سوال و جواب ها با برچسب داستان عاشقی


برچسب "داستان عاشقی" به مواردی اشاره دارد که در مورد روابط عاطفی، عشق و علاقه‌مندی‌های عاشقانه مطرح می‌شوند. این بوته می‌تواند شامل سوالات درباره روابط عاطفی، نیازهای عاطفی، مشکلات و راه‌حل‌های مربوط به روابط عاشقانه، تجربیات شخصی، مشاوره در زمینه روابط و سوالات مربوط به عشق و عاطفه باشد. بحث در این حوزه می‌تواند به درک بهتر روابط انسانی، بهبود روابط شخصی و رفع ابهامات در زمینه عشق و عاطفه کمک کند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره داستان عاشقی سوال بپرس!





چند سوال تصادفی

سلام
خواهشا کمکم کنین
دو سال پیش توی دانشگاه با پسری به اسم سینا اشنا شدم.ازم خواستگاری کرد.یک جلسه هم با مادرش اومدن و من و مادرم و دیدن.یعنی خواستگاری خیلی رسمی انجام نشد.قرار گذاشتیم تا پایان درسمون صبر کنیم و با هم در ارتباط باشیم تا هم همدیگه رو بهتر بشناسیم هم شرایط ازدواج سینا درست بشه.
توی این مدت رابطمون خیلی خیلی صمیمی شد.
سینا دو سال از من کوچیکتره.
بعد یه مدت دیدم یکم تعادل عصبی نداره.کاراش و رفتاراش برام خیلی زننده شد. تا رفتارم باهاش سرد شد شروع کرد به اذیت کردن من و تهدید کردنم.
تصمیم گرفتم ازش جداش م.ولی مخالفت کرد.گفت اگه بخوای از من جدا شی ابروت و پیش خانوادت میبرم. منم اهمیتی به این حرفش ندادم.چند روزی باهاش حرف نزدم و جوابش و ندادم.هی تهدید کرد.تا اینکه یه روز اومد دم خونمون و با مادرم دعواش شد.و یه سری حرفا به مامانم در مورد رابطمون زد. مامانم و توی مرز سکته انداخت. منم برای اینکه ادامه نده و ابروم پیش خانوادم نره بهش قول دادم که باهاش ازدواج میکنم به شرطی که ابروم و نبره. ازش به شدت متنفرم... حالم از دیدنشم بهم میخوره... الان یه خواستگار خوب دارم.خیلی دلم میخواد بهش جواب مثبت بدم. ولی از سینا خیلی میترسم. چی کار کنم؟؟؟؟ قبول هم نمیکنه که بریم پیش مشاور
سلام
ببخشید ، من چند سال پیش ، که البته خیلی دور نیست یه تیکه ای از یه فیلمی دیدم که از اون موقع تا حالا دارم دنبالش می گردم.
فیلم امریکایی یا انگلیسی بود
راجع به دختری بود که خیلی پول دار بود و تا اون زمان به صورت خصوصی و خارج از مدرسه (البته فکر کنم) درس خونده بود بعدپدرش براش مشکلی پیش میاد که اون رو به یه دبیرستان یا دانشگاه شبانه روزی میبره که بچه ها می تونن اونجا بخوابن
یکی از هم اتاقی هاش خیلی پر خور بود ، فکر میکنم ، تاکید می کنم فکر می کنم یکیشونم شبا از ازمایشگاه مدرسه استفاده می کرد
اون دختره به محض این که وارد مدرسه میشه ، گروهی از دخترا (که یکیشون مثلا بهترین مدرسه بود و عاشق بهترین پسره مدرسه بود)باهاش به مشکل می خورن و بهش حسودی می کنن.
یه جای دیگش هم که همه باید سحر از خواب پاشن و برن تو حیات دختره از رو شیروونی فرار می کنه و میره توی اتاقی که از قضا همون (بهترین پسر مدرسه ) توی اون اتاق توی وان بوده (که پوشیده بود) . (به احتمال زیاد تا اونجایی که من یادمه هم دیگرو ندیدن).
یه چیزی رو خوب یادمه دختره موهاش بلوند بود و یه گوشی و لب تاپ APPLE هم داشت ، اون دختره هم که بهش حسودی می کرد موهاش فر بود.(امیدوارم اشتباه نکرده باشم)
توروخدا بی زحمت اسمشو بهم بگید از وقتی دیدم درگیر بقیشم
البته امید وارم با این نشونه هایی که من دادم ، بتونین چیزی بفهمین
ممنونم
دیبا هستم



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.