با سلام و خسته نباشید خدمت شما
من حدود1.5 در اداره ای مشغول بکار شده ام بنظر خودم سطح یادگیریم بالاس و تو این مدت تونستم خیلی خوب به کارم مسلط شوم ولی مشکلی که دارم اینه که از اعتماد بنفس پایینی برخوردارم واسه من مهم طرز برخورد همکارام نیست بلکه نمی تونم توانایی هام که مهمترین اصل در محل کار از نظر منه بروز بدم. همه طوری با من رفتار می کنند که انگار نوکرشونم من پست شغلیم تایپیسته و همکارم که اون هم خانمه با اینکه دارای مدرک کارشناسی ارشده ولی اصلا دانشش به من نمی رسه رشتش حسابداری خونده ولی من حتی یه ضربه ساده رو بلد نیست که اکثرا از من سوال می کنه با اینکه مدرک من دیپلمه! اما با این وجود از اعتماد بنفس بالایی برخورداره جوری که همه فک میک کنن همه چیز تمومه! من امسال کنکوردارم ولی همیشه فک می کنم حتی اگه درسم بخونم بازم به من به همون چشم نگاه می کنن چون واقعا اعتماد بنفسم پایینه و خیلی کم رو ام و خواسته هامو نمی تونم بیان کنم و توانایی نه گفتن ندارم


انتقاد سازنده ای به دوستان سوجایی

سوجای گرامی سلام:

ضمن تشکر از ایده و تلاش شما برای ایجاد یک مرکز پاسخگویی به سوالات هموطنان، انتقادی دارم که هر چند آنقدر واقع بین هستم که منتظر پاسخگویی مقتضی شما نباشم، اما امید دارم اندکی من و شما را به فکر وادارد.
واقعیت قضیه این است که معتقدم ما ایرانی ها فقط بلدیم ایده¬ای را شروع کنیم (و متاسفانه چون سالهاست نوآوری و خلاقیت را به فراموشی سپرده یا کشور خود را مامنی برای بروز آن نمی بینیم ، آن را در اختیار دیگران قرار می دهیم)، عمدتا آغاز ما یک کپی برداری از رفتار یا آغازهای دیگران است. در صورتی که فکری برای تداوم آن نمی کنیم.
برای مثال ما تمام تلاش خود را مصروف می داریم تا ازدواج کنیم (دقت کرده باشید فیلم هایی که در ایران ساخته می شود نیز تا همین حد ماجرا را جلو می برد) اما متاسفانه برای تداوم آن برنامه نداریم این می شود که بسیاری از ما در نیمه ی راه از نفس می افتیم و جامعه را با تصمیمات خود دچار معضل می کنیم.
- پروژه ای را راه¬اندازی می کنیم اما متاسفانه برای تداوم و ادامه کار، برنامه نداریم.
- بورس تاسیس می کنیم اما برای تداوم فعالیت آن برنامه نداریم.
- کلنگی را می زنیم، اما
- ...
- سوجا راه می اندازیم اما برای تداوم فعالیت آن برای جلب مشتری و پاسخگویی به انتظارات مشتریان برنامه ای نداریم این می شود که موجبات سرخوردگی برخی را بوجود می آوریم.
ایده ی راه اندازی سایتی تحت عنوان سوجا بسیار مناسب، اما تداوم فعالیت این سایت به حفظ اعضاء و پاسخگویی درخور به سوالات بستگی دارد که متاسفانه سوجا در این زمینه با ضعف جدی مواجه است.
راستش را بخواهید من قبل از این که با این سایت آشنا شوم مشتری سایت
Ask a question – yahoo
بودم و راضی. فکر نمی کنم سوالی مطرح کرده باشم که بدون پاسخ مانده باشد، در هر حوزه ای. (البته باز می دانم امکانات آنها با شما قابل مقایسه نیست اما به نظر می رسد حداقل انتظارات نیز در این سایت پاسخ داده نمی شود).
اما اغلب سوالات من در سایت شما بدون جواب ماند یا پاسخ هایی سلیقه ای به آن داده شد که ذهن مرا راضی نمی کرد.
برای مثال من سوالی در مورد IP مطرح کردم و چند روزی منتظر ماندم که صد البته پاسخی دریافت نکردم و بعد تصمیم گرفتم این سوال را در سایت
Ask a question

مطرح کنم و ظرف مدت ده دقیقه پاسخ گرفتم. پاسخ دریافتی را برای شما هم می نویسم. همینقدر برای من کافی بود

IP addresses are just like the address of your house. You have the house number, the street number, the city name, the state and the country its in.
آنچه قصد دارم متذکر شوم، مساله ی من نیست، مشکل من و امثال من قابل حل است (من به راحتی برای یافتن پاسخ سوالاتم به همان سایت قبلی یا منابع دیگر رجوع خواهم کرد). اما آنچه مرا آزار می دهد این است که چرا باید یک مجموعه ی تحصیل کرده از دانشگاه های معتبر (تهران و صنعتی اصفهان) سایتی را راه اندازی کنند اما به فکر تداوم حیات آن نباشند. عملکرد در این حوزه نیز مشابه سایر حوزه ها باعث ناامیدی انسان شود.
خاطرنشان کردم امیدی به خوشامد شما از این انتقاد و موثر واقع شدن آن ندارم، اما برخی اوقات ما کارهایی می کنیم به صرف این که وظیفه ی خود را انجام داده باشیم (ره).

جدیدترین سوالات





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

معتقدم سایت سوجا می تواند، با تلاش برای ارائه پاسخ های عالمانه و صادقانه به مشکلات مطرح شوده توسط هموطنانمان به رشد اعتماد بین مردم و شکل گیری سرمایه اجتماعی کمک کند. به شرطی که در این رسالت موفق عمل کند.

1
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

9


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

9 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



20479
9835
68111

Guest

سلام


مسائل فرهنگی، چون اگر رشد فرهنگی، بصیرت و آگاهی نباشد، نتیجه ی دعوای سیاسی صرفا آب به آسیاب دشمن ریختن است.
0
امتیاز


0
195
185

Adi666

دعواهای سیاسی، زیرا باعث برملا شدن حقایق خواهد شد...
0
امتیاز


0
101
140

alemedahr

سلام
قطعا مسائل فرهنگی در اولویت است.
آن نوشته که به آن اشاره کرده اید هم اتفاقا یک نقد فرهنگی است نه سیاسی
0
امتیاز


20479
9835
68111

Guest

1
امتیاز


20479
9835
68111

Guest

در واقع اگر شما را بخشی از نظام و آنها را نیز بخش دیگری از نظام تلقی کنیم اینگونه انتقاد کردن، خودزنی حساب می شود. اعتماد به نظام را می-کاهد. حداقل باید لحن انتقاد را عوض کرد بالشخصه معتقدم منتقدتر و در عین حال طنازتر از گل¬آقا ( کیومرث صابر، خدایش رحمت کند) و در عین حال مفرح¬تر از او در این نظام نداشته ایم. به زبان او نیز می توان انتقاد کرد. فقط باید وقتمان را مصروف یاد گرفتن زبانش بکنیم.
واقعیتش من نمی دانم، خیلی بیشتر از آنچه که احسان نمی داند! از او یاد گرفته ام شجاعانه بگویم نمی دانم، نمی دانم الان مسائل فرهنگی اولویت اول است یا مسائل سیاسی؟ منتظر پاسخ افرادی هستم که جواب این سوال را می¬دانند (ره).

1
امتیاز


20479
9835
68111

Guest

اونهایی که قرن هاست دنیا را اداره میکنند، می دونستن اول باید کیا را ترور کنند یک گروه خلق الساعه پیدا شد به اسم فرقان (مثل داعش امروز) ماموریتش شد از میان برداشتن تئوریسین های فرهنگی مثل شهید مطهری، شهید مفتح و ... بنابراین مسائل فرهنگی امروز ما متولی ندارد، ما اندیشه ساز و مدافع عالم فرهنگی دینی یا نداریم یا کم داریم. یعنی افکار جوون های این مملکت را اینترنت و ماهواره و رسانه¬های آنور آبی تغذیه می کنه، اندیشه های آنها داره در یک فضای غیربومی شکل می گیرد، و ما مشغول دعوا بر سر لحاف ملا. نمی گویم این مطلب شما اولویت ندارد و باعث رنجش و ریزش نمی شود، می گویم نمی دانم در حالی که از بعد فرهنگی مملکت وضعش وخیم است، امسال سال " اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" نامیده شده، پته¬¬¬ی دیگران را رو آب ریختن چقدر اولویت دارد، ایا این داد و هوارها مصداق یکی بر سر شاخ و بن می برید، نیست؟ همه توی این مملکت با خارج این مملکت همداستان دارند بن که هیچ ریشه می برند (گر)، این داد و هوارها شاید اوضاع را بدتر کند.
1
امتیاز


20479
9835
68111

Guest

آیا اولویت اول مسائل فرهنگی است یا دعواهای سیاسی. این که مردم دارن بی¬تفاوت میشن، منشاء اش چیه! این که تو سایت سوجا که سرک می کشم می بینم حداقل نصف سوالات این سایت مربوط به دخترانی است که در یک رابطه¬ی عاطفی، احساسی بی مبنا آینده ی خود را تباه کرده اند، مرا به فکر وامی¬دارد، انگار ما بلد نیستیم دختران مان را تربیت کنیم، با خود می گویم اگر مشاوره خوانده بودم حتما روزانه دقایقی را به پاسخگویی سوالات این افراد اختصاص می دادم، کمک کردن به دیگران فقط شکل مادی نداره، همین که با پاسخگویی به یک سوال صاحب سوال را دلگرم کنی که یکی به فکر حل مشکلشه و امیدوارش کنی به جامعه¬ی خودش به هموطناش و اینجوری به انسجام جامعه کمک کنی، خودش خیلی کاره. با خود می اندیشم این¬که اول انقلاب 98 درصد به جمهوری اسلامی ایران رای داده اند و در رای گیری های امروز این رقم به اندکی بیش از 50 درصد می رسد، دلیلش چیست! این که جوون ها امروزی ما موهاشون سیخ سیخ، مانتوهاشون تنگ و کوتاه شده دلیلش چیست؟
با خودم می گم دلیلش واگذاشتن مسائل فرهنگی و چسبیدن به دعوای سر لحاف ملاست.
1
امتیاز


20479
9835
68111

Guest

یک لحظه یکه می خورم، گیر افتادم احساسات چندگانه ای گریبانم را می گیرد، غرور، عجز، استیصال، ... همه ی آنچیزی است که احساس می کنم. فکر می کنم این نسل نو با چه سرعتی داره ما رو پشت سر می گذاره، چقدر می فهمه، چه شجاعتی داره وقتی نمی دونه چه کاری درسته اعتراف می کنه. وقتی بچه بودم این همه شجاعت، صداقت و درک نداشتم (راستش همین حالا هم ندارم).

صادقانه در آغوش می کشمش و بوسه ای نثار پیشانی اش می کنم، بهش می گم چه جالب منم جای تو بودم نمی دونستم باید چیکار کنم. باید فکرامون را بذاریم رو هم ببینیم در یک همچه شرایطی چه واکنشی بهتر است (ادامه¬¬ی گفتگوی ما چندان به این مساله ای که می خواهم اینجا مطرح کنم مربوط نمی شود).
دختر حوا، مطلب شما را در مورد شش نوع غذا بر سر یک سفره مطالعه کردم، با خودم اندیشیدم ایا من می دانم چه کاری درست است. اگر نمی دانم آیا شجاعت اعتراف به آن را دارم. دیدم من نیز نمی دانم در شرایط فعلی کار درست چیست!
1
امتیاز


20479
9835
68111

Guest

سلام


پاسخ خودم: شکل گیری این سوال در ذهن اینجانب با مطالعه ی مطلب "تشریفات دیپلماتیک " در سایت آدموار صورت گرفت.

صدای جیغ محیا رشته ی افکارم را می¬گسلد سرم را که بالا می کنم، احسان را می بینم که قلمی را از دست محیا کشیده و حالا حیران داد و فریاد محیا را به تماشا نشسته (در واقع ایستاده)، خواهرم محیا را بغل می کند و بدون این که چیزی بگوید دور می شود تا جنگ دیگری مغلوبه نشود. خواهرم که دور می شه می گم احسان چرا این کارو کردی، چرا مداد را از دست محیا کشیدی. سرش را که زیر می اندازد فکر می کنم از کار خود شرمنده شده و فهمیده کار غلطی کرده، همینقدر کافیه، ترجیح می دهم بیش از این کشش ندهم. وانمود می کنم که دوباره دارم مطالعه می کنم. یک دقیقه ای که می گذرد احساس می کنم کنارم ایستاده سرم را بالا می کنم، بهم خیره می شه و می گه آخه من نمی دونستم چه کاری درسته، مدادم را بی اجازه برداشته بود.

ادامه در بخش بعد ....
1
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


17500 امتیاز هدیه بهترین جواب




















پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.