سوالات با برچسب ١٤سالمه


01

سوال


03

جواب

آخرین جواب ها با این برچسب

برخورد با والدین سمی چالش برانگیز است اما غیرممکن نیست.
اگر پدر یا مادر سمی در زندگی شما سخنی سخیف یا غیر منطقی بگویند، م ی توانید به سادگی پاسخ دهید، “خوب، من آن را دوست دارم، و این همان چیزی است که مهم است”، یا “من این کار را انجام می دهم زیرا برای من مفید است.” در حالی که کنترل والدین سمی خود را ندارید، م ی توانید واکنش خود را در برابر رفتار آن ها کنترل کنید. برعکس، آن را به عنوان فرزند پروری ملایم تصور کنید. عباراتی مانند “من دوست ندارم وقتی این کار را می کنی. یا مادر این باعث می شود من خیلی ناراحت باشم”.
نحوه برخورد با یک مادر بد از طریق تغییر رفتار والدین
شاید این باعث تغییر رفتار والدین شما شود. با این وجود می تواند فضای خصمانه تری نیز ایجاد کند. در این مرحله، بیانیه خود را دنبال کنید، و فقط به راه خود ادامه دهید. باز هم، با پیگیری شما شرایط را کنترل می کنید. همچنین، به خاطر داشته باشید که شما چیزی برای احساس گناه ندارید. شما خود را از آسیب دیدگی یا کوچک شمردن نجات می دهید. شما هرگز نیازی به عذرخواهی برای این نوع مراقبت از خود ندارید.

در نحوه برخورد با یک مادر بد، بهتر است با مادر خود صحبت نکنی سرانجام، اگر فشار به روی فشار آمد، شاید فقط لازم باشد که با مادر سمی خود صحبت نکنید. بگذارید بگوییم که همان طور که در بالا توضیح داده شد، سرپا ایستاده اید: شما به کارهایی که برایتان به عنوان هشدار بوده است ادامه خواهید داد (شما برای ناهار از رستورانی که در آن قرار ملاقات داشتید خارج می شوید) کنترل اوضاع با این حال باز هم ممکن است باعث شود مادر شما باعث شرمساری شما شود و همچنان به رفتار های بد خود ادامه دهد. در این گونه مکان ها بهتر است که از روان شناس یا مشاور استفاده کنید تا مشکل را حل کند.

سوال و جواب ها با برچسب ١٤سالمه





چند سوال تصادفی

سلام.
ممنونم از اینکه اومدین و میخواین کمکم کنین.مشکل خیلی بزرگی دارم.همه چی رو میگم و ازتون میخوام کمکم کنین.

من 5 روز دیگه میشم 19 سال.از سالی که کنکور داشتم یعنی وقتی که 17 سالم بود با گوشیم میرفتم تو چت.گوشی من از اون گوشی ها نبود که نیمباز و یاهو و.. روش نصب بشه.فقط نرم افزار خاص خودش رو داشت که محدود بود.خلاصه من باهاش شبا میرفتم چت و با دخترا حرف میزدم.همش دنبال یه همشهری بودم که آخرم پیدا نکردم.یه روز یه دختری رو پیدا کردم که تو شهر بغلی ما بود.من باهاش دوست شدم.کم کم با هم خوب شدیم.ان از اخلاق من خوشش اومد و طوری شد که بیشتر از نصف روز چت بودیم.رابطه هامون تا یک سال طول کشید .من کلاس های کنکوری خودم رو ول میکردم و میرفتم دیدنش.شد تا 8-9 ماه پیش.کم کم نسبت بهش سرد شدم.اون خیلی عاشقم شد.به مامانش گفت.من انگار نمیدونم دوسش دارم یا.همش بهم میگه تو که تکلیفت با خودت معلوم نیست چرا برام خاطره ساختی.الان حدود 2 سال شده.2-3 بار خواستم ازش جدا بشم ولی دلم به حال گریه کردناش سوخت.گفتم تقصیر منه.نباید زندگیشو خراب میکردم.الان گیر افتادم.

خیلی وقته نمیدونم دوسش دارم یا نه.انگار الکی باهاشم.ولی تو دلم میگم دختر خوبی مثل اون هیچوقت پیدا نمیشه.خیلی نجیب و خوب هست.وقتی ناراحت میشه منم ناراحت میشم.دوست ندارم گریه کنه.قبل ها وقتی گریه میکرد منم گریم میگرفت و با هم گریه میکردیم.ولی الان نمیتونم اونطوری باشم.اون خیلی من رو دوست داره ولی من نمیدونم دوسش دارم یا نه!.میخوام راهنماییم کنین که چطور بفهمم من واقعا میتونم باهاش زندگی کنم یا نه.من دوسش دارم یا نه؟

از نظر اخلاق هم هیچ مشکلی با هم نداریم.

دوست دارم با دختر های دیگه هم دوست بشم ولی با اونا فقط رابطه داشته باشم ولی فقط با این ازدواج کنم.

چند وقتی شده بود که اون از دستم ناراحت میشد به خاطر اینکه میگفت تو اصلا ازم خبر نمیگری.بهم محبت نمیکنی.منم دخترم.نیاز به عاطفه دارم.منم هر کاری میکردم اون انگار فکر میکرد محبت نمیکنم.ولی من همه سعی خودمو برای بهتر حرف زدن باهاش میکردم ولی باز شبا زنگ میزد و گریه میکرد.
شبا همش خوابم میبره.میگه روز که خبر نمیگیری ، شب ها هم که خواب داری ، پس کی وقت منو داری!

خواهش میکنم بهم بگین من چم شده.گیر افتادم بخدا.اون عاشقمه.نمیتونه بدون من زندگی کنه.ولی من هنوز نمیدونم دوسش دارم یا نه.کمکم کنین تورو خدا!!!



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.