سوالات با برچسب مشاوره_ازدواج


19

سوال


40

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
سلام.من 25 سالمه و دانشجوی کارشناسی ارشد هستم. شوهرم هم 28 سالشه و سیکل داره.این اقا یبار اومدن خاستگاری من و من جواب رد دادم و چون فامیل بود خیلی بد شد با همه دعوام شد بابام باهام قهر کرد.تا اینکه باز اومدن خاستگاری و من از ترس اتفاقای قبل جواب بلع دادم و بعدش من ارشد قبول شدم و اون گف من دوس ندارم درس بخونی ولی من قبول نکردمو اومدم ی شهر دیگه و دارم درسمو میخونم و قطع راطه کردیم و بعد 1سال و نیم باز اومدن خاستگاری هرچی ب بابام گفتم نمیخامش قبول نکردن و گف باید با همین عقد کنی. تا اینکه 8 ماهه عقد کردیم خیلی مشکل داریم میگه نباید دکتراتو بخونی نباید بری سرکار، چرا میری باشگاه، چرا موهات بیرونه منم چون حوصله بحث باهاشو نداشتم گفتم باشه دکترامو نمیخونم سرکار نمیرم.چون اصلا ادم منطقی نیس فقط میگه من نمیخام. کارم فقط گریه هس.دوسش ندارم.نمدونم چکار کنم.هر مشکلیم پیش میاد میگه تقصیر مامانته مامانت بهت یاد داده ت ب حرف بقیه گوش میدی خاله هات گفتن. همین باعث میشه دعوامون شه. ب من میگه ت مغروری تو اینجوری.خسته شدم از دستش.نمیتونم بااش حرف بزنم .چکار کنم چطور رفتار کنم
به نام خدایی که دوست داشتن را دوست دارد
من 29 سال دارم. فردی مذهبی، ورزشی، اجتماعی ، شوخ طبع و احساساتی هستم . بعد از مدت‌ها به لطف خداوند،تلاش خانواده و دعای دیگران در خارج از کشور برای من کار مهیا شد. برای امر ازدواج به چندین خانواده رفتم از فامیل و آشنا و غریبه. هر کدام که پا پیش می گذاشتیم، بخاطر مسالی از جمله مثبت نبودن خون دو طرف، دوری از محل زندگی خانواده ، محل کار و … ازدواج صورت نمی گرفت و با مشکل بر می خوردم.
این امر من را پیش از پیش نگران و نگرانتر می کرد اما آن را نشان نمیدادم تا اینکه بعد از این همه جستجو و ناامیدی به شخصی که دوست خواهرزادم است وچند بار که ان را در منزل خواهرم دیدم، صحبت آن را کردم. (دختری که از سوی خواهرام و بقیه از تمام خصلتها مورد تایید است) خاطرخواه آن شدم از خانواده خواهش و اصرار کردم با خانواده شخص صحبت کنند. خانواده بنده به دلیل ناهمزبان بودن ممناعت ایجاد کردند . چند وقتی این مساله بین من و خانواده مطرح شد و دائم این را میگفتم ((ایه قرآن مصداق حکایت من است که خدا می فرماید: ما شما را با رنگها و زبانهای مختلف خلق کردیم و شما را در قبائل مختلف قرار دادیم که با همدیگر آشنا شوید، همانا بهترین شما کسی است که با تقوا تر باشد…)(پس ملاک بزرگی و بهتر بودن نزد خدا، تقواست نه رنگ و زبان !!)
پس از کش و قوسهایی، چون خانواده با دختر ارتباط داشتند، مساله و اوضاع من را از کوچک تا بزرگ را به او گفتند ابتدا تلفنی با پدر ایشان صحبت کردم و بعد از مدتی همراه با خانواده به خواستگاری این شخص رفتیم. پس از صحبت با دختر، بله را از آن گرفتم، دل به او بستم. پدر راضی بود اما مادر، مساله دوری دختر از خانواده و در کشور دیگر زندگی کردن را قبول نکرد.
این مساله کمتر از یک هفته طول کشید.. با قبول نکردن مادر ایشان و گرفتن جواب نه، ضربه روحی روانی سنگینی متحمل شدم.
دوباره بعد از آن شخصی به من معرفی شد. جهت آشنایی با آن، رفتم اما این دلشکستگی و دوست داشتن در من بود، با این شخص صحبت کردم و تمام شرایط،حال و روز و اتفاق پیش خودم را گفتم ، علاقه ابتدایی بینمان پیش امد، ایشان قبول کرد و چند روز بعد عقد انجام شد..!!!
یک روز بعد از عقد، به کار برگشتم. همیشه سعی میکردم فکرم را از دختر قبلی خارج کنم همیشه خودم را از این حالت خارج میکردم و با مرور زمان فراموش کنم. تا اینکه روزی با خانم صحبت می کردم و درگیری فکری داشتم، ساکت شدم ادامه صحبت ندادم و خانم از بنده سوال کرد من نیز با صداقت گفتم فکر شخص قبلی من را اذیت میکند.
بخاطر این امر، خانم به مشاوره مراجعه کرد و شرایط من را به مشاور گفت! مشاور با فهمیدن تمام ریز و بم موضوع به خانم گفت که شما باید از هم جدا بشوید اینگونه زندگی کردن سخت و آسیب زننده است. (با اینکه قبلا به او گفته بودم)
از هر طرف غضب پیام ها بر من نازل شد و من را مقصر خطاب کردند!!
خانم پیام داد و گفت:
نمی تونم با تو زندگی کنم
کاش عقد نمیکردیم
نمی تونم با شخصی که دل و روحش جایی دیگه باشد زندگی کنم
نمی توانم با کسی باشم که علاقم به او یکطرفه باشد
نمیتونم با شخصی باشم که تنها جسمش پیش من باشد
و گفت که به من شک دارد!!

با وجود اینکه قبلا گفته بودم اما الان اینگونه شد!!
با شنیدن و خواندن این صحبت ها ، دلشکستگی خودم را نسبت به آن بروز ندادم و همش از مثبت بودن و راضی کردن صحبت میکردم حتی با خانواده خانم تماس و معذرات خواهی کردم
بار دیگر این صحبت و شک کردن به من تکرار شد این صحبتها روز به روز بر من سنگینتر و سنگیتر میشد و دائم مرا چه در خانه و هنگام کار، از لحاظ روحی روانی بر من مشکل ایجاد کرد.
دلشکسته بودم با جدایی خواستن خانم، افسرده شدم امیدم به زندگی از بین رفت و دیگر انگیزه ای به ادامه ندارم. حتی آن علاقه‌ی کوچک که در ابتدا بوجود آمد، از بین رفت و نسبت به حال و زندگی خودم متنفر شدم . از لحاظ روحی نابود و همیشه در حال فکر و فراموشی هستم. از آن وقت با خود صحبت می کنم: کاش آن دختر میشد، دوستش داشتم دل به آن بستم خودم را ………
بعد از گدشت 10 روز ،در خصوص این مساله با خانواده چند بار صحبت کردم و گفتم من همان لحظه جواب ندادم و از روی عصبانیت تصمیم نگرفتم درباره آینده من و نحوه ادامه زندگی خودم با خانمی که اول بسم الله این را بگوید، فکر کردم و الان دارم به شما میگم بنده نمی خواهم با خانم ادامه زندگی بدهم. (قبل از اینکه بزرگتر شود و بعدها پشیمان بشوم، جلوی آن را میگیرم) بعد از چند بار صحبت کردن، با واکنش سخت و عصبی خانواده برخورد کردم. نمی دانم چرا مرد را همیشه مقصر قلمداد می کنند یک عمر زندگی برادر خود را به شناخت یک ماهه خانم فروختند و از آن طرفداری میشود.
آیا ضربه خوردن و آثار روحی و زندگی تنها بر دختر وارد میشود یا مرد نیز بر آن تأثیر دارد؟
اینکه بگویند دختر بیشتر آسیب میبیند درست، پس تکلیف مرد چه میشود؟
نمیدانم اگر کسی قبل از ازدواج با صداقت مسائل خود را به دختر بگوید آیا اشتباه کرده است ؟؟ که بعد از عقد باید اینشکلی با او رفتار شود و جواب بگیرد؟
این تنها 45 روز از زمان عقد گذشته است

خیلی اشتباه کردم خواهشا من را راهنمایی کنید
پربازدید ترین های این برچسب
آخرین جواب ها با این برچسب
سلام به تو! از شرح مسأله‌ای که به اشتراک گذاشتی متوجه ناراحتی و دغدغه‌ات شدم. برای کمک به تو چند پیشنهاد دارم:

1. **گفتگوی صریح و شفاف**: بار دیگر و با جدیت بیشتری با نامزدت در مورد احساساتت صحبت کن. تأکید کن که رفتارها و حرف‌های او تأثیر منفی روی تو می‌گذارد و برای یک رابطه سالم و پایدار، حس امنیت عاطفی و احترام متقابل اهمیت دارد.

2. **توجه به ارزش‌های مشترک**: در مورد ارزش‌ها و اهدافی که هر دوی شما در یک رابطه به دنبال آن هستید صحبت کنید. بررسی کنید آیا این ارزش‌ها با هم همخوانی دارند یا نه. اگر تفاوت نگرش و ارزش‌ها بیش از حد باشد، شاید لازم باشد در مورد ادامه رابطه تجدید نظر کنید.

3. **مرزهای شخصی**: مرزهای خود را معین کن و به او بگو چه رفتارهایی را نمی‌توانی تحمل کنی. گاهی اوقات افراد ممکن است ندانند رفتارشان تا چه حد ناخوشایند است، پس تعیین مرزها می‌تواند در شفاف‌سازی کمک کند.

4. **مشاوره زوجین**: اگر احساس می‌کنی که خودتان به تنهایی نمی‌توانید به راه حل برسید، مراجعه به یک مشاور متخصص در امور زوجین می‌تواند راهگشا باشد.

5. **ارزیابی رابطه**: به خودت زمان بده و به طور جدی رابطه‌تان را ارزیابی کن. آیا این رفتارها تنها بخشی از شخصیت او هستند که شاید در آینده نیز تغییر نکنند؟ آیا تو می‌توانی با چنین رفتارهایی کنار بیایی یا خیر؟

به یاد داشته باش که روابط سالم بر پایه احترام متقابل، اعتماد و صداقت بنا می‌شوند. اگر این اصول پایه ای در رابطه تو و نامزدت وجود نداشته باشد، لازم است جدی‌تر به این مسائل فکر کنی.

<br><br>
امیدوارم راهنمایی‌های بالا مفید واقع شده باشه و بتونی بهترین تصمیم رو برای آینده‌ات بگیری. اگه
سلام دوست عزیز، متوجه شرایط دشواری که در آن قرار داری هستم. همیشه خودت و سلامت روانت رو در اولویت قرار بده. بیاییم گزینه‌های پیش روی تو رو بررسی کنیم:

1. <b>جستجو برای مشاوره آنلاین:</b> اگر در شهرت مشاور خوب پیدا نمی‌کنی، شاید بهتر باشه به دنبال مشاوره آنلاین بگردی. امروزه خیلی از مشاوران خدمات خود را به صورت آنلاین هم ارائه می‌دهند.

2. <b>صحبت با شوهرت:</b> با وجودی که احساس خوبی نسبت به شوهرت نداری، اما شاید صحبت صادقانه با او بتواند به بهبود شرایط کمک کند. او شاید نداند که تو چه احساسی داری و صحبت کردن در این مورد می‌تواند درک بهتری ایجاد کند.

3. <b>استقلال مالی:</b> چون تو یک کارمند موفق هستی و دارای تحصیلاتی، به نظر می‌رسه که استقلال مالی داری. این استقلال می‌تواند به تو قدرت انتخاب بیشتری بده تا تصمیماتت را بر اساس خواسته‌های خودت بگیری.

4. <b>حمایت اجتماعی:</b> سعی کن دوستان، اقوام یا افرادی که درکت می‌کنند و به تو انرژی مثبت می‌دهند، پیدا کنی. حمایت اجتماعی می‌تواند در این دوران سخت به تو کمک کند.

5. <b>حفظ سلامت روان:</b> فعالیت‌هایی مثل ورزش، مدیتیشن، نقاشی، موسیقی یا هر کار دیگری که به تو احساس آرامش می‌دهد را انجام بده. این کارها می‌توانند به کاهش استرس کمک کنند.

در نهایت، واقع بین باش و بدان که تو دارای حق انتخاب هستی و می‌توانی برای خوشبختی خودت تصمیم گیری کنی. نگذار که فشارهای اجتماعی یا خانوادگی بر احساسات واقعی تو غلبه کنند.

<br>
امیدوارم که پاسخ من مفید باشه و بتونی بهترین تصمیم رو برای زندگی و سلامت روان خودت بگیری.
<br>
جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب
سوال شما درباره علت تماس نگرفتن خواستگار و ارتباط آن با شغل نظامی پسر و مسائل خانوادگی شما می‌باشد. پاسخ به این پرسش ممکن است پیچیده باشد، زیرا دلایل متعددی می‌تواند در این قضیه دخیل باشد. اما بگذارید به بخش‌های مختلف آن بپردازیم:

۱. اعتیاد در خانواده: امکان دارد که این موضوع تاثیر منفی روی تصمیم خواستگار گذاشته باشد. اعتیاد به مواد مخدر می‌تواند یک نگرانی بزرگ برای آینده مشترک باشد و برخی خانواده‌ها ممکن است تردید کنند که وارد یک رابطه با چنین پیشینه‌ای شوند.

۲. شغل نظامی: شغل نظامی به طور کلی با محدودیت‌های بیشتری همراه است. تحقیقات عقیدتی و امنیتی می‌تواند بخشی از فرایند دریافت مجوز ازدواج برای فرد نظامی باشد که ممکن است زمان‌بر باشد.

۳. تحقیقات عقیدتی: مدت زمان انجام تحقیقات عقیدتی و امنیتی متغیر است و می‌تواند از چند هفته تا چند ماه به طول انجمد. عوامل مختلفی می‌تواند بر این مدت زمان تاثیر بگذارد، از جمله حجم کاری مسئولین و جزئیات خاص هر پرونده.

به طور کلی، بهتر است در این شرایط صبور باشید و از خواستگار بخواهید که شفاف‌سازی کند و اطلاعات بیشتری در اختیارتان قرار دهد. اگر احساس می‌کنید که عدم تماس گرفتن آن‌ها به مسائلی مربوط به خانواده شما بازمی‌گردد، شاید یک گفتگوی صریح و شفاف می‌تواند به کاهش سوء تفاهم‌ها کمک کند.

<br><br>
امیدوارم توضیحاتم کمک‌کننده بوده باشه.
<br> جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب

سوال و جواب ها با برچسب مشاوره_ازدواج


مشاوره_ازدواج برچسبی است که به پرسش‌ها، نکات، و موضوعات مرتبط با زندگی زناشویی، ازدواج، روابط خانوادگی و مشکلات مربوط به این حوزه می‌پردازد. این برچسب به کاربران این پلتفرم امکان می‌دهد تا در خصوص مشاوره، راهنمایی و پاسخ به سوالات مرتبط با زندگی زناشویی و ازدواج از دیدگاه‌های مختلف، تجربیات شخصی، مفاهیم روانشناختی و اجتماعی مشورت بگیرند. این بومی‌های برچسب ارتباطی صمیمی و ارزشمند بین کاربران را تسهیل کرده و فرصت‌هایی برای به اشتراک گذاری دیدگاه‌ها و تجارب متنوع در زمینه زندگی زناشویی و ازدواج ایجاد می‌کند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره مشاوره_ازدواج سوال بپرس!



چند سوال تصادفی




پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.