشم.دوست ندارم گریه کنه.قبل ها وقتی گریه میکرد منم گریم میگرفت و با هم گریه میکردیم.ولی الان نمیتونم اونطوری باشم.اون خیلی من رو دوست داره ولی من نمیدونم دوسش دارم یا نه!.میخوام راهنماییم کنین که چطور بفهمم من واقعا میتونم باهاش زندگی کنم یا نه.من دوسش دارم یا نه؟ از نظر اخلاق هم هیچ مشکلی با هم نداریم. دوست دارم با دختر های دیگه هم دوست بشم ولی با اونا فقط رابطه داشته باشم ولی فقط با این ازدواج کنم. چند وقتی شده بود که اون از دستم ناراحت میشد به خاطر اینکه میگفت تو اصلا ازم خبر نمیگری.بهم محبت نمیکنی.منم دخترم.نیاز به عاطفه دارم.منم هر کاری میکردم اون انگار فکر میکرد محبت نمیکنم.ولی من همه سعی خودمو برای بهتر حرف زدن باهاش میکردم ولی باز شبا زنگ میزد و گریه میکرد. شبا همش خوابم میبره.میگه روز که خبر نمیگیری ، شب ها هم که خواب داری ، پس کی وقت منو داری! خواهش میکنم بهم بگین من چم شده.گیر افتادم بخدا.اون عاشقمه.نمیتونه بدون من زندگی کنه.ولی من هنوز نمیدونم دوسش دارم یا نه.کمکم کنین تورو خدا!!! بازدید: 13310 از گروه : جوانان و ارتباطات
من بهمن93 با مردی که 2 سال پیش از همسرش به دلیل عدم تمکین از برقراری رابطه زناشویی جدا شده بود ازدواج کردم شوهرم با همسر سابقش 1 سال عقد و 3 ماه عروسی بدون رابطه دخول داشتند. من خیلی همسرم رو دوستش دارم همش میترسم نکنه منو با همسر سابقش مقایسه جسمی و اخلاقی و ... کنه یا بعد عروسیمون زن قبلیش پیدا بشه و یهو وابستش بشه و منو ترکم کنه ازشم خجالت میکشم که این مشکلم رم باهاش مطرح کنم شب و روز نگرانم که نکنه بهش فکر کنه و ... روز به روز داره ترسم زیادتر میشه تو رو خدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم ممنون بازدید: 3641 از گروه : روانشناسی زناشویی

سلام.
ممنونم از اینکه اومدین و میخواین کمکم کنین.مشکل خیلی بزرگی دارم.همه چی رو میگم و ازتون میخوام کمکم کنین.

من 5 روز دیگه میشم 19 سال.از سالی که کنکور داشتم یعنی وقتی که 17 سالم بود با گوشیم میرفتم تو چت.گوشی من از اون گوشی ها نبود که نیمباز و یاهو و.. روش نصب بشه.فقط نرم افزار خاص خودش رو داشت که محدود بود.خلاصه من باهاش شبا میرفتم چت و با دخترا حرف میزدم.همش دنبال یه همشهری بودم که آخرم پیدا نکردم.یه روز یه دختری رو پیدا کردم که تو شهر بغلی ما بود.من باهاش دوست شدم.کم کم با هم خوب شدیم.ان از اخلاق من خوشش اومد و طوری شد که بیشتر از نصف روز چت بودیم.رابطه هامون تا یک سال طول کشید .من کلاس های کنکوری خودم رو ول میکردم و میرفتم دیدنش.شد تا 8-9 ماه پیش.کم کم نسبت بهش سرد شدم.اون خیلی عاشقم شد.به مامانش گفت.من انگار نمیدونم دوسش دارم یا.همش بهم میگه تو که تکلیفت با خودت معلوم نیست چرا برام خاطره ساختی.الان حدود 2 سال شده.2-3 بار خواستم ازش جدا بشم ولی دلم به حال گریه کردناش سوخت.گفتم تقصیر منه.نباید زندگیشو خراب میکردم.الان گیر افتادم.

خیلی وقته نمیدونم دوسش دارم یا نه.انگار الکی باهاشم.ولی تو دلم میگم دختر خوبی مثل اون هیچوقت پیدا نمیشه.خیلی نجیب و خوب هست.وقتی ناراحت میشه منم ناراحت میشم.دوست ندارم گریه کنه.قبل ها وقتی گریه میکرد منم گریم میگرفت و با هم گریه میکردیم.ولی الان نمیتونم اونطوری باشم.اون خیلی من رو دوست داره ولی من نمیدونم دوسش دارم یا نه!.میخوام راهنماییم کنین که چطور بفهمم من واقعا میتونم باهاش زندگی کنم یا نه.من دوسش دارم یا نه؟

از نظر اخلاق هم هیچ مشکلی با هم نداریم.

دوست دارم با دختر های دیگه هم دوست بشم ولی با اونا فقط رابطه داشته باشم ولی فقط با این ازدواج کنم.

چند وقتی شده بود که اون از دستم ناراحت میشد به خاطر اینکه میگفت تو اصلا ازم خبر نمیگری.بهم محبت نمیکنی.منم دخترم.نیاز به عاطفه دارم.منم هر کاری میکردم اون انگار فکر میکرد محبت نمیکنم.ولی من همه سعی خودمو برای بهتر حرف زدن باهاش میکردم ولی باز شبا زنگ میزد و گریه میکرد.
شبا همش خوابم میبره.میگه روز که خبر نمیگیری ، شب ها هم که خواب داری ، پس کی وقت منو داری!

خواهش میکنم بهم بگین من چم شده.گیر افتادم بخدا.اون عاشقمه.نمیتونه بدون من زندگی کنه.ولی من هنوز نمیدونم دوسش دارم یا نه.کمکم کنین تورو خدا!!!

بازدید: 13310 از گروه : جوانان و ارتباطات

من بهمن93 با مردی که 2 سال پیش از همسرش به دلیل عدم تمکین از برقراری رابطه زناشویی جدا شده بود ازدواج کردم شوهرم با همسر سابقش 1 سال عقد و 3 ماه عروسی بدون رابطه دخول داشتند. من خیلی همسرم رو دوستش دارم همش میترسم نکنه منو با همسر سابقش مقایسه جسمی و اخلاقی و ... کنه یا بعد عروسیمون زن قبلیش پیدا بشه و یهو وابستش بشه و منو ترکم کنه ازشم خجالت میکشم که این مشکلم رم باهاش مطرح کنم شب و روز نگرانم که نکنه بهش فکر کنه و ... روز به روز داره ترسم زیادتر میشه تو رو خدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم ممنون

بازدید: 3641 از گروه : روانشناسی زناشویی

پربازدید ترین های این برچسب

سلام. ممنونم از اینکه اومدین و میخواین کمکم کنین.مشکل خیلی بزرگی دارم.همه چی رو میگم و ازتون میخوام کمکم کنین. من 5 روز دیگه میشم 19 سال.از سالی که کنکور داشتم یعنی وقتی که 17 سالم بود با گوشیم میرفتم تو چت.گوشی من از اون گوشی ها نبود که نیمباز و یاهو و.. روش نصب بشه.فقط نرم افزار خاص خودش رو داشت که محدود بود.خلاصه من باهاش شبا میرفتم چت و با دخترا حرف میزدم.همش دنبال یه همشهری بودم که آخرم پیدا نکردم.یه روز یه دختری رو پیدا کردم که تو شهر بغلی ما بود.من باهاش دوست شدم.کم کم با هم خوب شدیم.ان از اخلاق من خوشش اومد و طوری شد که بیشتر از نصف روز چت بودیم.رابطه هامون تا یک سال طول کشید .من کلاس های کنکوری خودم رو ول میکردم و میرفتم دیدنش.شد تا 8-9 ماه پیش.کم کم نسبت بهش سرد شدم.اون خیلی عاشقم شد.به مامانش گفت.من انگار نمیدونم دوسش دارم یا.همش بهم میگه تو که تکلیفت با خودت معلوم نیست چرا برام خاطره ساختی.الان حدود 2 سال شده.2-3 بار خواستم ازش جدا بشم ولی دلم به حال گریه کردناش سوخت.گفتم تقصیر منه.نباید زندگیشو خراب میکردم.الان گیر افتادم. خیلی وقته نمیدونم دوسش دارم یا نه.انگار الکی باهاشم.ولی تو دلم میگم دختر خوبی مثل اون هیچوقت پیدا نمیشه.خیلی نجیب و خوب هست.وقتی ناراحت میشه منم ناراحت میشم.دوست ندارم گریه کنه.قبل ها وقتی گریه میکرد منم گریم میگرفت و با هم گریه میکردیم.ولی الان نمیتونم اونطوری باشم.اون خیلی من رو دوست داره ولی من نمیدونم دوسش دارم یا نه!.میخوام راهنماییم کنین که چطور بفهمم من واقعا میتونم باهاش زندگی کنم یا نه.من دوسش دارم یا نه؟ از نظر اخلاق هم هیچ مشکلی با هم نداریم. دوست دارم با دختر های دیگه هم دوست بشم ولی با اونا فقط رابطه داشته باشم ولی فقط با این ازدواج کنم. چند وقتی شده بود که اون از دستم ناراحت میشد به خاطر اینکه میگفت تو اصلا ازم خبر نمیگری.بهم محبت نمیکنی.منم دخترم.نیاز به عاطفه دارم.منم هر کاری میکردم اون انگار فکر میکرد محبت نمیکنم.ولی من همه سعی خودمو برای بهتر حرف زدن باهاش میکردم ولی باز شبا زنگ میزد و گریه میکرد. شبا همش خوابم میبره.میگه روز که خبر نمیگیری ، شب ها هم که خواب داری ، پس کی وقت منو داری! خواهش میکنم بهم بگین من چم شده.گیر افتادم بخدا.اون عاشقمه.نمیتونه بدون من زندگی کنه.ولی من هنوز نمیدونم دوسش دارم یا نه.کمکم کنین تورو خدا!!! بازدید: 13310 از گروه : جوانان و ارتباطات
من بهمن93 با مردی که 2 سال پیش از همسرش به دلیل عدم تمکین از برقراری رابطه زناشویی جدا شده بود ازدواج کردم شوهرم با همسر سابقش 1 سال عقد و 3 ماه عروسی بدون رابطه دخول داشتند. من خیلی همسرم رو دوستش دارم همش میترسم نکنه منو با همسر سابقش مقایسه جسمی و اخلاقی و ... کنه یا بعد عروسیمون زن قبلیش پیدا بشه و یهو وابستش بشه و منو ترکم کنه ازشم خجالت میکشم که این مشکلم رم باهاش مطرح کنم شب و روز نگرانم که نکنه بهش فکر کنه و ... روز به روز داره ترسم زیادتر میشه تو رو خدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم ممنون بازدید: 3641 از گروه : روانشناسی زناشویی
سلام من 19سالمه و1سال ونیمه ازدواج کروم همسرم با همه ی زنا صمیمی برخورد میکنه چه غریبه چه فامیل واینکه درمحیط کارش زناهم وجود دارن واکثرا خانومن همسرم باهمه راحته وصمیمی واینکه یه دفعه هم باهمون خانوما درارتباط بودکه پیاماشونو دیدم وقول دادشغلشو عوض کنه یاخیلی قولای دیگه،که به هیچکدومشون عمل نکرد ازاون موقع دیگه بهش اعتماد ندارم واینکه سعی نمیکنه اعتمادمو جلب کنه تقریبا یک سالیم میشه که اصلا بهم محبت نمیکنه ومگه خودم بگم واینکه بازم بیشتر خانوما پیام میدن وراحت اگه سوالی داشته باشن میپرسن وراحت جوابشونو میده چندوقتم هست فکر میکنم که گوشی مخفی داره اینکه سوال من اینه که چیکارکنم؟ یه مشاور میگفتن رفتن بهترین راهه وهمسرم نیاز داره به اینکه ترکش کنم واقعا این شک داره عذابم میده حتی میترسم تنهایی جایی برم وگوشه گیرم شدم بازدید: 2796 از گروه : مشاوره خانواده

بازدید: 13310 از گروه : جوانان و ارتباطات

بازدید: 3641 از گروه : روانشناسی زناشویی

سلام
من 19سالمه و1سال ونیمه ازدواج کروم
همسرم با همه ی زنا صمیمی برخورد میکنه چه غریبه چه فامیل
واینکه درمحیط کارش زناهم وجود دارن واکثرا خانومن
همسرم باهمه راحته وصمیمی
واینکه یه دفعه هم باهمون خانوما درارتباط بودکه پیاماشونو دیدم
وقول دادشغلشو عوض کنه
یاخیلی قولای دیگه،که به هیچکدومشون عمل نکرد
ازاون موقع دیگه بهش اعتماد ندارم
واینکه سعی نمیکنه اعتمادمو جلب کنه
تقریبا یک سالیم میشه که اصلا بهم محبت نمیکنه ومگه خودم بگم
واینکه بازم بیشتر خانوما پیام میدن وراحت اگه سوالی داشته باشن میپرسن وراحت جوابشونو میده
چندوقتم هست فکر میکنم که گوشی مخفی داره
اینکه سوال من اینه که چیکارکنم؟
یه مشاور میگفتن رفتن بهترین راهه وهمسرم نیاز داره به اینکه ترکش کنم
واقعا این شک داره عذابم میده حتی میترسم تنهایی جایی برم وگوشه گیرم شدم

بازدید: 2796 از گروه : مشاوره خانواده

تبلیغات در سوال و جواب

آخرین جواب ها با این برچسب

سلام دوست عزیز، از اینکه مراجعه کردی و اعتمادت رو به من داشتی ممنونم. احساساتت رو خیلی خوب بیان کردی و این به من کمک می‌کنه تا راهنمایی‌های صادقانه‌ای بهت بدم. در مورد اینکه چطور بفهمی به دوست دخترت علاقه‌مند هستی یا نه و آیا می‌توانی با او زندگی کنی یا نه، چند نکته وجود داره که می‌تونی بهشون فکر کنی: - بررسی احساسات: ببین واقعاً چه احساساتی نسبت به او داری. عشق فقط یک احساس نیست، بلکه مجموعه‌ای از تعهدات و ارزش‌ها هم هست. آیا توانایی این رو داری که به او تعهد داشته باشی و در کنار او بمانی؟ - اندیشیدن به آینده: تصور کن که چه زندگی‌ای با او خواهی داشت و آیا این آینده برایت جذاب است یا نه. - در نظر گرفتن سایر گزینه‌ها: آیا فکر می‌کنی که فقط با او می‌توانی خوشبخت شوی یا احتمال دارد که با دیگران هم بتوانی رابطه‌ای موفق داشته باشی؟ - گفتگو با او: درد دل کن و احساسات و دغدغه‌هایت را با او در میان بگذار. صادق بودن می‌تواند به شما کمک کند تا به درک بهتری از رابطه‌تان برسید. - گرفتن فاصله: گاهی برای درک بهتر احساساتتان نیاز به فاصله و زمان است تا بفهمید واقعاً چقدر به هم نیاز دارید. - مشورت با افراد باتجربه‌تر: صحبت کردن با خانواده، دوستان نزدیک، یا حتی مشاوره گرفتن از یک روانشناس می‌تواند به شما کمک کند تا به شناخت بهتری از احساساتتان برسید. در نهایت، این تصمیمی است که باید با در نظر گرفتن همه جوانب و با دقت و صداقت با خودتان اتخاذ کنید. امیدوارم که توانسته باشم کمکی به شما کرده باشم. با آرزوی بهترین‌ها برایت، زمان: 7 اسفند ماه 1402 ساعت: 14:31 از گروه : جوانان و ارتباطات
باشگاه رفتن یک فعالیت بسیار مفید و سالم است. ورزش در باشگاه می‌تواند به شما کمک کند تا بهتر و سالم‌تر به نظر بیایید. همچنین، باشگاه فضایی است که شما را با افرادی با علاقه‌های مشترک آشنا می‌کند و می‌توانید با آنها ارتباط برقرار کنید. اما اگر احساس می‌کنید نمی‌توانید در جمع باشگاه حضور پیدا کنید و دوست دارید که تنها تمرین کنید، می‌توانید از تمرین در منزل استفاده کنید. برای این کار می‌توانید ویدئوهای آموزشی آنلاین را دنبال کنید یا از ورزش‌هایی مانند پیاده روی یا دوچرخه سواری در فضای باز استفاده کنید. داستان چیزی است که به طور کلی به یک سری اتفاقات و رویدادها گفته می‌شود. در اینجا نمی‌توانم بدون اطلاعات بیشتر داستان را برای شما بنویسم. اگر سوال خاصی درباره داستان دارید، لطفا آن را بیشتر توضیح دهید تا بتوانم بهتر به شما کمک کنم. زمان: 30 دی ماه 1402 ساعت: 10:31 از گروه : ورزشی
سلام .روزتون بخیر ...منم همین مشکلا دارم البته خیلی وقت نیست که باهاش در رابطم 1 ماهه.اون منو خیلی دوست داره و خودم اوایل دوسش داشتم ولی الن دو دل شدم نمیدونم دارم یا ندارم..پسر خیلی خوبیه از همه جهت هایی که جزو معیارام. بوده هستش فقط قیافه نداره البته اون اوایلم کاری به چهرش نداشتم تا وقتی که عکسشو نشون مامانم دادم گفت زشته.. الان نمیدونم دوسش دارم یا نه..راه حل میشه بهم بگید...:( زمان: 14 خرداد ماه 1398 ساعت: 15:17 از گروه : جوانان و ارتباطات

سلام دوست عزیز،

از اینکه مراجعه کردی و اعتمادت رو به من داشتی ممنونم. احساساتت رو خیلی خوب بیان کردی و این به من کمک می‌کنه تا راهنمایی‌های صادقانه‌ای بهت بدم.

در مورد اینکه چطور بفهمی به دوست دخترت علاقه‌مند هستی یا نه و آیا می‌توانی با او زندگی کنی یا نه، چند نکته وجود داره که می‌تونی بهشون فکر کنی:

- **بررسی احساسات:** ببین واقعاً چه احساساتی نسبت به او داری. عشق فقط یک احساس نیست، بلکه مجموعه‌ای از تعهدات و ارزش‌ها هم هست. آیا توانایی این رو داری که به او تعهد داشته باشی و در کنار او بمانی؟

- **اندیشیدن به آینده:** تصور کن که چه زندگی‌ای با او خواهی داشت و آیا این آینده برایت جذاب است یا نه.

- **در نظر گرفتن سایر گزینه‌ها:** آیا فکر می‌کنی که فقط با او می‌توانی خوشبخت شوی یا احتمال دارد که با دیگران هم بتوانی رابطه‌ای موفق داشته باشی؟

- **گفتگو با او:** درد دل کن و احساسات و دغدغه‌هایت را با او در میان بگذار. صادق بودن می‌تواند به شما کمک کند تا به درک بهتری از رابطه‌تان برسید.

- **گرفتن فاصله:** گاهی برای درک بهتر احساساتتان نیاز به فاصله و زمان است تا بفهمید واقعاً چقدر به هم نیاز دارید.

- **مشورت با افراد باتجربه‌تر:** صحبت کردن با خانواده، دوستان نزدیک، یا حتی مشاوره گرفتن از یک روانشناس می‌تواند به شما کمک کند تا به شناخت بهتری از احساساتتان برسید.

در نهایت، این تصمیمی است که باید با در نظر گرفتن همه جوانب و با دقت و صداقت با خودتان اتخاذ کنید.

امیدوارم که توانسته باشم کمکی به شما کرده باشم.

با آرزوی بهترین‌ها برایت،

زمان: 7 اسفند ماه 1402 ساعت: 14:31 از گروه : جوانان و ارتباطات

باشگاه رفتن یک فعالیت بسیار مفید و سالم است. ورزش در باشگاه می‌تواند به شما کمک کند تا بهتر و سالم‌تر به نظر بیایید. همچنین، باشگاه فضایی است که شما را با افرادی با علاقه‌های مشترک آشنا می‌کند و می‌توانید با آنها ارتباط برقرار کنید.

اما اگر احساس می‌کنید نمی‌توانید در جمع باشگاه حضور پیدا کنید و دوست دارید که تنها تمرین کنید، می‌توانید از تمرین در منزل استفاده کنید. برای این کار می‌توانید ویدئوهای آموزشی آنلاین را دنبال کنید یا از ورزش‌هایی مانند پیاده روی یا دوچرخه سواری در فضای باز استفاده کنید.

داستان چیزی است که به طور کلی به یک سری اتفاقات و رویدادها گفته می‌شود. در اینجا نمی‌توانم بدون اطلاعات بیشتر داستان را برای شما بنویسم. اگر سوال خاصی درباره داستان دارید، لطفا آن را بیشتر توضیح دهید تا بتوانم بهتر به شما کمک کنم.

زمان: 30 دی ماه 1402 ساعت: 10:31 از گروه : ورزشی

سلام .روزتون بخیر ...منم همین مشکلا دارم البته خیلی وقت نیست که باهاش در رابطم 1 ماهه.اون منو خیلی دوست داره
و خودم اوایل دوسش داشتم ولی الن دو دل شدم نمیدونم دارم یا ندارم..پسر خیلی خوبیه از همه جهت هایی که جزو معیارام. بوده
هستش فقط قیافه نداره البته اون اوایلم کاری به چهرش نداشتم تا وقتی که عکسشو نشون مامانم دادم گفت زشته..
الان نمیدونم دوسش دارم یا نه..راه حل میشه بهم بگید...:(

زمان: 14 خرداد ماه 1398 ساعت: 15:17 از گروه : جوانان و ارتباطات

سوال و جواب ها با برچسب دودلی

دودلی نشان‌دهنده انتخاب‌ها یا تصمیماتی است که با تردید یا ابهام همراه هستند. در اینجا، کاربران سوالاتی در مورد مواضع یا تصمیماتی که شامل دودلی هستند، مطرح می‌کنند و سعی در به اشتراک گذاری دیدگاه‌ها و راهکارهایی برای روشن‌کردن این مسائل دودلی دارند. این برچسب اهمیت زیادی برای بحث و گفتگو درباره مسائل پیچیده و دشوار دارد و می‌تواند منجر به تبادل نظرهای متنوع و سازنده در جهت پیدا کردن راه‌حل‌های بهتر و موشکافانه شود.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره دودلی سوال بپرس!

بازدید: 2796 از گروه : مشاوره خانواده

سلام من 19سالمه و1سال ونیمه ازدواج کروم همسرم با همه ی زنا صمیمی برخورد میکنه چه غریبه چه فامیل واینکه درمحیط کارش زناهم وجود دارن واکثرا خانومن همسرم باهمه راحته وصمیمی واینکه یه دفعه هم باهمون خانوما درارتباط بودکه پیاماشونو دیدم وقول دادشغلشو عوض کنه یاخیلی قولای دیگه،که به هیچکدومشون عمل نکرد ازاون موقع دیگه بهش اعتماد ندارم واینکه سعی نمیکنه اعتمادمو جلب کنه تقریبا یک سالیم میشه که اصلا بهم محبت نمیکنه ومگه خودم بگم واینکه بازم بیشتر خانوما پیام میدن وراحت اگه سوالی داشته باشن میپرسن وراحت جوابشونو میده چندوقتم هست فکر میکنم که گوشی مخفی داره اینکه سوال من اینه که چیکارکنم؟ یه مشاور میگفتن رفتن بهترین راهه وهمسرم نیاز داره به اینکه ترکش کنم واقعا این شک داره عذابم میده حتی میترسم تنهایی جایی برم وگوشه گیرم شدم بازدید: 2796 از گروه : مشاوره خانواده

بازدید: 3641 از گروه : روانشناسی زناشویی

بازدید: 13310 از گروه : جوانان و ارتباطات

بازدید: 2796 از گروه : مشاوره خانواده

سلام. ممنونم از اینکه اومدین و میخواین کمکم کنین.مشکل خیلی بزرگی دارم.همه چی رو میگم و ازتون میخوام کمکم کنین. من 5 روز دیگه میشم 19 سال.از سالی که کنکور داشتم یعنی وقتی که 17 سالم بود با گوشیم میرفتم تو چت.گوشی من از اون گوشی ها نبود که نیمباز و یاهو و.. روش نصب بشه.فقط نرم افزار خاص خودش رو داشت که محدود بود.خلاصه من باهاش شبا میرفتم چت و با دخترا حرف میزدم.همش دنبال یه همشهری بودم که آخرم پیدا نکردم.یه روز یه دختری رو پیدا کردم که تو شهر بغلی ما بود.من باهاش دوست شدم.کم کم با هم خوب شدیم.ان از اخلاق من خوشش اومد و طوری شد که بیشتر از نصف روز چت بودیم.رابطه هامون تا یک سال طول کشید .من کلاس های کنکوری خودم رو ول میکردم و میرفتم دیدنش.شد تا 8-9 ماه پیش.کم کم نسبت بهش سرد شدم.اون خیلی عاشقم شد.به مامانش گفت.من انگار نمیدونم دوسش دارم یا.همش بهم میگه تو که تکلیفت با خودت معلوم نیست چرا برام خاطره ساختی.الان حدود 2 سال شده.2-3 بار خواستم ازش جدا بشم ولی دلم به حال گریه کردناش سوخت.گفتم تقصیر منه.نباید زندگیشو خراب میکردم.الان گیر افتادم. خیلی وقته نمیدونم دوسش دارم یا نه.انگار الکی باهاشم.ولی تو دلم میگم دختر خوبی مثل اون هیچوقت پیدا نمیشه.خیلی نجیب و خوب هست.وقتی ناراحت میشه منم ناراحت میشم.دوست ندارم گریه کنه.قبل ها وقتی گریه میکرد منم گریم میگرفت و با هم گریه میکردیم.ولی الان نمیتونم اونطوری باشم.اون خیلی من رو دوست داره ولی من نمیدونم دوسش دارم یا نه!.میخوام راهنماییم کنین که چطور بفهمم من واقعا میتونم باهاش زندگی کنم یا نه.من دوسش دارم یا نه؟ از نظر اخلاق هم هیچ مشکلی با هم نداریم. دوست دارم با دختر های دیگه هم دوست بشم ولی با اونا فقط رابطه داشته باشم ولی فقط با این ازدواج کنم. چند وقتی شده بود که اون از دستم ناراحت میشد به خاطر اینکه میگفت تو اصلا ازم خبر نمیگری.بهم محبت نمیکنی.منم دخترم.نیاز به عاطفه دارم.منم هر کاری میکردم اون انگار فکر میکرد محبت نمیکنم.ولی من همه سعی خودمو برای بهتر حرف زدن باهاش میکردم ولی باز شبا زنگ میزد و گریه میکرد. شبا همش خوابم میبره.میگه روز که خبر نمیگیری ، شب ها هم که خواب داری ، پس کی وقت منو داری! خواهش میکنم بهم بگین من چم شده.گیر افتادم بخدا.اون عاشقمه.نمیتونه بدون من زندگی کنه.ولی من هنوز نمیدونم دوسش دارم یا نه.کمکم کنین تورو خدا!!! بازدید: 13310 از گروه : جوانان و ارتباطات
من بهمن93 با مردی که 2 سال پیش از همسرش به دلیل عدم تمکین از برقراری رابطه زناشویی جدا شده بود ازدواج کردم شوهرم با همسر سابقش 1 سال عقد و 3 ماه عروسی بدون رابطه دخول داشتند. من خیلی همسرم رو دوستش دارم همش میترسم نکنه منو با همسر سابقش مقایسه جسمی و اخلاقی و ... کنه یا بعد عروسیمون زن قبلیش پیدا بشه و یهو وابستش بشه و منو ترکم کنه ازشم خجالت میکشم که این مشکلم رم باهاش مطرح کنم شب و روز نگرانم که نکنه بهش فکر کنه و ... روز به روز داره ترسم زیادتر میشه تو رو خدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم ممنون بازدید: 3641 از گروه : روانشناسی زناشویی
سلام من 19سالمه و1سال ونیمه ازدواج کروم همسرم با همه ی زنا صمیمی برخورد میکنه چه غریبه چه فامیل واینکه درمحیط کارش زناهم وجود دارن واکثرا خانومن همسرم باهمه راحته وصمیمی واینکه یه دفعه هم باهمون خانوما درارتباط بودکه پیاماشونو دیدم وقول دادشغلشو عوض کنه یاخیلی قولای دیگه،که به هیچکدومشون عمل نکرد ازاون موقع دیگه بهش اعتماد ندارم واینکه سعی نمیکنه اعتمادمو جلب کنه تقریبا یک سالیم میشه که اصلا بهم محبت نمیکنه ومگه خودم بگم واینکه بازم بیشتر خانوما پیام میدن وراحت اگه سوالی داشته باشن میپرسن وراحت جوابشونو میده چندوقتم هست فکر میکنم که گوشی مخفی داره اینکه سوال من اینه که چیکارکنم؟ یه مشاور میگفتن رفتن بهترین راهه وهمسرم نیاز داره به اینکه ترکش کنم واقعا این شک داره عذابم میده حتی میترسم تنهایی جایی برم وگوشه گیرم شدم بازدید: 2796 از گروه : مشاوره خانواده

بازدید: 13310 از گروه : جوانان و ارتباطات

بازدید: 3641 از گروه : روانشناسی زناشویی

بازدید: 2796 از گروه : مشاوره خانواده

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

چطور می تونم داده های یک جدولم رو که تاریخ های آنها به میلادی در جدول ثبت شدن رو، بر اساس ماه های شمسی بگیرم... مثلا فرض کنید تمام محصولاتی رو می خوام که توی ماه اردیبهشت ثبت کردم.... بازدید: 4609 از گروه : برنامه نویسی به زبان SQL
به طور کلی چه افرادی برای ازدواج مناسب نیستند ؟ بازدید: 743 از گروه : ازدواج
سریالی که از نفرت به عشق میرسن بازدید: 238 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
یه فیلمه در مورد یه دختر به نام ژوپیتر که وارث زمینه اما خودش نمیدونه و میخوان بکشنش بازدید: 33 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
اسم فیلم رو میخوام.داستان فیلم در مورد دو دختر که که در یکشب بارونی به خونه ایی پنا میارن که مرده توی آب ماده بیهوشی میرزه بعد آمپول بیهوشی ومیخوام بکششون. بازدید: 119 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
گندم بعد از درو از مزرعه کجا میره؟ بازدید: 2487 از گروه : تغذیه
مفهوم مریضی روانی و نوع اختلالاتی که ممکن است شامل شود بازدید: 123 از گروه : موبایل
متن روی کیک تولد برای خواهرم می خوام، چی پیشنهاد میدین؟ بازدید: 1969 از گروه : جالب
یه فیلم انیمیشن بود که اولش به صورت فیلم شروع میشد و بازیگرای واقعی توش بازی میکردن. یه پسر بچه بود به داستان های مادربزرگش راجع به گم شدن پدربزرگش گوش میداد. مادربزرگش یه راهکار داد برای رفتن به دنیای موجودات خیلی کوچیک و اون پسر نصف شب وقتی ماه کامل شد رفت و طبق نقشه همه چیز رو محیا کرد و بعد وارد دنیای موجودات کوچیک شد تا پدربزرگش رو پیدا کنه. اونا روزای پر ماجرایی رو گذروندن تا پدربزرگش رو پیدا کنن. این فیلم انیمیشن دو فصل داشت. بازدید: 129 از گروه : زندگی
کدام نسبت با ۳ و ۲ و ۵ مساوی نیست؟ بازدید: 36 از گروه : سوالات گوناگون
فیلم سینمایی هندی که اول فیلم خانواده دختری دوست پسر اون رو ازش جدا می‌کنند و اونو میکشند ولی بعد اون زنده میمونه و میخوان دخترشو عروس کنند بازدید: 43 از گروه : هنر و فرهنگ
رمان "پیرانا" یکی از آثار معروف ادبیات است که توسط نویسنده معروف کولومبیایی گابریل گارسیا مارکز نوشته شده است. این رمان داستان جالب و پرفراز و نشیبی را روایت می‌کند که در آن عناصری از رؤیایی بودن و واقعیت به زیبایی ترکیب شده‌اند. شخصیت‌های پررنگ و داستان‌های پیچیده و متشابه، از ویژگی‌های این اثر معروف محسوب می‌شوند. بازدید: 60 از گروه : هنر و فرهنگ
آیا بانکها در ارتباط با چگونگی پرداخت تسهیلات به همدیگر اطلاع می‌دهند؟ بازدید: 814 از گروه : بانک
ورود به دانشگاه بدون کنکور مقدور است در چه مقاطعی؟ بازدید: 6252 از گروه : تحصیلات
اسیر جنگی آزاد شده از بند دشمن چه نام داشت برایم بگو بازدید: 62 از گروه : سوالات گوناگون

چطور می تونم داده های یک جدولم رو که تاریخ های آنها به میلادی در جدول ثبت شدن رو، بر اساس ماه های شمسی بگیرم... مثلا فرض کنید تمام محصولاتی رو می خوام که توی ماه اردیبهشت ثبت کردم....

بازدید: 4609 از گروه : برنامه نویسی به زبان SQL

به طور کلی چه افرادی برای ازدواج مناسب نیستند ؟

بازدید: 743 از گروه : ازدواج

سریالی که از نفرت به عشق میرسن

بازدید: 238 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

یه فیلمه در مورد یه دختر به نام ژوپیتر که وارث زمینه اما خودش نمیدونه و میخوان بکشنش

بازدید: 33 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

اسم فیلم رو میخوام.داستان فیلم در مورد دو دختر که که در یکشب بارونی به خونه ایی پنا میارن که مرده توی آب ماده بیهوشی میرزه بعد آمپول بیهوشی ومیخوام بکششون.

بازدید: 119 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

گندم بعد از درو از مزرعه کجا میره؟

بازدید: 2487 از گروه : تغذیه