سوالات با برچسب اجتماعی

329

سوال

418

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب

برای تبریک به زن حامله چی بهتر است بگیم ( غیر از قدم نورسیده مبارک ) ؟ بازدید: 693 از گروه : اداب معاشرت
من آدمی هستم که به نظر دیگران در مور خودم خیلی اهمیت میدم.همش دوست دارم توجه هرکسی رو که در اطرافم هست جلب کنم. ممکنه بگید کمبود عاطفی دارم ولی اصلا اینطور نیست.خانوادم از هر نظر به من توجه میکنن. شایدم همین توجه زیاد باعث شده که تا یک نفر به من اخم میکنه یا باهام سرسنگین رفتار میکنه، همش در اخلاق و رفتاری که با اون فرد داشتم، دنبال یه اشتباه بگردم. طرز رفتار اون آدم رو با یه فرد دیگه«مثلا دوستم» مقایسه کنم. اینکه دوستم چه رفتاری داشته که باعث جلب توجه اون فرد شده. اشتباه برداشت نکنید من اصلا دنبال جلب توجه جنس مخالف نیستم که هیچ، اصلا به نظر پسرا در مورد اخلاقم توجه نمیکنم . نه اینکه انتقاد پذیر نباشم، نه. اگه انتقاد یه پسر سازنده باشه و حق با اون باشه، سعی میکنم خودمو درست کنم ولی اگه بیجا باشه اهمیت نمیدم.ولی در مورد دخترا«خصوصـــــــــا دوستام» اگه مثلا یکی از همکلاسی هام بهم بگه " خیلی مغروری" ممکنه در ظاهر بگم همینه که هست، ولی اگه ببینم رفتاراش باهام سرد شده سعی میکنم بیشتر بهش محبت کنم. حتی بعضی اوقات به دوست صمیمیمم حسودیم میشه.اینکه اون چیکار میکنه که نظر یکی از دبیرامون رو جلب میکنه یا همه بچه های کلاس باهاش مهربونن و بهش اهمیت میدن. منم سعی میکنم مثل اون باشم.فقط وقتی که از یه خصلت اون شخص بدم بیاد، سعی نمیکنم اون خصوصیت رو داشته باشم..........لطفا کمکم کنید.....جواب های مسخره هم نگید جدیه. بازدید: 4373 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی
ولنتاین در کدام کشورها ممنوع است ؟ بازدید: 702 از گروه : اقوام و ملل

برای تبریک به زن حامله چی بهتر است بگیم ( غیر از قدم نورسیده مبارک ) ؟

بازدید: 693 از گروه : اداب معاشرت

من آدمی هستم که به نظر دیگران در مور خودم خیلی اهمیت میدم.همش دوست دارم توجه هرکسی رو که در اطرافم هست جلب کنم. ممکنه بگید کمبود عاطفی دارم ولی اصلا اینطور نیست.خانوادم از هر نظر به من توجه میکنن. شایدم همین توجه زیاد باعث شده که تا یک نفر به من اخم میکنه یا باهام سرسنگین رفتار میکنه، همش در اخلاق و رفتاری که با اون فرد داشتم، دنبال یه اشتباه بگردم. طرز رفتار اون آدم رو با یه فرد دیگه«مثلا دوستم» مقایسه کنم. اینکه دوستم چه رفتاری داشته که باعث جلب توجه اون فرد شده. اشتباه برداشت نکنید من اصلا دنبال جلب توجه جنس مخالف نیستم که هیچ، اصلا به نظر پسرا در مورد اخلاقم توجه نمیکنم . نه اینکه انتقاد پذیر نباشم، نه. اگه انتقاد یه پسر سازنده باشه و حق با اون باشه، سعی میکنم خودمو درست کنم ولی اگه بیجا باشه اهمیت نمیدم.ولی در مورد دخترا«خصوصـــــــــا دوستام» اگه مثلا یکی از همکلاسی هام بهم بگه " خیلی مغروری" ممکنه در ظاهر بگم همینه که هست، ولی اگه ببینم رفتاراش باهام سرد شده سعی میکنم بیشتر بهش محبت کنم. حتی بعضی اوقات به دوست صمیمیمم حسودیم میشه.اینکه اون چیکار میکنه که نظر یکی از دبیرامون رو جلب میکنه یا همه بچه های کلاس باهاش مهربونن و بهش اهمیت میدن. منم سعی میکنم مثل اون باشم.فقط وقتی که از یه خصلت اون شخص بدم بیاد، سعی نمیکنم اون خصوصیت رو داشته باشم..........لطفا کمکم کنید.....جواب های مسخره هم نگید جدیه.

بازدید: 4373 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی

ولنتاین در کدام کشورها ممنوع است ؟

بازدید: 702 از گروه : اقوام و ملل

پربازدید ترین های این برچسب

سلام من دختری 35 ساله هستم با ظاهری زیبا و جذاب..از نظر تحصیلات بالاترین مرتبه (دکتری) و موقعیت اجتماعی را دارم. مدت 6 سال با پسر خاله ام که الان 41ساله است دوست هستم. من بدلیل از دست دادن پدر و مادر رفت و آمدی با خانواده خاله ام نداشتم اما 6 سال قبل بطور اتفاقی پسر خاله ام را در منزل مادر بزرگم دیدم اون ورشکسته شده بود و بسیار از نظر روحی داغون بود.. همون شب اون به من ابراز علاقه کرد و این ابراز کردن همچنان بیشتر میشد طوری که همیشه به من میگفت اگه منو ول کنی من میمیرم.. همیشه بهم التماس میکرد که دوستم داشته باش.. و من اول بخاطر ناراحتی های اون کنارش مونم اما کم کم عاشقش شدم.. از نظر مالی وضع خوبی نداشت و من بدور از چشم همه یعنی خانواده خودم و خودش اون رو حمایت میکردم.. حتی شارژ ایرانسلش رو هم براش میخریدم.. گوشی موبایل و... همه همه با من بود.. سعی میکردم آخر هفته هارو کنار اون و خانوادش باشم و بهشون محبت بی دریغ میکردم.. خودش همیشه میگفت تو دنیا هیچکس مثل تو پیدا نمیشه.. تمام این مدت هر موقع بیرون میرفتیم هزینه ها با من بود.. و منو حتی یک پارک برای تفریح نبرد و علتش را میگفت چون من دست خالیم خجالت میکشم بیام بیرون.. البته ناگفته نماند گاهگاهی برایم هدیه هم میخرید و بهم میگفت اگه پولدار بشم دنیا رو برات میگیرم.. 5 سال به این منوال من همه جوره کنار خودش و خانوادش بودم تا اینکه سال گذشته با کمک یکی از دوستانش دفتر دار یک وکیل شد و کمی پول دار شد.. اما بعد از چند ماه از کارش من متوجه اس ام اسهای عاشقانش شدم.. و بعد فهمیدم با یک زن مطلقه که یک دختر 17 ساله داشت دوست شده بود و نسبت به اون زن بسیار متعصب بود در حالیکه نسبت به من هیچ تعصب و تعهدی نشون نمیداد و میگفت چون دوستت دارم نمیخوام محدودت کنم حتی چند بار به من پیشنهاد داد با دوستاش رابطه برقرار کنم.. و بعد گفت میخواستم امتحانت کنم.. بهش گفتم اگه منو دوست داری با اون زن بهم بزن اما اون میگفت من یک مدت باید با این زن به رابطم ادامه بدم تا یک بهانه پیدا کنم و ازش جدا بشم.. بهم گفت که من عاشق تو هستم و نسبت به اون زن احساسی ندارم التماس میکرد کنارم باش و تنهام نذار تا من با اون رابطمو بهم بزنم میگفت من تو این رابطه گیر کردم.. و من باور کردم.. تا عید امسال که من برای عیدیشون رفته بودم و اون زن زنگ زد و بهش گفت من پایین ساختمون منتظرت هستم و پسر خالم کروات و عطر و ادکلن زد و بسیار تیپ زد و رفت به من گفت دنبالم نیا.. اما من باهاش رفتم پایین ساختمون.. دست پسرخالمو گرفتم و اون به شدت دستم انداخت کنار و گفت دست منو نگیر خوشم نمیاد بعد رفت پیش اون زن.. پیش زنه به من گفت حرفاتو بزن و برو.. و بهم توهین کرد.. بعد با اون زن خندون سوار پراید زنه شدن و رفتند.. چند ساعت بعد زنه به من زن زد و گفت تو باهاش 6 سال دوست بودی و من 2 ماه.. گفت رفتارش با تو بقدری توهین آمیز بود که به من برخورد.. البته زنه میخواست با این حرفاش ناراحتی منو بیشتر کنه.. بعد از اون روز من باهایش قهر کردم و جواب تلفن و اس هاشو نمی دادم.. خیلی معذرت خواهی کرد و اظهار پشیمونی میکرد میگفت من اون روز کروات زدم که برم با اون زن دعوا کنم و بهم بزنم اما تو نذاشتی... به خانوادش گفته من به حرف اون زن گوش دادم و ازش فاصله گرفتم.. اما من هربار اس ام اس های عاشقانه ایندو را با هم میدیدم داغون میشدم.. در ضمن تو این مدتی که با اون زن دوست شده هر هفته با هم شمال و پارک های مختلف تهران میرن.. و عکسهای خیلی زیبا از اون زن میگیره و میگه چه اشکال داره دوربین همرام بوده ازش عکس گرفتم.. به من میگه تو خودتو با کی مقایسه میکنی جای تو، تو قلب من محفوظه و اون جای تورو نمیگیره.. الان رابطمو باهاش بهم زدم اما خانوادش تلاش میکنن این رابطه درست بشه.. حتی من بهش گفتم اگه به اون زن بهم بزنی می بخشمت اما اون همچنان به این رابطه اصرار میکنه.. الان نمیدونم چکار کنم .. فقط فکر میکنم اگه واقعا راست میگفت و دوستم داشت اینکارا رو با هام نمیکرد.. اما من همچنان عاشقش هستم.. لطفا راهنمایی کنید ایا همچین آدمی واقعا اینطور که میگه دوستم داره؟ یا ممکن هست در آینده بهتر بشه.. میدونم که دوباره برمیگرده اما آیا واقعا میشه همچین رفتار هایی رو بخشید؟ میتونم منتظرش بمونم تا بهم برگرده؟ راستی اینو بگم از وقتی من ولش کردم مریض شده.. و دکتر گفته نارحتیش عصبیه.. من عاشقانه دوستش دارم اما نمیدونم چیکار کنم.. اگه یک مدت بگذره و اون زن دست از سرش برداره آیا میتونم دوباره بهش اعتماد کنم؟ بازدید: 7960 از گروه : ازدواج
هشتگ (hashtag) یعنی چی؟ اینکه می گن توی شبکه های اجتماعی از هشتگ استفاده کنید یعنی چی؟ بازدید: 6065 از گروه : اینترنت و سایت ها
چرا به کارگران تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی سهام عدالت تعلق نکرفته است آیا انها نیازمند سهام عدالت نیستند؟ بازدید: 5674 از گروه : پول و اعتبار

سلام
من دختری 35 ساله هستم با ظاهری زیبا و جذاب..از نظر تحصیلات بالاترین مرتبه (دکتری) و موقعیت اجتماعی را دارم. مدت 6 سال با پسر خاله ام که الان 41ساله است دوست هستم. من بدلیل از دست دادن پدر و مادر رفت و آمدی با خانواده خاله ام نداشتم اما 6 سال قبل بطور اتفاقی پسر خاله ام را در منزل مادر بزرگم دیدم اون ورشکسته شده بود و بسیار از نظر روحی داغون بود.. همون شب اون به من ابراز علاقه کرد و این ابراز کردن همچنان بیشتر میشد طوری که همیشه به من میگفت اگه منو ول کنی من میمیرم.. همیشه بهم التماس میکرد که دوستم داشته باش.. و من اول بخاطر ناراحتی های اون کنارش مونم اما کم کم عاشقش شدم.. از نظر مالی وضع خوبی نداشت و من بدور از چشم همه یعنی خانواده خودم و خودش اون رو حمایت میکردم.. حتی شارژ ایرانسلش رو هم براش میخریدم.. گوشی موبایل و... همه همه با من بود.. سعی میکردم آخر هفته هارو کنار اون و خانوادش باشم و بهشون محبت بی دریغ میکردم.. خودش همیشه میگفت تو دنیا هیچکس مثل تو پیدا نمیشه.. تمام این مدت هر موقع بیرون میرفتیم هزینه ها با من بود.. و منو حتی یک پارک برای تفریح نبرد و علتش را میگفت چون من دست خالیم خجالت میکشم بیام بیرون.. البته ناگفته نماند گاهگاهی برایم هدیه هم میخرید و بهم میگفت اگه پولدار بشم دنیا رو برات میگیرم..
5 سال به این منوال من همه جوره کنار خودش و خانوادش بودم تا اینکه سال گذشته با کمک یکی از دوستانش دفتر دار یک وکیل شد و کمی پول دار شد.. اما بعد از چند ماه از کارش من متوجه اس ام اسهای عاشقانش شدم.. و بعد فهمیدم با یک زن مطلقه که یک دختر 17 ساله داشت دوست شده بود و نسبت به اون زن بسیار متعصب بود در حالیکه نسبت به من هیچ تعصب و تعهدی نشون نمیداد و میگفت چون دوستت دارم نمیخوام محدودت کنم حتی چند بار به من پیشنهاد داد با دوستاش رابطه برقرار کنم.. و بعد گفت میخواستم امتحانت کنم.. بهش گفتم اگه منو دوست داری با اون زن بهم بزن اما اون میگفت من یک مدت باید با این زن به رابطم ادامه بدم تا یک بهانه پیدا کنم و ازش جدا بشم..
بهم گفت که من عاشق تو هستم و نسبت به اون زن احساسی ندارم التماس میکرد کنارم باش و تنهام نذار تا من با اون رابطمو بهم بزنم میگفت من تو این رابطه گیر کردم.. و من باور کردم..
تا عید امسال که من برای عیدیشون رفته بودم و اون زن زنگ زد و بهش گفت من پایین ساختمون منتظرت هستم و پسر خالم کروات و عطر و ادکلن زد و بسیار تیپ زد و رفت به من گفت دنبالم نیا.. اما من باهاش رفتم پایین ساختمون.. دست پسرخالمو گرفتم و اون به شدت دستم انداخت کنار و گفت دست منو نگیر خوشم نمیاد بعد رفت پیش اون زن.. پیش زنه به من گفت حرفاتو بزن و برو.. و بهم توهین کرد.. بعد با اون زن خندون سوار پراید زنه شدن و رفتند.. چند ساعت بعد زنه به من زن زد و گفت تو باهاش 6 سال دوست بودی و من 2 ماه.. گفت رفتارش با تو بقدری توهین آمیز بود که به من برخورد.. البته زنه میخواست با این حرفاش ناراحتی منو بیشتر کنه.. بعد از اون روز من باهایش قهر کردم و جواب تلفن و اس هاشو نمی دادم.. خیلی معذرت خواهی کرد و اظهار پشیمونی میکرد میگفت من اون روز کروات زدم که برم با اون زن دعوا کنم و بهم بزنم اما تو نذاشتی... به خانوادش گفته من به حرف اون زن گوش دادم و ازش فاصله گرفتم.. اما من هربار اس ام اس های عاشقانه ایندو را با هم میدیدم داغون میشدم.. در ضمن تو این مدتی که با اون زن دوست شده هر هفته با هم شمال و پارک های مختلف تهران میرن.. و عکسهای خیلی زیبا از اون زن میگیره و میگه چه اشکال داره دوربین همرام بوده ازش عکس گرفتم.. به من میگه تو خودتو با کی مقایسه میکنی جای تو، تو قلب من محفوظه و اون جای تورو نمیگیره.. الان رابطمو باهاش بهم زدم اما خانوادش تلاش میکنن این رابطه درست بشه.. حتی من بهش گفتم اگه به اون زن بهم بزنی می بخشمت اما اون همچنان به این رابطه اصرار میکنه..
الان نمیدونم چکار کنم .. فقط فکر میکنم اگه واقعا راست میگفت و دوستم داشت اینکارا رو با هام نمیکرد.. اما من همچنان عاشقش هستم..
لطفا راهنمایی کنید ایا همچین آدمی واقعا اینطور که میگه دوستم داره؟ یا ممکن هست در آینده بهتر بشه.. میدونم که دوباره برمیگرده اما آیا واقعا میشه همچین رفتار هایی رو بخشید؟ میتونم منتظرش بمونم تا بهم برگرده؟ راستی اینو بگم از وقتی من ولش کردم مریض شده.. و دکتر گفته نارحتیش عصبیه..
من عاشقانه دوستش دارم اما نمیدونم چیکار کنم.. اگه یک مدت بگذره و اون زن دست از سرش برداره آیا میتونم دوباره بهش اعتماد کنم؟

بازدید: 7960 از گروه : ازدواج

هشتگ (hashtag) یعنی چی؟ اینکه می گن توی شبکه های اجتماعی از هشتگ استفاده کنید یعنی چی؟

بازدید: 6065 از گروه : اینترنت و سایت ها

چرا به کارگران تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی سهام عدالت تعلق نکرفته است آیا انها نیازمند سهام عدالت نیستند؟

بازدید: 5674 از گروه : پول و اعتبار

تبلیغات در سوال و جواب

آخرین جواب ها با این برچسب

موضوع انشاع یا فولکلور، به داستان‌ها، باورها، آیین‌ها و عقاید مردم یک منطقه یا جامعه اطلاق می‌شود. داستان بلند شدن از خواب در ردستا و شهر نیز یکی از پرطرفدارترین موضوعات در انشاع ایرانی است. در انشاع ایرانی، خواب دارای معنای خاص و تأسی اجتماعی است و بلند شدن از خواب نیز ممکن است نمادی از بیداری، رویای محقق شده یا رویدادهای ناگهانی باشد. ردستا به عنوان یکی از روستاهای ایران با فرهنگ و آداب مردمی خاص به تصویر خوبی از زندگی روستایی و ارتباط انسان با طبیعت می‌پردازد. در مقابل، شهر با شلوغی‌های روزمره، تندرستی و رونق اقتصادی، یک نمای از زندگی شهری و فضای حاشیه‌ای از آن را به تصویر می‌کشد. هر دو محیط روستا و شهر دارای ویژگی‌ها، فرهنگ‌ها و زندگی اجتماعی متفاوتی هستند که در انشاع و داستان‌های مردمی به نمایش درآمده‌اند. در نهایت، انشاع از خواب در ردستا و شهر می‌تواند تفاوت‌ها و شباهت‌های میان این دو محیط را به تصویر بکشد. زمان: 3 روز پیش - 4 اردیبهشت ماه 1403 ساعت: 13:12 از گروه : هنر و فرهنگ
برای محافظت از حساب کاربری خود در اینترنت، می‌توانید اقدامات امنیتی زیر را انجام دهید: ۱. استفاده از رمز عبور قوی: از رمز عبور قوی و منحصر به فرد برای ورود به حساب کاربری استفاده کنید. ۲. فعال سازی تأیید دو مرحله‌ای: اگر سرویسی که از آن استفاده می‌کنید این امکان را دارد، تأیید دو مرحله‌ای را فعال کنید. ۳. بروزرسانی نرم‌افزارها: مطمئن شوید که تمامی نرم‌افزارها و سیستم‌عامل‌های خود را بروزرسانی نگه دارید. ۴. اهمیت دادن به ایمیل‌های مشکوک: هرگاه ایمیلی از یک منبع ناشناخته دریافت کردید، آن را باز نکنید و اطلاعات حساب‌های خود را فاش نکنید. ۵. استفاده از شبکه‌های اجتماعی با احتیاط: اطلاعات حساب کاربری خود را در شبکه‌های اجتماعی محرمانه نگه دارید و از درخواست دوستی از افراد ناشناس پرهیز کنید. زمان: 3 روز پیش - 4 اردیبهشت ماه 1403 ساعت: 12:19 از گروه : اجتماعی
برای پیشگیری از بیماری‌های واگیردار می‌توانید اقدامات زیر را انجام دهید: <ol> <li> رعایت بهداشت دست: قبل و بعد از خوردن غذا، استفاده از توالت، تماس با بیمار و ... دست‌های خود را بشویید.</li> <li> پوشیدن ماسک: در مکان‌های عمومی و پرتردد مانند مراکز خرید، حمل‌ونقل عمومی و ... از ماسک استفاده کنید. </li> <li> فاصله گرفتن اجتماعی: فاصله حداقل ۱ متری با افراد دیگر را رعایت کنید. </li> <li> جلوگیری از لمس صورت: تماس دست با صورت را کاهش دهید زیرا این عمل باعث ورود ویروس به بدن می‌شود.</li> <li> تهویه مکان‌ها: در مکان‌های بسته و بدون هوای تازه، تهویه مناسب را ایجاد کنید.</li> <li> استفاده از ضدعفونی کننده: سطوح پرتماس را مانند دراینر میز و دستگیره‌ها با مواد ضدعفونی کننده تمیز کنید.</li> <li> پوشیدن دستکش: در صورت لزوم مانند هنگام تماس با سطوح مشکوک یا بیماران، از دستکش استفاده کنید.</li> <li> حفظ سلامتی شخصی: با مصرف غذاهای سالم، استفاده از مکمل‌های ویتامینی و ورزش منظم، سیستم ایمنی بدن را تقویت کنید.</li> <li> واکسیناسیون: از واکسن‌های پیشگیری‌کننده بیماری‌ها استفاده کنید.</li> <li> پیگیری دستور العمل‌های بهداشتی: دستور العمل‌های بهداشتی و پیشگیری از مراکز بهداشتی را رعایت کنید.</li> </ol> زمان: 3 روز پیش - 4 اردیبهشت ماه 1403 ساعت: 08:00 از گروه : پزشکی - سلامتی

موضوع انشاع یا فولکلور، به داستان‌ها، باورها، آیین‌ها و عقاید مردم یک منطقه یا جامعه اطلاق می‌شود. داستان بلند شدن از خواب در ردستا و شهر نیز یکی از پرطرفدارترین موضوعات در انشاع ایرانی است. در انشاع ایرانی، خواب دارای معنای خاص و تأسی اجتماعی است و بلند شدن از خواب نیز ممکن است نمادی از بیداری، رویای محقق شده یا رویدادهای ناگهانی باشد.

ردستا به عنوان یکی از روستاهای ایران با فرهنگ و آداب مردمی خاص به تصویر خوبی از زندگی روستایی و ارتباط انسان با طبیعت می‌پردازد. در مقابل، شهر با شلوغی‌های روزمره، تندرستی و رونق اقتصادی، یک نمای از زندگی شهری و فضای حاشیه‌ای از آن را به تصویر می‌کشد.

هر دو محیط روستا و شهر دارای ویژگی‌ها، فرهنگ‌ها و زندگی اجتماعی متفاوتی هستند که در انشاع و داستان‌های مردمی به نمایش درآمده‌اند. در نهایت، انشاع از خواب در ردستا و شهر می‌تواند تفاوت‌ها و شباهت‌های میان این دو محیط را به تصویر بکشد.

زمان: 3 روز پیش - 4 اردیبهشت ماه 1403 ساعت: 13:12 از گروه : هنر و فرهنگ

برای محافظت از حساب کاربری خود در اینترنت، می‌توانید اقدامات امنیتی زیر را انجام دهید:

۱. استفاده از رمز عبور قوی: از رمز عبور قوی و منحصر به فرد برای ورود به حساب کاربری استفاده کنید.
۲. فعال سازی تأیید دو مرحله‌ای: اگر سرویسی که از آن استفاده می‌کنید این امکان را دارد، تأیید دو مرحله‌ای را فعال کنید.
۳. بروزرسانی نرم‌افزارها: مطمئن شوید که تمامی نرم‌افزارها و سیستم‌عامل‌های خود را بروزرسانی نگه دارید.
۴. اهمیت دادن به ایمیل‌های مشکوک: هرگاه ایمیلی از یک منبع ناشناخته دریافت کردید، آن را باز نکنید و اطلاعات حساب‌های خود را فاش نکنید.
۵. استفاده از شبکه‌های اجتماعی با احتیاط: اطلاعات حساب کاربری خود را در شبکه‌های اجتماعی محرمانه نگه دارید و از درخواست دوستی از افراد ناشناس پرهیز کنید.

زمان: 3 روز پیش - 4 اردیبهشت ماه 1403 ساعت: 12:19 از گروه : اجتماعی

برای پیشگیری از بیماری‌های واگیردار می‌توانید اقدامات زیر را انجام دهید:

<ol>
<li> رعایت بهداشت دست: قبل و بعد از خوردن غذا، استفاده از توالت، تماس با بیمار و ... دست‌های خود را بشویید.</li>
<li> پوشیدن ماسک: در مکان‌های عمومی و پرتردد مانند مراکز خرید، حمل‌ونقل عمومی و ... از ماسک استفاده کنید. </li>
<li> فاصله گرفتن اجتماعی: فاصله حداقل ۱ متری با افراد دیگر را رعایت کنید. </li>
<li> جلوگیری از لمس صورت: تماس دست با صورت را کاهش دهید زیرا این عمل باعث ورود ویروس به بدن می‌شود.</li>
<li> تهویه مکان‌ها: در مکان‌های بسته و بدون هوای تازه، تهویه مناسب را ایجاد کنید.</li>
<li> استفاده از ضدعفونی کننده: سطوح پرتماس را مانند دراینر میز و دستگیره‌ها با مواد ضدعفونی کننده تمیز کنید.</li>
<li> پوشیدن دستکش: در صورت لزوم مانند هنگام تماس با سطوح مشکوک یا بیماران، از دستکش استفاده کنید.</li>
<li> حفظ سلامتی شخصی: با مصرف غذاهای سالم، استفاده از مکمل‌های ویتامینی و ورزش منظم، سیستم ایمنی بدن را تقویت کنید.</li>
<li> واکسیناسیون: از واکسن‌های پیشگیری‌کننده بیماری‌ها استفاده کنید.</li>
<li> پیگیری دستور العمل‌های بهداشتی: دستور العمل‌های بهداشتی و پیشگیری از مراکز بهداشتی را رعایت کنید.</li>
</ol>

زمان: 3 روز پیش - 4 اردیبهشت ماه 1403 ساعت: 08:00 از گروه : پزشکی - سلامتی

سوال و جواب ها با برچسب اجتماعی

تگ "اجتماعی" در این پلتفرم به سوالات، بحث‌ها و موضوعات مرتبط با جوامع، روابط انسانی، مسائل اجتماعی، فرهنگ و مسائل انسانی مربوط می‌شود. این تگ از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا به کاربران این امکان را می‌دهد که در محیطی متنوع و گسترده، درباره‌ی مسائل اجتماعی و روابط انسانی مختلف بحث و گفتگو کنند. این تگ می‌تواند به تبادل نظر و ارتباطات بین افراد از زوایای مختلف جامعه انجامیده و به فهم بهتر دیگران کمک کند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره اجتماعی سوال بپرس!

چیکار کنم تا دوست خوب واسه خودم پیدا کنم؟

بازدید: 114 از گروه : اجتماعی

چرا باید باهم بمونیم

بازدید: 112 از گروه : اجتماعی

فیلم مابودگر

بازدید: 71 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

فیلم ایرانی که پسره پیک رستوران را که برایش غذا آورده به خونه دعوت میکند تا باهم شام بخورند و بهش میگه میخوام باهات صحبت کنم

بازدید: 82 از گروه : هنر و فرهنگ

میتونم بهات دوست بشم من هیچ دوستی ندارم

بازدید: 131 از گروه : اجتماعی

معنی‌هربوسه‌چیست

بازدید: 97 از گروه : اجتماعی

اسم فیلمی ک گروهه بزرگی از رقاص ها هستن ک در خیابان و پاساژها شروع به رقصیدن میکنن و در اخر پول برای مردم میریزند و پلیس به دنبال انهاست

بازدید: 85 از گروه : موسیقی

چون همه دوستام فیکن بازدید: 136 از گروه : روانشناسی و روابط
فیلم ترکی است که در آن دختری همیشه تیپ پسرونه می‌زند و رئیس شرکت عاشق او می‌شود. بازدید: 104 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
معنی‌هربوسه‌چیست بازدید: 97 از گروه : اجتماعی
ایکیو بازدید: 87 از گروه : موبایل
داستان دختری با جوش‌های زیاد روی صورت که توسط خوشگل‌ترین پسر مدرسه دوست داشته می‌شود بازدید: 135 از گروه : ورزشی
فیلمی که دختره شب عروسیش فرار می‌کنه و به خونه یک پسر دیگه پناه می‌بره بازدید: 89 از گروه : هنر و فرهنگ
اسم فیلمی که دختری با مشکلات فراوان به خاطر چاق بودنش داشت در مد وزیبایی اول شد بازدید: 104 از گروه : مد و زیبایی

چون همه دوستام فیکن

بازدید: 136 از گروه : روانشناسی و روابط

فیلم ترکی است که در آن دختری همیشه تیپ پسرونه می‌زند و رئیس شرکت عاشق او می‌شود.

بازدید: 104 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

معنی‌هربوسه‌چیست

بازدید: 97 از گروه : اجتماعی

ایکیو

بازدید: 87 از گروه : موبایل

داستان دختری با جوش‌های زیاد روی صورت که توسط خوشگل‌ترین پسر مدرسه دوست داشته می‌شود

بازدید: 135 از گروه : ورزشی

فیلمی که دختره شب عروسیش فرار می‌کنه و به خونه یک پسر دیگه پناه می‌بره

بازدید: 89 از گروه : هنر و فرهنگ

اسم فیلمی که دختری با مشکلات فراوان به خاطر چاق بودنش داشت در مد وزیبایی اول شد

بازدید: 104 از گروه : مد و زیبایی

سلام
بهترین کد برای طراحی شبکه اجتماعی از نظر شما چیست؟
متشکر

بازدید: 5480 از گروه : برنامه نویسی وب

سلام من یه دختر 13 ساله هستم توی مدرسه دوست دارم با یکی از همکلاسیام که یکی از زرنگ های کلاسه دوست بشم به خاطره تجربه ای که در کلاس ششم داشتم میترسم .من باید چی کار کنم خواهش میکنم کمکم کنید

بازدید: 2904 از گروه : اداب معاشرت

چرا به کارگران تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی سهام عدالت تعلق نکرفته است آیا انها نیازمند سهام عدالت نیستند؟

بازدید: 5674 از گروه : پول و اعتبار

معنی‌هربوسه‌چیست

بازدید: 97 از گروه : اجتماعی

سلام ..من یه دختر 22ساله هستم.بااینکه دارای روابط اجتماعی قوی هستم و جز فعال ترین دانشجو.ها هستم و ادم های زیادی از من خوششون اومده اما نمی دونم چرا دیگه طرفم نمیان(یعنی ازم خوششون میاد و لی جلو نمیان) ..من یه ادم هیجانی و شلوغ و پرانرژی هستم ....گاهی فک می کنم پسرا از دخترای فعال و شلوغ خوششون نمیاد و بهمین دلیل تنهام ..ادم های دور وبرم وقتی میبینن من هنوز تنهام کلی تعجب مبکنن و بهم میگن اگه جای تو بودیم تا حالا یکی از این پسرا که دورو برت هستن رو بدست اورده بودیم!!!اما نمی دونم چرا....چه مشکلی تو رفتارم هست که پسرا جرات نمی کنن حرفشون رو بزنن ..وقتی حرفا و ااس ام اس اشونو به دوستام و خواهرم نشون میدم ..بهم میگن تو سرد و مغرور برخورد میکنی و این موجب میشه نتونن حرفشونو بهت بزنن ..اما من نمی دونم چطور این سردی و غرور رو بذارم کنار؟؟؟

بازدید: 3958 از گروه : ازدواج

جستجو برای فیلمی با موضوع آزار در مدرسه

بازدید: 125 از گروه : اجتماعی

شخصیت اصلی موهای نارنجی چتری داشت جلو آینه لبخند تمرین میکرد تا ادما بهش امتیاز خوب بدن و ادما همه میتونستن امتیاز همرو با استفاده از یه تراشه تو چشماشون ببین و هرکی امتیاز بالاتری داشت تو جامعه ام جایگاه بهتری داشت

بازدید: 85 از گروه : قانون و حقوق

سلام من دختری 35 ساله هستم با ظاهری زیبا و جذاب..از نظر تحصیلات بالاترین مرتبه (دکتری) و موقعیت اجتماعی را دارم. مدت 6 سال با پسر خاله ام که الان 41ساله است دوست هستم. من بدلیل از دست دادن پدر و مادر رفت و آمدی با خانواده خاله ام نداشتم اما 6 سال قبل بطور اتفاقی پسر خاله ام را در منزل مادر بزرگم دیدم اون ورشکسته شده بود و بسیار از نظر روحی داغون بود.. همون شب اون به من ابراز علاقه کرد و این ابراز کردن همچنان بیشتر میشد طوری که همیشه به من میگفت اگه منو ول کنی من میمیرم.. همیشه بهم التماس میکرد که دوستم داشته باش.. و من اول بخاطر ناراحتی های اون کنارش مونم اما کم کم عاشقش شدم.. از نظر مالی وضع خوبی نداشت و من بدور از چشم همه یعنی خانواده خودم و خودش اون رو حمایت میکردم.. حتی شارژ ایرانسلش رو هم براش میخریدم.. گوشی موبایل و... همه همه با من بود.. سعی میکردم آخر هفته هارو کنار اون و خانوادش باشم و بهشون محبت بی دریغ میکردم.. خودش همیشه میگفت تو دنیا هیچکس مثل تو پیدا نمیشه.. تمام این مدت هر موقع بیرون میرفتیم هزینه ها با من بود.. و منو حتی یک پارک برای تفریح نبرد و علتش را میگفت چون من دست خالیم خجالت میکشم بیام بیرون.. البته ناگفته نماند گاهگاهی برایم هدیه هم میخرید و بهم میگفت اگه پولدار بشم دنیا رو برات میگیرم.. 5 سال به این منوال من همه جوره کنار خودش و خانوادش بودم تا اینکه سال گذشته با کمک یکی از دوستانش دفتر دار یک وکیل شد و کمی پول دار شد.. اما بعد از چند ماه از کارش من متوجه اس ام اسهای عاشقانش شدم.. و بعد فهمیدم با یک زن مطلقه که یک دختر 17 ساله داشت دوست شده بود و نسبت به اون زن بسیار متعصب بود در حالیکه نسبت به من هیچ تعصب و تعهدی نشون نمیداد و میگفت چون دوستت دارم نمیخوام محدودت کنم حتی چند بار به من پیشنهاد داد با دوستاش رابطه برقرار کنم.. و بعد گفت میخواستم امتحانت کنم.. بهش گفتم اگه منو دوست داری با اون زن بهم بزن اما اون میگفت من یک مدت باید با این زن به رابطم ادامه بدم تا یک بهانه پیدا کنم و ازش جدا بشم.. بهم گفت که من عاشق تو هستم و نسبت به اون زن احساسی ندارم التماس میکرد کنارم باش و تنهام نذار تا من با اون رابطمو بهم بزنم میگفت من تو این رابطه گیر کردم.. و من باور کردم.. تا عید امسال که من برای عیدیشون رفته بودم و اون زن زنگ زد و بهش گفت من پایین ساختمون منتظرت هستم و پسر خالم کروات و عطر و ادکلن زد و بسیار تیپ زد و رفت به من گفت دنبالم نیا.. اما من باهاش رفتم پایین ساختمون.. دست پسرخالمو گرفتم و اون به شدت دستم انداخت کنار و گفت دست منو نگیر خوشم نمیاد بعد رفت پیش اون زن.. پیش زنه به من گفت حرفاتو بزن و برو.. و بهم توهین کرد.. بعد با اون زن خندون سوار پراید زنه شدن و رفتند.. چند ساعت بعد زنه به من زن زد و گفت تو باهاش 6 سال دوست بودی و من 2 ماه.. گفت رفتارش با تو بقدری توهین آمیز بود که به من برخورد.. البته زنه میخواست با این حرفاش ناراحتی منو بیشتر کنه.. بعد از اون روز من باهایش قهر کردم و جواب تلفن و اس هاشو نمی دادم.. خیلی معذرت خواهی کرد و اظهار پشیمونی میکرد میگفت من اون روز کروات زدم که برم با اون زن دعوا کنم و بهم بزنم اما تو نذاشتی... به خانوادش گفته من به حرف اون زن گوش دادم و ازش فاصله گرفتم.. اما من هربار اس ام اس های عاشقانه ایندو را با هم میدیدم داغون میشدم.. در ضمن تو این مدتی که با اون زن دوست شده هر هفته با هم شمال و پارک های مختلف تهران میرن.. و عکسهای خیلی زیبا از اون زن میگیره و میگه چه اشکال داره دوربین همرام بوده ازش عکس گرفتم.. به من میگه تو خودتو با کی مقایسه میکنی جای تو، تو قلب من محفوظه و اون جای تورو نمیگیره.. الان رابطمو باهاش بهم زدم اما خانوادش تلاش میکنن این رابطه درست بشه.. حتی من بهش گفتم اگه به اون زن بهم بزنی می بخشمت اما اون همچنان به این رابطه اصرار میکنه.. الان نمیدونم چکار کنم .. فقط فکر میکنم اگه واقعا راست میگفت و دوستم داشت اینکارا رو با هام نمیکرد.. اما من همچنان عاشقش هستم.. لطفا راهنمایی کنید ایا همچین آدمی واقعا اینطور که میگه دوستم داره؟ یا ممکن هست در آینده بهتر بشه.. میدونم که دوباره برمیگرده اما آیا واقعا میشه همچین رفتار هایی رو بخشید؟ میتونم منتظرش بمونم تا بهم برگرده؟ راستی اینو بگم از وقتی من ولش کردم مریض شده.. و دکتر گفته نارحتیش عصبیه.. من عاشقانه دوستش دارم اما نمیدونم چیکار کنم.. اگه یک مدت بگذره و اون زن دست از سرش برداره آیا میتونم دوباره بهش اعتماد کنم؟ بازدید: 7960 از گروه : ازدواج
هشتگ (hashtag) یعنی چی؟ اینکه می گن توی شبکه های اجتماعی از هشتگ استفاده کنید یعنی چی؟ بازدید: 6065 از گروه : اینترنت و سایت ها
چرا به کارگران تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی سهام عدالت تعلق نکرفته است آیا انها نیازمند سهام عدالت نیستند؟ بازدید: 5674 از گروه : پول و اعتبار
چرا جوانان امروزی دیر ازدواج میکنند؟ بازدید: 5669 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی
سلام بهترین کد برای طراحی شبکه اجتماعی از نظر شما چیست؟ متشکر بازدید: 5480 از گروه : برنامه نویسی وب
در سایتی ( ) مطلبی مطالعه کردم تحت عنوان "مادرانه"، با توجه به این که یکی از رسالت های سایت سوجا میتواند کمک به حل معضلات اجتماعی و یافتن راه حلهای بومی برای مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... کشورمان باشد و میزان مراجعه به این سایت در مقایسه با سایتهای شخصی بیشتر است فکر کردم بهتر است، با الهام گرفتن از آن متن این مساله را به صورت سوال در سایت سوجا مطرح نمایم. سوال این است: چرا پدران این دوره مردتر و مادران این دوره زنتر نیستند یا چرا مردانگی مردان و زنانگی زنان ما در این دوره نسبت به نسل های قبلی، کاهش یافته است؟ و تبعات آن چیست؟ (ره) بازدید: 5293 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی
من باید یه برنامه بنویسم که عکسای گوشیمو ( یا هر جا – مهم اندرویده ) بتونم به شبکه اجتماعی ( مثل کاوب ) بفرستم شبیه کاری که اینجا کردین، که علامت شبکه اجتماعی گذاشتین می تونیم از این سایت به اونجا شیر کنیم تا حالا هم برنامه نویسی اندروید نکردم  بازدید: 5144 از گروه : برنامه نویسی به زبان java
در سایتی (نمی دانم مجاز به ذکر آدرس هستم یا نه) مطلبی مطالعه کردم تحت عنوان "مادرانه"، با توجه به این که یکی از رسالت های سایت سوجا میتواند کمک به حل معضلات اجتماعی و یافتن راه حلهای بومی برای مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... کشورمان باشد و میزان مراجعه به این سایت در مقایسه با سایتهای شخصی بیشتر است فکر کردم بهتر است، با الهام گرفتن از آن متن این مساله را به صورت سوال در سایت سوجا مطرح نمایم. سوال این است: چرا پدران این دوره مردتر و مادران این دوره زنتر نیستند یا چرا مردانگی مردان و زنانگی زنان ما در این دوره نسبت به نسل های قبلی، کاهش یافته است؟ و تبعات آن چیست؟ (ره) بازدید: 5038 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی
چگونه یک ارتباط اجتماعی سالم با دیگران داشته باشیم بازدید: 4871 از گروه : اجتماعی
مهمترین ویژگی پیامبر اکرم ( ص ) در حوزه اجتماعی کدام است؟ بازدید: 4710 از گروه : اجتماعی
بعد از شش سال اگر بخواهم بیمه ام را در تامین اجتماعی ادامه دهم امکان دارد یا نه؟ چون از سال 1381 تا 1385 از طرف شرکتی بیمه شده بودم ولی پس از بیرون آمدن از آنجا دیگر دنبال آن نرفتم. الان می توانم بیمه خوداختیاری کنم یا چون وقفه افتاده امکان ندارد. بازدید: 4700 از گروه : سایر سوال و جواب های حقوقی
چگونه یک جوان بی نماز را نمازخوان کنیم؟ بازدید: 4547 از گروه : مذهب
با سلام.من خانم دبیر 40 ساله ومجرد م که سابقه 20 سال تدریس ریاضی رادارم،همیشه با دانش آموزانم رابطه ای دوستانه داشته ام،به شدت به یکی از دانش آموزانم وابسته شده ام اورا مثل دخترم دوست دارم(10سال) طوری که اگر در تماسهای تلفنی دیر جواب دهد بشدت نگرانش می شوم،مدتی است که احساس میکنم ازمن بریده ترس ازدست دادنش واینکه دیگر مرانخواهد بشدت عذابم میدهد لطفا بگویید چگونه براین ترس واضطراب غلبه کنم،باتشکر بازدید: 4316 از گروه : اداب و رسوم
با سلام واحترام من 31ساله مهندس ساختمان استخدام رسمی با درآمد ماهانه1200000تومان حدود9ساله پیش با همسرم آشنا شدم ،ایشان تازه دیپلم هنرستان دررشته معماری گرفته بودنند.درنهایت هر دو خانواده بعد از گذشت 3ماه ازآشنایی ما درجریان قرار گرفتند و دراین فاصله ایشان را تشویق به ادامه تحصیل نمودم وبردم کلاس کنکورثبت نام کردم تااینکه درمقطع کاردانی دررشته معماری پذیرفته شدوبعد ازدوسال بعد ازتثیبت شرایط کاری وشروع به تحصیل من وهچنین ترم آخر کاردانی ایشان زمینه ازدواج فرآهم شد.دوره 2ساله دوستی ما رابطه گاهی خوب وبدی داشتیم ومشکل از جانب من بخاطر نوع تفکرات خشک وپوسیده وعدم برخورد صحیح با جنس مخالف بودبطوریکه رابطه دستوری حاکم شدوایشان بدلیل (سن17ساله )کمی که داشتندتحت تاثیر قرارگرفته وعلی رغم میل باطنی کرنش نشان میدادندومواردی که به ایشان تکلیف میکردم مثلا آرایش نکن ،حق بیرون رفتن با خواهررو نداری بیرون میری باید اطلاع بدی چه ساعتی میری وبرمیگردی و... که این مسائل متاثرازشرایط خانوادگی من بود.تا اینکه با مشکلاتی بیان آن خارج ازحوصله است ازدواج کردیم ومن هم تحصیل میکردم وهم کاروبه اصرارمن مجددادرکنکورسراسری شرکت کردند و دررشته مهندسی معماری پذیرفته شدندودرنهایت فارغ تحصیل گردیدند.ازابتدا به دیلل نحوه برخوردپدر وبویژه مادرمن تنش های درهمان ابتدا زندگی ما بوجود آمدواین برخورد ها ناشی ازعدم آگاهی ومدیریت پدر وبویژه مادرم بود که بخاطرفقرفرهنگ خانوادگی آنها ایجاد شد.شاید هم بعضی از حرفها ورفتارهای آنها تعمدی نباشدواین موضوع را من بارها به همسرم میگفتم ولی ایشان اصراربه اینکه من مدافع آنها هستم محکوم میکردودراین میان اصطکاک بین ما زیاد میشد وبه مشاجره ودعوا فیزیکی ختم میشدکه دوبارمادر وخواهر ایشان با تماسی که من گرفتم حضور پیدا کردن ولی متاسفانه ضعف مدیریت و عدم آگاهی آنها برای حل وفصل این موضوعات بی اساس منجر به شعله ورشدن دعوا میشد.واز آن ابتدا یکسری حرمت ها بین ما شکسته شدوسعی کردم ترمیم کنم ولی با یک تلنگرمجددمسائل دامن زده میشد،وتصمیم گرفتم با 2تا خواهر ایشان خیلی رسمی وسرد برخورد کنم.واین روند ادامه داشت تا سال90که گاهی روابط خوبی با همسرم داشتم وگاهی روابط سردی که ایشان پیشنهاد بچه دارشدن دادن ومن نمیپذیرفتم،ویک سال شانه خالی کردم وبالاخره سال 91با اصرار ایشان ومرافه ومراجعه به پزشک وتوصیه پزشک مبنی براینکه ایشان مدت طولانی ازدواج کردن وباردارنشدن مصلحت به اینکه باردار شوند.علی رغم میل باطنی من تصمیم گرفتیم بچه دار شویم.اسفند 92فرزندم به دنیا آمدوبعداز گذشت چند ماه کوران اختلاف همسرم با مادرم تا الان شعله وراست.حس عجیبی دارم نه علاقه ای به همسرم دارم نه به فرزندم دارم.زندگی سخت وکلیشه ای شده،دوستانم رنج سنی 50تا60ساله ازمهندسین همکارهستنند با روحیه های بالا واهل تفریح های سالم کوه ،جنگل وموسیقس دوسالی هست با اینها ارتباط دارم وبصورت هفتگی برنامه میذاریم ویا دورهم جمع میشویم اهل موسیقی وشعر هستنندلحظات شادی را باهم داریم،واقعا حوصله خونه رفتن ندارم هیچ جذابیتی برام نداره ،احساس میکنم فرزند 6ماه ام را دوست ندارم حوصله گریه کردنشم ندارکم،احساس میکنم با همسرم نمیتونم ارتباط بگیرم دیگه دوستش ندارم،ارتباط همسرم باخانواده اش معمولی است ایشان هم ابراز میکند زندگیش تباه شده واززندگی وازدواجش راضی نیست ومشکل اساسیش به یاد آوردن خاطرات تلخ گذشته است ،سردی بدی حبه زندگی ما حاکم شده،واقعا نمیدونم چی باید کنم. توضیح اینکه ازلحاظ مالی وفرهنگی تقریبا هردوخانواده دریک سطح اند بازدید: 4268 از گروه : طلاق
سلام خسته نباشید من 25 سالمه و 6 ماهه ازدواج کردم از وقتی ازدواج کردم بیشتر مواقع تو خونه تنها بودم میرفتم کلاس،گیتار ولی دیگه دستم به گیتار نمیره گیتار رو ول کردم به زور میرم باشگاه تا خونه تنهل نمونم جدیدا ایده های جدید میاد تو ذهنم ولی 2روز بعد نسبت به انجامش بیمیل میشم مثلا تصمیم گرفتم دوباره برای کنکور بخونم با ذوق و شوق رفتم کتاباشم خریدم 2روز خوندم انگیزمو از دست دادم ول کردم نمیدونم چرا اینطوری شدم گاهی اوقات از بس تو خونه تنها میمونم حس میکنم وجود ندارم .همسرم شب میاد خونه بازدید: 4018 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی

بازدید: 7960 از گروه : ازدواج

هشتگ (hashtag) یعنی چی؟ اینکه می گن توی شبکه های اجتماعی از هشتگ استفاده کنید یعنی چی؟

بازدید: 6065 از گروه : اینترنت و سایت ها

چرا به کارگران تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی سهام عدالت تعلق نکرفته است آیا انها نیازمند سهام عدالت نیستند؟

بازدید: 5674 از گروه : پول و اعتبار

چرا جوانان امروزی دیر ازدواج میکنند؟

بازدید: 5669 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی

سلام
بهترین کد برای طراحی شبکه اجتماعی از نظر شما چیست؟
متشکر

بازدید: 5480 از گروه : برنامه نویسی وب

در سایتی (

) مطلبی مطالعه کردم تحت عنوان "مادرانه"، با توجه به این که یکی از رسالت های سایت سوجا میتواند کمک به حل معضلات اجتماعی و یافتن راه حلهای بومی برای مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... کشورمان باشد و میزان مراجعه به این سایت در مقایسه با سایتهای شخصی بیشتر است فکر کردم بهتر است، با الهام گرفتن از آن متن این مساله را به صورت سوال در سایت سوجا مطرح نمایم.

سوال این است: چرا پدران این دوره مردتر و مادران این دوره زنتر نیستند یا چرا مردانگی مردان و زنانگی زنان ما در این دوره نسبت به نسل های قبلی، کاهش یافته است؟ و تبعات آن چیست؟ (ره)

بازدید: 5293 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی

من باید یه برنامه بنویسم که عکسای گوشیمو ( یا هر جا – مهم اندرویده ) بتونم به شبکه اجتماعی ( مثل کاوب ) بفرستم
شبیه کاری که اینجا کردین، که علامت شبکه اجتماعی گذاشتین می تونیم از این سایت به اونجا شیر کنیم
تا حالا هم برنامه نویسی اندروید نکردم 

بازدید: 5144 از گروه : برنامه نویسی به زبان java

در سایتی (نمی دانم مجاز به ذکر آدرس هستم یا نه) مطلبی مطالعه کردم تحت عنوان "مادرانه"، با توجه به این که یکی از رسالت های سایت سوجا میتواند کمک به حل معضلات اجتماعی و یافتن راه حلهای بومی برای مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... کشورمان باشد و میزان مراجعه به این سایت در مقایسه با سایتهای شخصی بیشتر است فکر کردم بهتر است، با الهام گرفتن از آن متن این مساله را به صورت سوال در سایت سوجا مطرح نمایم.

سوال این است: چرا پدران این دوره مردتر و مادران این دوره زنتر نیستند یا چرا مردانگی مردان و زنانگی زنان ما در این دوره نسبت به نسل های قبلی، کاهش یافته است؟ و تبعات آن چیست؟ (ره)

بازدید: 5038 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی

چگونه یک ارتباط اجتماعی سالم با دیگران داشته باشیم

بازدید: 4871 از گروه : اجتماعی

مهمترین ویژگی پیامبر اکرم ( ص ) در حوزه اجتماعی کدام است؟

بازدید: 4710 از گروه : اجتماعی

بعد از شش سال اگر بخواهم بیمه ام را در تامین اجتماعی ادامه دهم امکان دارد یا نه؟ چون از سال 1381 تا 1385 از طرف شرکتی بیمه شده بودم ولی پس از بیرون آمدن از آنجا دیگر دنبال آن نرفتم. الان می توانم بیمه خوداختیاری کنم یا چون وقفه افتاده امکان ندارد.

بازدید: 4700 از گروه : سایر سوال و جواب های حقوقی

چگونه یک جوان بی نماز را نمازخوان کنیم؟

بازدید: 4547 از گروه : مذهب

با سلام.من خانم دبیر 40 ساله ومجرد م که سابقه 20 سال تدریس ریاضی رادارم،همیشه با دانش آموزانم رابطه ای دوستانه داشته ام،به شدت به یکی از دانش آموزانم وابسته شده ام اورا مثل دخترم دوست دارم(10سال) طوری که اگر در تماسهای تلفنی دیر جواب دهد بشدت نگرانش می شوم،مدتی است که احساس میکنم ازمن بریده ترس ازدست دادنش واینکه دیگر مرانخواهد بشدت عذابم میدهد لطفا بگویید چگونه براین ترس واضطراب غلبه کنم،باتشکر

بازدید: 4316 از گروه : اداب و رسوم

با سلام واحترام
من 31ساله مهندس ساختمان استخدام رسمی با درآمد ماهانه1200000تومان حدود9ساله پیش با همسرم آشنا شدم ،ایشان تازه دیپلم هنرستان دررشته معماری گرفته بودنند.درنهایت هر دو خانواده بعد از گذشت 3ماه ازآشنایی ما درجریان قرار گرفتند و دراین فاصله ایشان را تشویق به ادامه تحصیل نمودم وبردم کلاس کنکورثبت نام کردم تااینکه درمقطع کاردانی دررشته معماری پذیرفته شدوبعد ازدوسال بعد ازتثیبت شرایط کاری وشروع به تحصیل من وهچنین ترم آخر کاردانی ایشان زمینه ازدواج فرآهم شد.دوره 2ساله دوستی ما رابطه گاهی خوب وبدی داشتیم ومشکل از جانب من بخاطر نوع تفکرات خشک وپوسیده وعدم برخورد صحیح با جنس مخالف بودبطوریکه رابطه دستوری حاکم شدوایشان بدلیل (سن17ساله )کمی که داشتندتحت تاثیر قرارگرفته وعلی رغم میل باطنی کرنش نشان میدادندومواردی که به ایشان تکلیف میکردم مثلا آرایش نکن ،حق بیرون رفتن با خواهررو نداری بیرون میری باید اطلاع بدی چه ساعتی میری وبرمیگردی و... که این مسائل متاثرازشرایط خانوادگی من بود.تا اینکه با مشکلاتی بیان آن خارج ازحوصله است ازدواج کردیم ومن هم تحصیل میکردم وهم کاروبه اصرارمن مجددادرکنکورسراسری شرکت کردند و دررشته مهندسی معماری پذیرفته شدندودرنهایت فارغ تحصیل گردیدند.ازابتدا به دیلل نحوه برخوردپدر وبویژه مادرمن تنش های درهمان ابتدا زندگی ما بوجود آمدواین برخورد ها ناشی ازعدم آگاهی ومدیریت پدر وبویژه مادرم بود که بخاطرفقرفرهنگ خانوادگی آنها ایجاد شد.شاید هم بعضی از حرفها ورفتارهای آنها تعمدی نباشدواین موضوع را من بارها به همسرم میگفتم ولی ایشان اصراربه اینکه من مدافع آنها هستم محکوم میکردودراین میان اصطکاک بین ما زیاد میشد وبه مشاجره ودعوا فیزیکی ختم میشدکه دوبارمادر وخواهر ایشان با تماسی که من گرفتم حضور پیدا کردن ولی متاسفانه ضعف مدیریت و عدم آگاهی آنها برای حل وفصل این موضوعات بی اساس منجر به شعله ورشدن دعوا میشد.واز آن ابتدا یکسری حرمت ها بین ما شکسته شدوسعی کردم ترمیم کنم ولی با یک تلنگرمجددمسائل دامن زده میشد،وتصمیم گرفتم با 2تا خواهر ایشان خیلی رسمی وسرد برخورد کنم.واین روند ادامه داشت تا سال90که گاهی روابط خوبی با همسرم داشتم وگاهی روابط سردی که ایشان پیشنهاد بچه دارشدن دادن ومن نمیپذیرفتم،ویک سال شانه خالی کردم وبالاخره سال 91با اصرار ایشان ومرافه ومراجعه به پزشک وتوصیه پزشک مبنی براینکه ایشان مدت طولانی ازدواج کردن وباردارنشدن مصلحت به اینکه باردار شوند.علی رغم میل باطنی من تصمیم گرفتیم بچه دار شویم.اسفند 92فرزندم به دنیا آمدوبعداز گذشت چند ماه کوران اختلاف همسرم با مادرم تا الان شعله وراست.حس عجیبی دارم نه علاقه ای به همسرم دارم نه به فرزندم دارم.زندگی سخت وکلیشه ای شده،دوستانم رنج سنی 50تا60ساله ازمهندسین همکارهستنند با روحیه های بالا واهل تفریح های سالم کوه ،جنگل وموسیقس دوسالی هست با اینها ارتباط دارم وبصورت هفتگی برنامه میذاریم ویا دورهم جمع میشویم اهل موسیقی وشعر هستنندلحظات شادی را باهم داریم،واقعا حوصله خونه رفتن ندارم هیچ جذابیتی برام نداره ،احساس میکنم فرزند 6ماه ام را دوست ندارم حوصله گریه کردنشم ندارکم،احساس میکنم با همسرم نمیتونم ارتباط بگیرم دیگه دوستش ندارم،ارتباط همسرم باخانواده اش معمولی است ایشان هم ابراز میکند زندگیش تباه شده واززندگی وازدواجش راضی نیست ومشکل اساسیش به یاد آوردن خاطرات تلخ گذشته است ،سردی بدی حبه زندگی ما حاکم شده،واقعا نمیدونم چی باید کنم.
توضیح اینکه ازلحاظ مالی وفرهنگی تقریبا هردوخانواده دریک سطح اند

بازدید: 4268 از گروه : طلاق

سلام خسته نباشید من 25 سالمه و 6 ماهه ازدواج کردم از وقتی ازدواج کردم بیشتر مواقع تو خونه تنها بودم میرفتم کلاس،گیتار ولی دیگه دستم به گیتار نمیره گیتار رو ول کردم به زور میرم باشگاه تا خونه تنهل نمونم جدیدا ایده های جدید میاد تو ذهنم ولی 2روز بعد نسبت به انجامش بیمیل میشم مثلا تصمیم گرفتم دوباره برای کنکور بخونم با ذوق و شوق رفتم کتاباشم خریدم 2روز خوندم انگیزمو از دست دادم ول کردم نمیدونم چرا اینطوری شدم گاهی اوقات از بس تو خونه تنها میمونم حس میکنم وجود ندارم .همسرم شب میاد خونه

بازدید: 4018 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

س من دانشجو رشته حسابداري در مقطع كارداني ميباشم ميخاهم ببينم ميشود براي كارشناسي به رشته پرستاري برم / بازدید: 4579 از گروه : دروس رشته شیمی
سلام خسته نباشید.....من 17 سالمه کلاس سوم دبیرستان رشته ی ریاضی من یه دانش آموز متوسط رو بالام یعنی اگه کم کاری نکنم میتونم خیلی خوب درس بخونم و نمره های خوبی بگیریم و این کارو هم میکنم ولی یه مشکلی که دارم اینه که بی دقتم یعنی حتی اگه یه درسو خوب بخونم سر جلسه ی امتحان نمیدونم چی میشه بی دقتی میکنم اما امسال بی دقتی هام خیلی شدید تر شده همه چیزو میخونم ولی اونجا میبینی 2 رو 3 دیدم نه اینکه چشام ضعیف باشه ها نه از اون آدمایی هم نیستم که زیاد استرس داشته باشم و همه چی یادم بره اینا نیس مثلا تو امتحان هندسه واسه پیدا کردن x جواب پنجاه منهای شش رو به جای اینکه بنویسم 44 نوشتم 54 با اینکه تمام راه حل هام درست بود کلا 3 نمرم رفت یا مثلا 3.999 رو به جای اینکه بگم تقریبا 4 میشه نوشتم تقریبا 3 خب همه ی اینا رو بلدم ولی نمیدونم چی میشه اینجوری مینویسم تازه اون روز به مامانم میگم حالا خوبه که تو زبان فارسی و از این درسا عدد نیس که بی دقتی کنم و غلط بنویسم ولی اونروز تو امتحان زبان فارسی تو تعریف یه چیزی مفهوم جمله رو میدونستم چیه ولی نمیدونم چرا به جای باید نباید نوشنم به جای میتواند باشد نمیتواند نوشتم یه نمرم هم از اون جا رفت میدونین من واسه خاطر نمره درس نمیخونم ولی امسال که نهایی هستیم و تاثیر نهایی تو کنکور بیشتر از 25 درصده اگه من بازم از این بی دقتی ها بکنم که دیگه واویلاااا میبینی به خاطر چن تا عدد آیندم نابود میشه به نظرتون دارم خل میشم یا عقلمو از دست میدم؟؟؟؟ موقع تمرین حل کردن تو کلاس دوستم برمیگرده میگه چجور نوشتی میبینم راه حلم کلا درسته هااا ولی عدد رو ی چیز دیگه نوشتم اوه اوه اونروز تو شیمی به جای 90 درصد نوشته بودم 83 درصد آخه 90 درصد کجا 83 درصد کجاااا دیدم درصد دو سه سوال قبل که حل کرده بودیمو گذاشتم!!!!!!! لطفا بگین مشکل من چیه؟؟؟ نه از اون آدمام که عاشق بشم و فکرم جای دیگه باشه نه از اونایی که همش اس ام اس بازیو اینا میکنه در حال حاضر دغدغه ی من فقط درسه دیگه نمیدونم چیکار باید بکنم حل یه تست یه ربع وقت میبره فقط به خاطر همون مشکل !!!!!!! خیلی میترسم لطفا یه راه حل پیشنهاد کنین که عملی باشه من بتونم مشکلمو رفع کنم........با تشکر بازدید: 3562 از گروه : هدف در زندگی
چرا همیشه می‌گویند بازی های المپیک چرا مسابقات المپیک نمی‌گویند؟ بازدید: 173 از گروه : ورزشی
تمام فیلمهای گنگستری ک توسط ژاپنی ها و امریکایی ها بازی شده بازدید: 35 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
طغيان‌هاي آلودگي آنفلوانزاي خوكي در كدام كشورها اتفاق افتاده است؟ بازدید: 4788 از گروه : پزشکی - سلامتی
آیا کدی برای وبلاگ وجود دارد که وقتی وبلاگ را باز می کنید به طور اتوماتیک وبلاگ و سایت دیگری هم باز شود؟ بازدید: 7064 از گروه : اینترنت و سایت ها
داستان دختر، پسر، عاشقانه، خواننده و تصادف بازدید: 91 از گروه : موسیقی
آتروفی عضلات به معنای کاهش حجم و قدرت عضلات است. این وضعیت می تواند به دلیل عدم استفاده یا کاهش فعالیت بدنی، صدمه، بیماری یا عوامل دیگری رخ دهد. در آتروفی عضلات، عضلات سالم و سفت به تدریج تغییر شکل می دهند و ممکن است ضعیف و ناتوان شوند. بازدید: 248 از گروه : پزشکی - سلامتی
سلام ایمیلی با مضمون زیر دریافت کرده ام، (چند خط اول ایمیل را کپی کرده ام، در ادامه اطلاعاتی از من خواسته که البته بیشتر ادرس است و شماره حساب نیست) ایا محتوای این ایمیل ها صحت دارد یا حذفش کنم CONGRATULATIONS!!! YOU HAVE BEEN ANNOUNCED AS ONE OF OUR TOP FOUR LUCKY WINNERS. CONGRATULATIONS! Yahoo / Google Mail بازدید: 3621 از گروه : اینترنت و سایت ها
با سلام نیاز دارم تو یه سری سایت خارجی عضو شم که اگر بدونن ایرانی هستم لغو عضویتم میکنن و فعالیتم بر باد میره میگن با چیز پی ن و پ ر و ک س ی های که ریخته تو نت مجانی هر بار تغییر میکنند باز حساب کاربری مسدود میشه چیکار کنم ؟؟ آیا راهی هست که یه آی پی خارجی داشته باشم و تغییری نکنه سال ها لطفا اگه هست طریقه تهیه اش را هم بگید ممنون بازدید: 3910 از گروه : تجارت الکترونیک
براي پرهيز از خشونت نوجوانان چه کنیم؟ بازدید: 5732 از گروه : زندگی
سلام میخواستم بدونم اسیدی که باکتری های دندان پس از خوردن شیرینی جات و مواد قندی تولید میکنند چیه بازدید: 9 از گروه : پزشکی - سلامتی
فیلمی که مادربزرگ و نوه باهم دانشگاه قبول میشن پسرش مخالفت میکنه چیه بازدید: 37 از گروه : تحصیلات
شما خيلي رمانتيكي در جوابش چي بگم بازدید: 2341 از گروه : دنیای مجازی
مهر برج ۷ چیست؟ بازدید: 170 از گروه : دینی و مذهبی

س من دانشجو رشته حسابداري در مقطع كارداني ميباشم ميخاهم ببينم ميشود براي كارشناسي به رشته پرستاري برم /

بازدید: 4579 از گروه : دروس رشته شیمی

سلام خسته نباشید.....من 17 سالمه کلاس سوم دبیرستان رشته ی ریاضی من یه دانش آموز متوسط رو بالام یعنی اگه کم کاری نکنم میتونم خیلی خوب درس بخونم و نمره های خوبی بگیریم و این کارو هم میکنم ولی یه مشکلی که دارم اینه که بی دقتم یعنی حتی اگه یه درسو خوب بخونم سر جلسه ی امتحان نمیدونم چی میشه بی دقتی میکنم اما امسال بی دقتی هام خیلی شدید تر شده همه چیزو میخونم ولی اونجا میبینی 2 رو 3 دیدم نه اینکه چشام ضعیف باشه ها نه از اون آدمایی هم نیستم که زیاد استرس داشته باشم و همه چی یادم بره اینا نیس مثلا تو امتحان هندسه واسه پیدا کردن x جواب پنجاه منهای شش رو به جای اینکه بنویسم 44 نوشتم 54 با اینکه تمام راه حل هام درست بود کلا 3 نمرم رفت یا مثلا 3.999 رو به جای اینکه بگم تقریبا 4 میشه نوشتم تقریبا 3 خب همه ی اینا رو بلدم ولی نمیدونم چی میشه اینجوری مینویسم تازه اون روز به مامانم میگم حالا خوبه که تو زبان فارسی و از این درسا عدد نیس که بی دقتی کنم و غلط بنویسم ولی اونروز تو امتحان زبان فارسی تو تعریف یه چیزی مفهوم جمله رو میدونستم چیه ولی نمیدونم چرا به جای باید نباید نوشنم به جای میتواند باشد نمیتواند نوشتم یه نمرم هم از اون جا رفت میدونین من واسه خاطر نمره درس نمیخونم ولی امسال که نهایی هستیم و تاثیر نهایی تو کنکور بیشتر از 25 درصده اگه من بازم از این بی دقتی ها بکنم که دیگه واویلاااا میبینی به خاطر چن تا عدد آیندم نابود میشه به نظرتون دارم خل میشم یا عقلمو از دست میدم؟؟؟؟
موقع تمرین حل کردن تو کلاس دوستم برمیگرده میگه چجور نوشتی میبینم راه حلم کلا درسته هااا ولی عدد رو ی چیز دیگه نوشتم
اوه اوه اونروز تو شیمی به جای 90 درصد نوشته بودم 83 درصد آخه 90 درصد کجا 83 درصد کجاااا دیدم درصد دو سه سوال قبل که حل کرده بودیمو گذاشتم!!!!!!!
لطفا بگین مشکل من چیه؟؟؟ نه از اون آدمام که عاشق بشم و فکرم جای دیگه باشه نه از اونایی که همش اس ام اس بازیو اینا میکنه در حال حاضر دغدغه ی من فقط درسه دیگه نمیدونم چیکار باید بکنم حل یه تست یه ربع وقت میبره فقط به خاطر همون مشکل !!!!!!!

خیلی میترسم لطفا یه راه حل پیشنهاد کنین که عملی باشه من بتونم مشکلمو رفع کنم........با تشکر

بازدید: 3562 از گروه : هدف در زندگی

چرا همیشه می‌گویند بازی های المپیک چرا مسابقات المپیک نمی‌گویند؟

بازدید: 173 از گروه : ورزشی

تمام فیلمهای گنگستری ک توسط ژاپنی ها و امریکایی ها بازی شده

بازدید: 35 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

طغيان‌هاي آلودگي آنفلوانزاي خوكي در كدام كشورها اتفاق افتاده است؟

بازدید: 4788 از گروه : پزشکی - سلامتی

آیا کدی برای وبلاگ وجود دارد که وقتی وبلاگ را باز می کنید به طور اتوماتیک وبلاگ و سایت دیگری هم باز شود؟

بازدید: 7064 از گروه : اینترنت و سایت ها