سوال و جواب ها با برچسب زندگی مشترکشان

زندگی مشترکشان به دو فرد اشاره دارد که با یکدیگر در یک ارتباط زندگی می‌کنند، ممکن است این ارتباط ازدواج، زندگی مشترک بدون ازدواج یا هر نوع رابطه دیگری باشد. این بفرد عموماً سوالات و مشکلات مختلفی درباره زندگی مشترک، روابط بین فردی، مسائل خانوادگی و غیره دارند که در این پلتفرم قرار داده می‌شود تا بتوانند از تجربیات دیگران بهره‌مند شوند و پاسخ‌هایی برای مشکلات خود پیدا کنند. این تگ می‌تواند محلی برای گفتگو و ارتباط با دیگر افرادی باشد که در یک رابطه زندگی مشترک مشغول به فعالیت هستند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره زندگی مشترکشان سوال بپرس!

سلام من الهامم20سالمه و 4ماه عقدکردم و با شوهرم قبل از عقد دوست نبودم. بعداز عقدم خیلی تو خودمم و وزن کم کردم و همیشه میخوام تنها باشم تو خونه بیرون کلا تنهایی و ترجیح میدم و اصلا حافظم خیلی بد شده حرفی رو که میخوام بزنم یادم میره اصلا تمرکز ندارم حوصله هیچ کاریم ندارم ولی دردی هم ندارم احساس میکنم خیلی برای ازدواج عجله کردم و باید بیشتر فکر میکردم قبلا دعوا میکردم و صدامو بالا میبردم ولی الان حوصله ی اونم ندارم و ساکت میشم بعضی وقتا حالم خوبه ولی زیاد طول نمیکشه و خیلی هم کم گریه میکنم ولی دلم زود پر میشه فقط بعضی وقتا میخوام مامانم کنارم باشه ولی هیچی نگه ازم سوال نپرسه فقط باشه چون ازش ارامش خاصی میگرم و خواب خوبی هم دارم ولی بیدارمیشم و زود باز خوابم میبره به نظر شما من افسرده شدم ؟و باید درمان بشم؟

بازدید: 2706 از گروه : سلامت روحی و جسمی

سلام من الهامم20سالمه و 4ماه عقدکردم و با شوهرم قبل از عقد دوست نبودم. بعداز عقدم خیلی تو خودمم و وزن کم کردم و همیشه میخوام تنها باشم تو خونه بیرون کلا تنهایی و ترجیح میدم و اصلا حافظم خیلی بد شده حرفی رو که میخوام بزنم یادم میره اصلا تمرکز ندارم حوصله هیچ کاریم ندارم ولی دردی هم ندارم احساس میکنم خیلی برای ازدواج عجله کردم و باید بیشتر فکر میکردم قبلا دعوا میکردم و صدامو بالا میبردم ولی الان حوصله ی اونم ندارم و ساکت میشم بعضی وقتا حالم خوبه ولی زیاد طول نمیکشه و خیلی هم کم گریه میکنم ولی دلم زود پر میشه فقط بعضی وقتا میخوام مامانم کنارم باشه ولی هیچی نگه ازم سوال نپرسه فقط باشه چون ازش ارامش خاصی میگرم و خواب خوبی هم دارم ولی بیدارمیشم و زود باز خوابم میبره به نظر شما من افسرده شدم ؟و باید درمان بشم؟ بازدید: 2706 از گروه : سلامت روحی و جسمی

من خیلی ادم بد اخلاق و بد دهنی هستم سره هر چیزی هی فوش میدم حتی با خونوادمم عصبی رفتار میکنم دارم زجر میکشن توروخدا کمکم کنین اخلاقمو درست کنم

بازدید: 5454 از گروه : اداب معاشرت

سلام من دختری 27 ساله هستم که 9 ماهه با پسری 31 ساله عقد کردیم، از اوایل آشنایی گفت من کالا واسه جهزیه نمی خرم منم گفتم خانوادم میگن 2 یا 3 کالا باید پسر بخره حالا گفت اشکال نداره بعدا درستش می کنیم، از ماه اول حقوقامو میگرفت و 100 هزار تومن واسم میذاشت که کمتر پول خرج کنم، گفت باید جمع کنیم لازم میشه چند ماه بعد خونه خریدیم چون وام مسکن داشتیم 3 دانگ 3 دانگ به ناممون شد، منم هر چند وقتی میگم 2تا کالا رو تو باید بخری همش باهام دعوا میکنه که اصلا پولتو به من نده منتم رو من نزار، این دفعه هم وام ازدواجمو میخواد بگیره بازم گفتم اگه واممو نمیگرفتی خودم بقیه جهازمو میخریدم نیازی هم نبود تو بخری بادجور قاطی کردو باهام دعوا افتاد گفت تو آرامشو ازم میگیری طلاقت میدم ی زن دیگه میگیرم، توهم برو تو اون خونه زندگی کن، گفتم این چه حرفیه میزنی گفت دیدی رو اعصاب آدم راه میرن چه حسی داره حالا هم باهام قهره دو روزه زنگ نمیزنه و جوای زنگمو نمیده، تو این 9 ماه هم همش سر هر چیزی دعوا میافته باهامو داد میزنه کلا عصبیه، کارش زیاده تا هر چی میگم عصبی میشه، پدرم نداره باید شبا پیش مادرش بره که تنها نباشه، از این موضوع هم بدم میاد بیشتر از من به مادرش بها میده، نمیدونم با این شوهر چه کنم؟مشکل از منه یا اون نمیدونم، خودمم حساسم زود ناراحت میشم و چهرم عوض میشه نمیتونم خودمو کنترل کنم، مثلا منو پیش خانوادش مسخره میکنه من ناراحت میشم تا شب بهش غر میزنم آخرم اون سرم داد میزنه دعوا میشه..کمکم کنید.

بازدید: 3504 از گروه : ازدواج

با سلام
من خانم متاهل 27 ساله دارای یک پسر سه سال و نیمه و شش سال و نیمه که ازدواج کردم من و شوهرم علاوه بر مخالفتهای زیاد خانواده ام بعد از شش سال کشمکش با هم ازدواج کردیم با هم پسر دایی دختر عمه هستیم خواهر شوهرم زن برادرمه ، متاسفانه شوهرم آدم خیلی عصبی است سر هر چیز کوچیکی که مخالف حرف خودش باشه دعوا راه میندازه با اینکه اون موقع منو خیلی دوست داشت ولی حالا فحش و ناسزا میگه به خانواده ام فحش میده دست بزن داره و هیچ موقع هم حاضر نیست معذرت خواهی کنه و همیشه میگه تو شروع کردی تو مقصری منم همیشه به خاطر پسرم که روحیه ش خراب نشه میرم برای معذرت خواهی چه اون مقصر باشه چه من ولی به این راحتی ها هم حاضر نیست کوتاه بیاد اگر هم تا نصفه روز باهاش کاری نداشته باشم شروع میکه به فحش دادن و کتک کاری شیش ساله دارم تحمل میکنم به خاطر آبروم به خاطر پسرم من نفسم به پسرم بنده از این وضعیت هم خسته شدم خانواده ام فکر میکنن ما هنوز مثل اون سالای قبل از ازدواج که هر کاری میکردیم به هم برسیم عاشق همیم هنوز هم با همه این فحش ها و کتک ها دوسش دارم از اینکه دیگه کنارم نباشه حس بدی پیدا میکنم

بازدید: 4442 از گروه : مشاوره خانواده

سلام.18 ساله هستم.3سال است ازدواج کردم.همسرم به علت اینکه بخنددشوخی شوخی مرادر حد مرگ کتک میزند.من با او چه کنم

بازدید: 3290 از گروه : سوالات گوناگون

من خیلی ادم بد اخلاق و بد دهنی هستم سره هر چیزی هی فوش میدم حتی با خونوادمم عصبی رفتار میکنم دارم زجر میکشن توروخدا کمکم کنین اخلاقمو درست کنم بازدید: 5454 از گروه : اداب معاشرت
با سلام من خانم متاهل 27 ساله دارای یک پسر سه سال و نیمه و شش سال و نیمه که ازدواج کردم من و شوهرم علاوه بر مخالفتهای زیاد خانواده ام بعد از شش سال کشمکش با هم ازدواج کردیم با هم پسر دایی دختر عمه هستیم خواهر شوهرم زن برادرمه ، متاسفانه شوهرم آدم خیلی عصبی است سر هر چیز کوچیکی که مخالف حرف خودش باشه دعوا راه میندازه با اینکه اون موقع منو خیلی دوست داشت ولی حالا فحش و ناسزا میگه به خانواده ام فحش میده دست بزن داره و هیچ موقع هم حاضر نیست معذرت خواهی کنه و همیشه میگه تو شروع کردی تو مقصری منم همیشه به خاطر پسرم که روحیه ش خراب نشه میرم برای معذرت خواهی چه اون مقصر باشه چه من ولی به این راحتی ها هم حاضر نیست کوتاه بیاد اگر هم تا نصفه روز باهاش کاری نداشته باشم شروع میکه به فحش دادن و کتک کاری شیش ساله دارم تحمل میکنم به خاطر آبروم به خاطر پسرم من نفسم به پسرم بنده از این وضعیت هم خسته شدم خانواده ام فکر میکنن ما هنوز مثل اون سالای قبل از ازدواج که هر کاری میکردیم به هم برسیم عاشق همیم هنوز هم با همه این فحش ها و کتک ها دوسش دارم از اینکه دیگه کنارم نباشه حس بدی پیدا میکنم بازدید: 4442 از گروه : مشاوره خانواده
سلام من دختری 27 ساله هستم که 9 ماهه با پسری 31 ساله عقد کردیم، از اوایل آشنایی گفت من کالا واسه جهزیه نمی خرم منم گفتم خانوادم میگن 2 یا 3 کالا باید پسر بخره حالا گفت اشکال نداره بعدا درستش می کنیم، از ماه اول حقوقامو میگرفت و 100 هزار تومن واسم میذاشت که کمتر پول خرج کنم، گفت باید جمع کنیم لازم میشه چند ماه بعد خونه خریدیم چون وام مسکن داشتیم 3 دانگ 3 دانگ به ناممون شد، منم هر چند وقتی میگم 2تا کالا رو تو باید بخری همش باهام دعوا میکنه که اصلا پولتو به من نده منتم رو من نزار، این دفعه هم وام ازدواجمو میخواد بگیره بازم گفتم اگه واممو نمیگرفتی خودم بقیه جهازمو میخریدم نیازی هم نبود تو بخری بادجور قاطی کردو باهام دعوا افتاد گفت تو آرامشو ازم میگیری طلاقت میدم ی زن دیگه میگیرم، توهم برو تو اون خونه زندگی کن، گفتم این چه حرفیه میزنی گفت دیدی رو اعصاب آدم راه میرن چه حسی داره حالا هم باهام قهره دو روزه زنگ نمیزنه و جوای زنگمو نمیده، تو این 9 ماه هم همش سر هر چیزی دعوا میافته باهامو داد میزنه کلا عصبیه، کارش زیاده تا هر چی میگم عصبی میشه، پدرم نداره باید شبا پیش مادرش بره که تنها نباشه، از این موضوع هم بدم میاد بیشتر از من به مادرش بها میده، نمیدونم با این شوهر چه کنم؟مشکل از منه یا اون نمیدونم، خودمم حساسم زود ناراحت میشم و چهرم عوض میشه نمیتونم خودمو کنترل کنم، مثلا منو پیش خانوادش مسخره میکنه من ناراحت میشم تا شب بهش غر میزنم آخرم اون سرم داد میزنه دعوا میشه..کمکم کنید. بازدید: 3504 از گروه : ازدواج
سلام.18 ساله هستم.3سال است ازدواج کردم.همسرم به علت اینکه بخنددشوخی شوخی مرادر حد مرگ کتک میزند.من با او چه کنم بازدید: 3290 از گروه : سوالات گوناگون
سلام من الهامم20سالمه و 4ماه عقدکردم و با شوهرم قبل از عقد دوست نبودم. بعداز عقدم خیلی تو خودمم و وزن کم کردم و همیشه میخوام تنها باشم تو خونه بیرون کلا تنهایی و ترجیح میدم و اصلا حافظم خیلی بد شده حرفی رو که میخوام بزنم یادم میره اصلا تمرکز ندارم حوصله هیچ کاریم ندارم ولی دردی هم ندارم احساس میکنم خیلی برای ازدواج عجله کردم و باید بیشتر فکر میکردم قبلا دعوا میکردم و صدامو بالا میبردم ولی الان حوصله ی اونم ندارم و ساکت میشم بعضی وقتا حالم خوبه ولی زیاد طول نمیکشه و خیلی هم کم گریه میکنم ولی دلم زود پر میشه فقط بعضی وقتا میخوام مامانم کنارم باشه ولی هیچی نگه ازم سوال نپرسه فقط باشه چون ازش ارامش خاصی میگرم و خواب خوبی هم دارم ولی بیدارمیشم و زود باز خوابم میبره به نظر شما من افسرده شدم ؟و باید درمان بشم؟ بازدید: 2706 از گروه : سلامت روحی و جسمی

بازدید: 5454 از گروه : اداب معاشرت

بازدید: 4442 از گروه : مشاوره خانواده

بازدید: 3504 از گروه : ازدواج

سلام.18 ساله هستم.3سال است ازدواج کردم.همسرم به علت اینکه بخنددشوخی شوخی مرادر حد مرگ کتک میزند.من با او چه کنم

بازدید: 3290 از گروه : سوالات گوناگون

بازدید: 2706 از گروه : سلامت روحی و جسمی

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

آیا در کلمات سمی و ترشح تشدید وجود دارد بازدید: 50 از گروه : سوالات گوناگون
اگر ما دین داشته باشیم و به کشور خارجی سفر کنیم می توانیم که در جلوی مرد آهنگ بخونیم یا حرکات انجام دهیم ؟ بازدید: 29 از گروه : ادیان و باورها
سلام من ی دختر 29 سالم. مشکلات زیادی مثل مشکلات خونوادگی,برشکستگی، فوت پدرم و به هم خوردن ارتباطات فامیلیو شکستای عشقیو اینا رو پشت سر گذاشتم.تقریبا تا همین یک سال پیش روحیه بهتری تو تحمل این مشکلات داشتم اما ازاونجایی که هنوزم با یکسری از این مشکلا درگیرم یک ساله که خیلی روحیمو باختم خیلی بی انگیزه و بی حوصلم.سعی کردم برای خودم هدفایی مث شرکت کردن تو آزمون نظام مهندسی تعریف کنم تا بتونم موفق شمو روحیه بگیرم اما هربار با قبول نشدن بیشتر ضربه خوردم و اونم الان برام به ی شکل دیگه نا امیدی درومده.جنبه منفیه مسائلو بیشتر میبینم و بعضی وقتا بخاطر ی حرف یا مسئله کوچیک تا چندروز ذهنم درگیره و خودخوری میکنم. احساس میکنم به جای پیشرفت توی زندگیم پسرفت کردم و الانم به جلو حرکت کردن خیلی برام سخته.تمرکز ندارمو دائم ذهنم تو گذشته ها میچرخه و همیشه ام مسائلی که ناراحتم میکنه میاد جلو نظرم و بعد دائم بهش فک میکنم بعضی از این مسائلو تا همین یک سال پیش که بهش فک میکردم انقد برام بزرگو ناراحت کننده نبود اما همونا الان خیلی ناراحتم میکنن.قبلنا میل جنسیه زیادی داشتم اما الان اصلا علاقه ای ندارم حتی در حین رابطه ام این فکرا میاد توذهنم و نمیتونم لذت ببرم.گاهی وقتا نصفه شب از خواب بیدار میشم و انقد فکرای منفی میاد تو ذهنم که کلا اون شبو بی خواب میشم. ترس و نگرانی و استرس در مورد آینده دارم.لطفا راهنماییم کنین و بگین چیکار باید بکنم.مرسی بازدید: 2585 از گروه : بی حوصلگی
نام های فورمه جات که در پروگرام سو تغذی حاد و متوسط استفاده میشود بازدید: 45 از گروه : برنامه نویسی
سلام یه کامپیوتر میخواستم که بدونه افزایش چیزی بتونه کالاف موبایل رو رو خودش بیاره بازدید: 37 از گروه : کامپیوتر
هارد کامپیوتر من مداوم در حال کار کردن است و صدای آن قطع نمیشه لطفاً راهنمائی فرمائید. بازدید: 3685 از گروه : سوالات گوناگون
سلام. موسسه هایی که دوره های mba برگزار میکنند(مثل موسسه بهار و یا مشاوران روشنگر ) کدومشون مدرکش معتبرتره ودوره اش مفیدتر؟؟ لطفا کسانی که اونجا دوره رفتن یا اطلاع دارن کمکم کنن؟ بازدید: 4538 از گروه : کارشناسی ارشد
فیلم ترسناک که چند تا پسر و دختر میرن به یه کلبه ای که بیرون کلبه سگ ابی وحشی داره که اونا رو میخوره یروز یکی از دخترا یه سگه کوچولو داشت از ترس زیادشدن یکی از پسرها سگشو میندازن پیش سگ های ابی بازدید: 46 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
چرا پژو پارس تو راه خاموش می شه بازدید: 2891 از گروه : مشخصات فنی
اسم یه فیلم میخام که پسر بچه برادرش تو مسابقات بوکس توسط یه سیاه پوست آمریکایی به روش خاص که ضربه به دو طرف سر با دو دست و دوپا مزد کشته شد بعد از چند سال بزرگ شد نزد یه پیر مرد دوره کونگ فو دید و حرفه ای شد که انتقام بگیره استادش فکر کنم چینی بود بازدید: 47 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
یه فیلم خارجی هست که یه پسره یه ماشین رو می زده که میبینم صندوق عقبش یه دختر هست که پولدارم هست و بخاطر اینکه باش بهش بی محلی می‌کنه برای اینکه کاری کنه که باباش به فکرش باشه خودشو مزاره توی یه صندوق عقب یه ماشین که باباش پول بده آزادش کنن بازدید: 299 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
اسم فیلم داستانش مادر بچه ها میره مسافرت کاری یک دوست از بچه هاش مراقبت میکنه که بچه هااذیتش میکنن و ماشینش رو خراب میکنن بازدید: 55 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
اسم فیلمی که توش آدم های کلاه دار بودن و در رو باز میکردن به یه جای دیگه میرفتن بازدید: 45 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
آیا من برای امن بودن نیازمند اعتماد به تلگرام هستم؟ بازدید: 1243 از گروه : تلگرام (Telegram)
اسم فیلمی و میخوام که نامزد پلیسش به دختره تو کافه خیانت کرده و اون تو کافه میبینتش همزمان دزد کیفش و میزنه و اون رو در امین حال میبینه و دزده میاد پیش دختره و دختره باگریه هرچی باارزش داره به دزده میده و دزد ماجرارو میفهمه و دست دختره رو میگیره میبره همون کافه بانقش دوست دخترش که نامزدش ببینه بازدید: 67 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

آیا در کلمات سمی و ترشح تشدید وجود دارد

بازدید: 50 از گروه : سوالات گوناگون

اگر ما دین داشته باشیم و به کشور خارجی سفر کنیم می توانیم که در جلوی مرد آهنگ بخونیم یا حرکات انجام دهیم ؟

بازدید: 29 از گروه : ادیان و باورها

سلام من ی دختر 29 سالم. مشکلات زیادی مثل مشکلات خونوادگی,برشکستگی، فوت پدرم و به هم خوردن ارتباطات فامیلیو شکستای عشقیو اینا رو پشت سر گذاشتم.تقریبا تا همین یک سال پیش روحیه بهتری تو تحمل این مشکلات داشتم اما ازاونجایی که هنوزم با یکسری از این مشکلا درگیرم یک ساله که خیلی روحیمو باختم خیلی بی انگیزه و بی حوصلم.سعی کردم برای خودم هدفایی مث شرکت کردن تو آزمون نظام مهندسی تعریف کنم تا بتونم موفق شمو روحیه بگیرم اما هربار با قبول نشدن بیشتر ضربه خوردم و اونم الان برام به ی شکل دیگه نا امیدی درومده.جنبه منفیه مسائلو بیشتر میبینم و بعضی وقتا بخاطر ی حرف یا مسئله کوچیک تا چندروز ذهنم درگیره و خودخوری میکنم. احساس میکنم به جای پیشرفت توی زندگیم پسرفت کردم و الانم به جلو حرکت کردن خیلی برام سخته.تمرکز ندارمو دائم ذهنم تو گذشته ها میچرخه و همیشه ام مسائلی که ناراحتم میکنه میاد جلو نظرم و بعد دائم بهش فک میکنم بعضی از این مسائلو تا همین یک سال پیش که بهش فک میکردم انقد برام بزرگو ناراحت کننده نبود اما همونا الان خیلی ناراحتم میکنن.قبلنا میل جنسیه زیادی داشتم اما الان اصلا علاقه ای ندارم حتی در حین رابطه ام این فکرا میاد توذهنم و نمیتونم لذت ببرم.گاهی وقتا نصفه شب از خواب بیدار میشم و انقد فکرای منفی میاد تو ذهنم که کلا اون شبو بی خواب میشم. ترس و نگرانی و استرس در مورد آینده دارم.لطفا راهنماییم کنین و بگین چیکار باید بکنم.مرسی

بازدید: 2585 از گروه : بی حوصلگی

نام های فورمه جات که در پروگرام سو تغذی حاد و متوسط استفاده میشود

بازدید: 45 از گروه : برنامه نویسی

سلام یه کامپیوتر میخواستم که بدونه افزایش چیزی بتونه کالاف موبایل رو رو خودش بیاره

بازدید: 37 از گروه : کامپیوتر

هارد کامپیوتر من مداوم در حال کار کردن است و صدای آن قطع نمیشه لطفاً راهنمائی فرمائید.

بازدید: 3685 از گروه : سوالات گوناگون