سوال و جواب ها با برچسب هم آشنا میشن


تگ "هم آشنا میشن" برای سوالاتی استفاده می‌شود که مربوط به آشنایان یا دوستان شما می‌باشد و شما در حال جستجو برای کمک یا راهنمایی درباره این موضوعات از جامعه آنلاین می‌باشید. این تگ می‌تواند شامل سوالاتی در مورد روابط، دوستی، تعاملات اجتماعی و موضوعات مشابه باشد. با استفاده از این تگ، شما می‌توانید اطلاعاتی جدید بدست آورید، تجارب دیگران را بشنوید و به اشتراک بگذارید، و در ارتباط با دیگرانی که از تجربیات و دیدگاه‌های مختلفی برخوردارند، قرار بگیرید.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره هم آشنا میشن سوال بپرس!


توی فیلم هندی یه پسره با پدر مادرش زندگی میکنه که رنگ پوستش سبزست و وضعیت مالی خوبی نداره یه دختره رو توی تبلیغات تلویزیون میبینه ازش خوشش میاد و عاشقش میشه و طرفدارش میشه و میخواد ببینتش با هم ملاقات میکنن دختر از پسر خوشش میاد دختر مدلینگه بعدش اینا با هم آشنا میشن شناختتشون ادامه پیدا میکنه پسره میاد تو کار دختر اونم مدل میشه می میخوان باهم ازدواج کنن یه عده دشمن دارند که باعث میشن که این پسره دارویی مصرف کنه و تغییر شکل بده و موهای سرش بریزه بدنش ورم کنه و قایم بشه از چشم همه ،زنش فکر میکنه که شوهرش مرده و وقتی که میخوادبا یگی دیگه به اجبار پدرش ازدواج کنه شوهرش اونو میدزده و میبره زندانی میکنه بعد مدتی که زنه میفهمه شوهرش زنده است و فقط توسط دشمن و اذیت شده و تغییر شکل پیدا کرده میاد بهش کمک میکنه تا بدنش به حالت عادی برگرده با ورزش و اینجور چیزا بعد از پسر که حالش خوب میشه تقریباً شروع میکنه به انتقام گرفتن از دشمنان یکی رو آتیش میزنه روی یکی از عسل میریزه زنبور ها بهش حمله میکنند به یکی از همان آمپولی که خودش زده بوده تزریق میکنه اونم تغییر شکل میده، یه زنم دشمنش بود که باعث میشه که کرم مصرف کنه که تمام بدنش پر از مو بشه لطفاً کسی اسم این فیلم رو میدونه بگه

توی فیلم هندی یه پسره با پدر مادرش زندگی میکنه که رنگ پوستش سبزست و وضعیت مالی خوبی نداره یه دختره رو توی تبلیغات تلویزیون میبینه ازش خوشش میاد و عاشقش میشه و طرفدارش میشه و میخواد ببینتش با هم ملاقات میکنن دختر از پسر خوشش میاد دختر مدلینگه بعدش اینا با هم آشنا میشن شناختتشون ادامه پیدا میکنه پسره میاد تو کار دختر اونم مدل میشه می میخوان باهم ازدواج کنن یه عده دشمن دارند که باعث میشن که این پسره دارویی مصرف کنه و تغییر شکل بده و موهای سرش بریزه بدنش ورم کنه و قایم بشه از چشم همه ،زنش فکر میکنه که شوهرش مرده و وقتی که میخوادبا یگی دیگه به اجبار پدرش ازدواج کنه شوهرش اونو میدزده و میبره زندانی میکنه بعد مدتی که زنه میفهمه شوهرش زنده است و فقط توسط دشمن و اذیت شده و تغییر شکل پیدا کرده میاد بهش کمک میکنه تا بدنش به حالت عادی برگرده با ورزش و اینجور چیزا بعد از پسر که حالش خوب میشه تقریباً شروع میکنه به انتقام گرفتن از دشمنان یکی رو آتیش میزنه روی یکی از عسل میریزه زنبور ها بهش حمله میکنند به یکی از همان آمپولی که خودش زده بوده تزریق میکنه اونم تغییر شکل میده، یه زنم دشمنش بود که باعث میشه که کرم مصرف کنه که تمام بدنش پر از مو بشه لطفاً کسی اسم این فیلم رو میدونه بگه
توی فیلم هندی یه پسره با پدر مادرش زندگی میکنه که رنگ پوستش سبزست و وضعیت مالی خوبی نداره یه دختره رو توی تبلیغات تلویزیون میبینه ازش خوشش میاد و عاشقش میشه و طرفدارش میشه و میخواد ببینتش با هم ملاقات میکنن دختر از پسر خوشش میاد دختر مدلینگه بعدش اینا با هم آشنا میشن شناختتشون ادامه پیدا میکنه پسره میاد تو کار دختر اونم مدل میشه می میخوان باهم ازدواج کنن یه عده دشمن دارند که باعث میشن که این پسره دارویی مصرف کنه و تغییر شکل بده و موهای سرش بریزه بدنش ورم کنه و قایم بشه از چشم همه ،زنش فکر میکنه که شوهرش مرده و وقتی که میخوادبا یگی دیگه به اجبار پدرش ازدواج کنه شوهرش اونو میدزده و میبره زندانی میکنه بعد مدتی که زنه میفهمه شوهرش زنده است و فقط توسط دشمن و اذیت شده و تغییر شکل پیدا کرده میاد بهش کمک میکنه تا بدنش به حالت عادی برگرده با ورزش و اینجور چیزا بعد از پسر که حالش خوب میشه تقریباً شروع میکنه به انتقام گرفتن از دشمنان یکی رو آتیش میزنه روی یکی از عسل میریزه زنبور ها بهش حمله میکنند به یکی از همان آمپولی که خودش زده بوده تزریق میکنه اونم تغییر شکل میده، یه زنم دشمنش بود که باعث میشه که کرم مصرف کنه که تمام بدنش پر از مو بشه لطفاً کسی اسم این فیلم رو میدونه بگه
توی فیلم هندی یه پسره با پدر مادرش زندگی میکنه که رنگ پوستش سبزست و وضعیت مالی خوبی نداره یه دختره رو توی تبلیغات تلویزیون میبینه ازش خوشش میاد و عاشقش میشه و طرفدارش میشه و میخواد ببینتش با هم ملاقات میکنن دختر از پسر خوشش میاد دختر مدلینگه بعدش اینا با هم آشنا میشن شناختتشون ادامه پیدا میکنه پسره میاد تو کار دختر اونم مدل میشه می میخوان باهم ازدواج کنن یه عده دشمن دارند که باعث میشن که این پسره دارویی مصرف کنه و تغییر شکل بده و موهای سرش بریزه بدنش ورم کنه و قایم بشه از چشم همه ،زنش فکر میکنه که شوهرش مرده و وقتی که میخوادبا یگی دیگه به اجبار پدرش ازدواج کنه شوهرش اونو میدزده و میبره زندانی میکنه بعد مدتی که زنه میفهمه شوهرش زنده است و فقط توسط دشمن و اذیت شده و تغییر شکل پیدا کرده میاد بهش کمک میکنه تا بدنش به حالت عادی برگرده با ورزش و اینجور چیزا بعد از پسر که حالش خوب میشه تقریباً شروع میکنه به انتقام گرفتن از دشمنان یکی رو آتیش میزنه روی یکی از عسل میریزه زنبور ها بهش حمله میکنند به یکی از همان آمپولی که خودش زده بوده تزریق میکنه اونم تغییر شکل میده، یه زنم دشمنش بود که باعث میشه که کرم مصرف کنه که تمام بدنش پر از مو بشه لطفاً کسی اسم این فیلم رو میدونه بگه


چند سوال تصادفی

سلام دختری هستم 28 ساله که پدر و مادرم را در کودکی از دست دادم و زندگیمو در کنار پدر بزرگ و مادر بزرگ پدر . مادری گذراندم . وقتی سنم بالا رفت در دانشگاه با شخصی آشنا شدم اوائل خوب بودیم ولی بدلایلی که او همیشه شکاک بود ازش جدا شدم . بعدا بعضی از اقوام مثل شوهر عمه ها و بعضی دیگر میخواستند ازم سوء استفاده کنند و بناچار با شخصی که دلم نمی خواست مجبور به ازدواج شدم ولی او در همان اوایل شروع کرد به خیانت کردن به من و جلو چشمهای خودم با خیلی از ذخترها رابطه برقرار میکرد و میکنه . از نظر سنی هم 10 سال از من بزرگتره و این ازدواج رو بنا بدلایلی که تحت فشار خانواده بخصوص مادر بزرگ پدری و مادر جونم بودم انجام دادم . بعد از اینکه مشاهده کردم داره بهم خیانت میکنه با هم دعواهای زیادی داشتم و او به من گفت که من با تو ازدواج نمیکنم ولی بزار تا پدرم که سن بالایی داره فوت کنه و من صاحب میراثش بشم و به تو هم کاری ندارم . بعد اسمتو از شناسنامه ام پاک میکنم . منم برای اینکه تو خانواده چیزی بهم نگویند این نظرشو پذیرفتم و در عید امسال هم رسمس عقد کردیم . اما بعد از اینکه توافق کردیم که به من کاری نداشته باشه و حتی فقط به صورت صوری به هم در جمع هستیم . بین صحبتها و رسمی شدن با فردی آشنا شدم که خیلی بهش بدلایل مختلف دلبسته شدم و شرایط من را هم پذیرفته که بعد از رفع مشکلم با فرد قبلی با هم ازدواج کنیم . البته من اوائل این موضوع را از این فرد پنهان کردم ولی بعدا چون فهمید برایش توضیح دادم . اوایل او نارحتیهای زیادی داشت ومیگفت از اینکه این کار اجباری رو انجتم داده ای ناراحت نیست ولی از اینکه ازش پنهان کرده بودم ناراحت بود .
ولی بلاخره قبول کرده که تا شرایط من با اون فرد قطع بشود . این فرد هم برای اینکه با من مشکل نداشته باشه به طریقی رابطه محرمیت را با من از طریق باسلامی حل .
حالا من مانده ام که اگر اون فردی که اسم من در شناسنامه اش وجود داره زیر قولش بزنه و بخواد منو اذیت کنه این آزارم میده که این فرد دومم که خیلی خیلی دوستش دارم و اون هم دوستم داره را از دست بدم . خواهش میکنم اگر میتوانید به من کمک کنید که چیکار کنم .



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.