سلام. دختری 27 ساله هستم که مدت 9 ماهه با پسری که خارج از کشور زندگی میکنه ارتباط دارم. آشنایی و ارتباط ما از طریق واسطه(دوست صمیمی و چندین ساله ایشون) و برای ازدواج بود.چند ماه پیش پدر این آقا به محل کارم اومد و خواست مثلا بدون اطلاع قبلی, منو ببینه همون شخص واسطه بعد از رفتن ایشون به من جریانو گفت ولی چندین بار قسمم داد که به کسی نگم وگرنه خودش بی اعتبار میشه. به همین دلیل من به دوستم چیزی نگفتم و حتی وقتی جریان پدرش رو برام تعریف کرد طوری وانمود کردم که انگار اطلاع ندارم.الان بعد از چند ماه به طریقی شک کرده بود(حدس میزنم خود اون رابط بهش گفته) که من اطلاع داشتم و وقتی دوباره پرسید نتونستم دروغ بگم و جریانوگفتم. ولی خیلی عصبانی شد و گفت به من کلک زدی من چطور میتونم بهت اعتماد کنم و از کجا معلوم راجع به چیزهای دیگه و پسرها به من دروغ نمیگی... خواهش میکنم کمکم کنید چکار کنم که متوجه بشه فقط بخاطر قسمی که خورده بودم اینکارو کردم وگرنه دلیلی نداشت ازش پنهان کنم. 1بار بهش پیام دادم و عذر خواهی کردم زنگ زد و گفت باید فکر کنیم من نمیتونم دوباره اعتماد کنم شاید خیلی چیزای دیگه ازم پنهان کرده باشی اصلا شاید دیگه نتونم ادامه بدم. لطفا راهنماییم کنید چکار کنم. چطور بهش بفهمونم اون واسطه از سادگیم سواستفاده کرد و نذاشت بهش جریان رو بگم ولی الان برای نابود کردن رابطمون بعد از چند ماه این جریانو رو کرده. اگه زنگ زد چی بهش بگم که دوباره باورم کنه. من شرایط کمک گرفتن حضوری از مشاور رو ندارم خواهش میکنم در اسرع وقت راهنماییم کنید زندگیم برای هیچ و پوچ به هم ریخته

پسری هستم ١٧ ساله که میخوام برای کنکور درس بخونم
٣ ماهه با دختری دوستم که ٢ سال از من کوچکتر است
از همه نظر همدیگرو قبول داریم و واقعا عاشق همیم
ولی تنها مشکلمون این است که این دختر قبل من از پسری درخواست دوستی داشته ولی بخاطر ناز های احمقانه(طبق گفته ی خودش) در حالیکه عاشق اون بوده قبول نکرده و پسره هم که ی سال دوستی معمولی داشتن و اشنا بودن با هم دیگه درخواستشو مطرح نمیکنه و میره
این پسر تو تیم ملی تکواندو هم هست و تو محل این دختر هم زندگی میکنن
من اصلا نمیتونم با این قضیه که پسری رو دوس داشته کنار بیام
با گذشت سه ماه باز هم یادش هست و ناخوداگاه حرفشو به من میزنه که سبک بشم
و میخوام ولش کنم اما هر بار که باهاش مطرح کردم به شدت ناراحت شد و یک بار هم کارش به بیمارستان کشید
اینم بگم که سه ماه پیش بعد از رفتن اون پسر میخواسته خودکشی کنه که وقتی با من اشنا شده بهم وابسته شده و از این کار پشیمون شده
یعنی منو منجی زندگیش میدونه
دختری هم نیست که سریع وابسته بشه تو لاین با پسرای زیادی چت کرده ولی واقعا از من خوشش اومده و عاشقم شده
ایا اون پسرو فراموش میکنه؟
چقد طول میکشه که عشق اولشو فراموش کنه
شما جای من بودین چی کار میکردین
تو رو خدا کمکم کنید


جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

مشکل مسکن قبل از زندگی

با سلام :
من و همسرم 2 سالی هست با هم عقد کرده ایم زمان عقد همسر بنده از بنده امضا گرفته حق مسکن با ایشان است ، لذا برای زندگی بنده باید راهی شهر تهران شوم و خودم در تبریز زندگی می کنم و با همسرم فایملی دختر عمه و پسر دایی داریم در طول این 2 سال هم من گفتم اگر شرایط کاری و زندگی در تهران محیا نشد نمی توان ریسک کنم و بیام تهران و همان طور هم شد لذا همسر بنده کمی حرف شنوی در دهان مادر و پدر و .. دارد بعد از دو سال همسرم قهر و دعوا که یا باید بیای اگه نیای طلاقم بده ، در صورتی که بنده در شهر خودم ماشین ، خونه ، کار و درآمد کافی دارم بدون هیچ دغدغه ای خلاصه همسرم بهانه می کند که فقط در کنار مادرش باشد نه چیز دیگری به نظر شما بنده چیکار کنم ؟ و در ضمن بنده قول هم داده ام هر وقت دلتنگ خانواده ات شدی خودم میبرم هر وفت خواستی میام دنبالت . آقا تورو خدا به دادم برسید گرچه میدان واقعا مرا دوست دارد و لج بازی می کند ولی راهی برایم مشخص کنید .



1
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

2


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

2 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



21424
9840
69343

Guest

ایشون خانومتون یا شوهرتون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
طلاقم بده رو جدی میگه یا فقط حرفه!
مادر بهانست! شما باور نکن
چرا حق مسکنو دادی به خانومت اخه!
بگو تهران وضعیت حجاب خانوم هاش خوب نیست من بیام تهران از راه به در میشوم بگو فلانی با خانوادش اومده بود تهران بعد 6 ماه با یه دختر فراری ریختن روهم بگو اگه مینویسی من میام تهران ولی هوو میارم برات! اینو خیلی جدی بگو اگه دیدی حسادتش گل نکرد و واکنش نشون نداد خیلی باید مشکوک بشی!
0
امتیاز


21424
9840
69343

Guest

به نظر من انسان باهوشي هستي چون تقريبا تو شهر خودت به امكانات نسبتا خوبي دست يافته ايي پس با سياست و حرف زدن با همسرت سعي كن مشكلت رو حل كني ولي غير مستقيم و در يك روند سعي به اين كار كن تو ميتوني از مشاور و روانشناس هم كمك بخواهي ولي سعي كن اين كار از همسرت مخفي بمونه.زياد ناراحت نباش حل ميشه مطمين باش.
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


17500 امتیاز هدیه بهترین جواب




















پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.