سوالات با برچسب اتفاقی

سوال

جواب

ابر برچسب های مرتبط

سوال های تصادفی با این برچسب

سلام سلام زمانی که در بخش چت ایمیل یک نفر را بلاک می کنیم، یا یک نفر ما را بلاک می کند آیا قادر به دیدن ما می باشد؟ یا ما قادر به دیدن او هستیم؟ (وقتی ما بلاک می شویم چه اتفاقی می افتد، غیر از این که امکان چت کردن از بین می رود ) جرا در کنار اسامی افرادی که با آنها چت کرده ایم، برای برخی گزینه (More Option) هست و برای برخی دیگر نیست؟ توی این بخش قصد داشتم یک علس که در پینت سیو کرده بودم قرار بدهم و سوالم را مطرح کنم، نشد! برای قرار دادن عکس در این قسمت باید چه کاری انجام شود بازدید: 4725 از گروه : اینترنت و سایت ها
اگر تماس اتفاقي با خوك‌ها پيدا كرديم چه کنیم بازدید: 4433 از گروه : پزشکی - سلامتی
من میخام یه فیس بوک فیس بوک بسازم ولی بعد از ثبت نام ازم میخاد شماره تلفنم رو وارد کنم تا برام یه کد اس ما اس کنه ولی اس ام اسی نمیاد هر چقدر هم که صبر میکنم اتفاقی نمیفته و من نمیتونم وارد اکانتم بشم خواهشا راهنمایی کنیم چی کار کنم ممنون. بازدید: 3768 از گروه : امنیت

سلام

سلام

زمانی که در بخش چت ایمیل یک نفر را بلاک می کنیم، یا یک نفر ما را بلاک می کند آیا قادر به دیدن ما می باشد؟ یا ما قادر به دیدن او هستیم؟ (وقتی ما بلاک می شویم چه اتفاقی می افتد، غیر از این که امکان چت کردن از بین می رود ) جرا در کنار اسامی افرادی که با آنها چت کرده ایم، برای برخی گزینه (More Option) هست و برای برخی دیگر نیست؟
توی این بخش قصد داشتم یک علس که در پینت سیو کرده بودم قرار بدهم و سوالم را مطرح کنم، نشد! برای قرار دادن عکس در این قسمت باید چه کاری انجام شود

بازدید: 4725 از گروه : اینترنت و سایت ها

اگر تماس اتفاقي با خوك‌ها پيدا كرديم چه کنیم

بازدید: 4433 از گروه : پزشکی - سلامتی

من میخام یه فیس بوک فیس بوک بسازم ولی بعد از ثبت نام ازم میخاد شماره تلفنم رو وارد کنم تا برام یه کد اس ما اس کنه ولی اس ام اسی نمیاد هر چقدر هم که صبر میکنم اتفاقی نمیفته و من نمیتونم وارد اکانتم بشم خواهشا راهنمایی کنیم چی کار کنم ممنون.

بازدید: 3768 از گروه : امنیت

پربازدید ترین های این برچسب

سلام یه فیلمی بود که دختره و پسره طی یه اتفاقی تو یه جزیره دور افتاده گیر میفتن که بعد یه مدت عاشق هم میشن ...اسم اون فیلم چی بود؟ بازدید: 21435 از گروه : فیلم های سینمایی
سلام من دختری 35 ساله هستم با ظاهری زیبا و جذاب..از نظر تحصیلات بالاترین مرتبه (دکتری) و موقعیت اجتماعی را دارم. مدت 6 سال با پسر خاله ام که الان 41ساله است دوست هستم. من بدلیل از دست دادن پدر و مادر رفت و آمدی با خانواده خاله ام نداشتم اما 6 سال قبل بطور اتفاقی پسر خاله ام را در منزل مادر بزرگم دیدم اون ورشکسته شده بود و بسیار از نظر روحی داغون بود.. همون شب اون به من ابراز علاقه کرد و این ابراز کردن همچنان بیشتر میشد طوری که همیشه به من میگفت اگه منو ول کنی من میمیرم.. همیشه بهم التماس میکرد که دوستم داشته باش.. و من اول بخاطر ناراحتی های اون کنارش مونم اما کم کم عاشقش شدم.. از نظر مالی وضع خوبی نداشت و من بدور از چشم همه یعنی خانواده خودم و خودش اون رو حمایت میکردم.. حتی شارژ ایرانسلش رو هم براش میخریدم.. گوشی موبایل و... همه همه با من بود.. سعی میکردم آخر هفته هارو کنار اون و خانوادش باشم و بهشون محبت بی دریغ میکردم.. خودش همیشه میگفت تو دنیا هیچکس مثل تو پیدا نمیشه.. تمام این مدت هر موقع بیرون میرفتیم هزینه ها با من بود.. و منو حتی یک پارک برای تفریح نبرد و علتش را میگفت چون من دست خالیم خجالت میکشم بیام بیرون.. البته ناگفته نماند گاهگاهی برایم هدیه هم میخرید و بهم میگفت اگه پولدار بشم دنیا رو برات میگیرم.. 5 سال به این منوال من همه جوره کنار خودش و خانوادش بودم تا اینکه سال گذشته با کمک یکی از دوستانش دفتر دار یک وکیل شد و کمی پول دار شد.. اما بعد از چند ماه از کارش من متوجه اس ام اسهای عاشقانش شدم.. و بعد فهمیدم با یک زن مطلقه که یک دختر 17 ساله داشت دوست شده بود و نسبت به اون زن بسیار متعصب بود در حالیکه نسبت به من هیچ تعصب و تعهدی نشون نمیداد و میگفت چون دوستت دارم نمیخوام محدودت کنم حتی چند بار به من پیشنهاد داد با دوستاش رابطه برقرار کنم.. و بعد گفت میخواستم امتحانت کنم.. بهش گفتم اگه منو دوست داری با اون زن بهم بزن اما اون میگفت من یک مدت باید با این زن به رابطم ادامه بدم تا یک بهانه پیدا کنم و ازش جدا بشم.. بهم گفت که من عاشق تو هستم و نسبت به اون زن احساسی ندارم التماس میکرد کنارم باش و تنهام نذار تا من با اون رابطمو بهم بزنم میگفت من تو این رابطه گیر کردم.. و من باور کردم.. تا عید امسال که من برای عیدیشون رفته بودم و اون زن زنگ زد و بهش گفت من پایین ساختمون منتظرت هستم و پسر خالم کروات و عطر و ادکلن زد و بسیار تیپ زد و رفت به من گفت دنبالم نیا.. اما من باهاش رفتم پایین ساختمون.. دست پسرخالمو گرفتم و اون به شدت دستم انداخت کنار و گفت دست منو نگیر خوشم نمیاد بعد رفت پیش اون زن.. پیش زنه به من گفت حرفاتو بزن و برو.. و بهم توهین کرد.. بعد با اون زن خندون سوار پراید زنه شدن و رفتند.. چند ساعت بعد زنه به من زن زد و گفت تو باهاش 6 سال دوست بودی و من 2 ماه.. گفت رفتارش با تو بقدری توهین آمیز بود که به من برخورد.. البته زنه میخواست با این حرفاش ناراحتی منو بیشتر کنه.. بعد از اون روز من باهایش قهر کردم و جواب تلفن و اس هاشو نمی دادم.. خیلی معذرت خواهی کرد و اظهار پشیمونی میکرد میگفت من اون روز کروات زدم که برم با اون زن دعوا کنم و بهم بزنم اما تو نذاشتی... به خانوادش گفته من به حرف اون زن گوش دادم و ازش فاصله گرفتم.. اما من هربار اس ام اس های عاشقانه ایندو را با هم میدیدم داغون میشدم.. در ضمن تو این مدتی که با اون زن دوست شده هر هفته با هم شمال و پارک های مختلف تهران میرن.. و عکسهای خیلی زیبا از اون زن میگیره و میگه چه اشکال داره دوربین همرام بوده ازش عکس گرفتم.. به من میگه تو خودتو با کی مقایسه میکنی جای تو، تو قلب من محفوظه و اون جای تورو نمیگیره.. الان رابطمو باهاش بهم زدم اما خانوادش تلاش میکنن این رابطه درست بشه.. حتی من بهش گفتم اگه به اون زن بهم بزنی می بخشمت اما اون همچنان به این رابطه اصرار میکنه.. الان نمیدونم چکار کنم .. فقط فکر میکنم اگه واقعا راست میگفت و دوستم داشت اینکارا رو با هام نمیکرد.. اما من همچنان عاشقش هستم.. لطفا راهنمایی کنید ایا همچین آدمی واقعا اینطور که میگه دوستم داره؟ یا ممکن هست در آینده بهتر بشه.. میدونم که دوباره برمیگرده اما آیا واقعا میشه همچین رفتار هایی رو بخشید؟ میتونم منتظرش بمونم تا بهم برگرده؟ راستی اینو بگم از وقتی من ولش کردم مریض شده.. و دکتر گفته نارحتیش عصبیه.. من عاشقانه دوستش دارم اما نمیدونم چیکار کنم.. اگه یک مدت بگذره و اون زن دست از سرش برداره آیا میتونم دوباره بهش اعتماد کنم؟ بازدید: 7960 از گروه : ازدواج
سلام. من این بازی رو تا اون مرحله ای که با سناتور در گیر میشه رفتم ولی نتونستم بکشمش و مجبور شدم بدون تموم کردن این مرحله مرحله بعدش رو شرو کنم .حالا مشکلم اینکه نمیدونم بین اون مرحله و مرحله بعدی چه اتفاقی افتاد و چرا یه دفه شخضیت بازی عوض میشه و چرا سناتور زندنست مگه تو مرحله قبلیش نمیکشیمش!اگه کسی این بازی رو کرده لطفا توضیحشو بده و اگه کسی ویدئو این قسمت رو میتونه گیر بیاره لطفا راهنمایی کنین .! :))) بازدید: 4389 از گروه : بازی

سلام یه فیلمی بود که دختره و پسره طی یه اتفاقی تو یه جزیره دور افتاده گیر میفتن که بعد یه مدت عاشق هم میشن ...اسم اون فیلم چی بود؟

بازدید: 21435 از گروه : فیلم های سینمایی

سلام
من دختری 35 ساله هستم با ظاهری زیبا و جذاب..از نظر تحصیلات بالاترین مرتبه (دکتری) و موقعیت اجتماعی را دارم. مدت 6 سال با پسر خاله ام که الان 41ساله است دوست هستم. من بدلیل از دست دادن پدر و مادر رفت و آمدی با خانواده خاله ام نداشتم اما 6 سال قبل بطور اتفاقی پسر خاله ام را در منزل مادر بزرگم دیدم اون ورشکسته شده بود و بسیار از نظر روحی داغون بود.. همون شب اون به من ابراز علاقه کرد و این ابراز کردن همچنان بیشتر میشد طوری که همیشه به من میگفت اگه منو ول کنی من میمیرم.. همیشه بهم التماس میکرد که دوستم داشته باش.. و من اول بخاطر ناراحتی های اون کنارش مونم اما کم کم عاشقش شدم.. از نظر مالی وضع خوبی نداشت و من بدور از چشم همه یعنی خانواده خودم و خودش اون رو حمایت میکردم.. حتی شارژ ایرانسلش رو هم براش میخریدم.. گوشی موبایل و... همه همه با من بود.. سعی میکردم آخر هفته هارو کنار اون و خانوادش باشم و بهشون محبت بی دریغ میکردم.. خودش همیشه میگفت تو دنیا هیچکس مثل تو پیدا نمیشه.. تمام این مدت هر موقع بیرون میرفتیم هزینه ها با من بود.. و منو حتی یک پارک برای تفریح نبرد و علتش را میگفت چون من دست خالیم خجالت میکشم بیام بیرون.. البته ناگفته نماند گاهگاهی برایم هدیه هم میخرید و بهم میگفت اگه پولدار بشم دنیا رو برات میگیرم..
5 سال به این منوال من همه جوره کنار خودش و خانوادش بودم تا اینکه سال گذشته با کمک یکی از دوستانش دفتر دار یک وکیل شد و کمی پول دار شد.. اما بعد از چند ماه از کارش من متوجه اس ام اسهای عاشقانش شدم.. و بعد فهمیدم با یک زن مطلقه که یک دختر 17 ساله داشت دوست شده بود و نسبت به اون زن بسیار متعصب بود در حالیکه نسبت به من هیچ تعصب و تعهدی نشون نمیداد و میگفت چون دوستت دارم نمیخوام محدودت کنم حتی چند بار به من پیشنهاد داد با دوستاش رابطه برقرار کنم.. و بعد گفت میخواستم امتحانت کنم.. بهش گفتم اگه منو دوست داری با اون زن بهم بزن اما اون میگفت من یک مدت باید با این زن به رابطم ادامه بدم تا یک بهانه پیدا کنم و ازش جدا بشم..
بهم گفت که من عاشق تو هستم و نسبت به اون زن احساسی ندارم التماس میکرد کنارم باش و تنهام نذار تا من با اون رابطمو بهم بزنم میگفت من تو این رابطه گیر کردم.. و من باور کردم..
تا عید امسال که من برای عیدیشون رفته بودم و اون زن زنگ زد و بهش گفت من پایین ساختمون منتظرت هستم و پسر خالم کروات و عطر و ادکلن زد و بسیار تیپ زد و رفت به من گفت دنبالم نیا.. اما من باهاش رفتم پایین ساختمون.. دست پسرخالمو گرفتم و اون به شدت دستم انداخت کنار و گفت دست منو نگیر خوشم نمیاد بعد رفت پیش اون زن.. پیش زنه به من گفت حرفاتو بزن و برو.. و بهم توهین کرد.. بعد با اون زن خندون سوار پراید زنه شدن و رفتند.. چند ساعت بعد زنه به من زن زد و گفت تو باهاش 6 سال دوست بودی و من 2 ماه.. گفت رفتارش با تو بقدری توهین آمیز بود که به من برخورد.. البته زنه میخواست با این حرفاش ناراحتی منو بیشتر کنه.. بعد از اون روز من باهایش قهر کردم و جواب تلفن و اس هاشو نمی دادم.. خیلی معذرت خواهی کرد و اظهار پشیمونی میکرد میگفت من اون روز کروات زدم که برم با اون زن دعوا کنم و بهم بزنم اما تو نذاشتی... به خانوادش گفته من به حرف اون زن گوش دادم و ازش فاصله گرفتم.. اما من هربار اس ام اس های عاشقانه ایندو را با هم میدیدم داغون میشدم.. در ضمن تو این مدتی که با اون زن دوست شده هر هفته با هم شمال و پارک های مختلف تهران میرن.. و عکسهای خیلی زیبا از اون زن میگیره و میگه چه اشکال داره دوربین همرام بوده ازش عکس گرفتم.. به من میگه تو خودتو با کی مقایسه میکنی جای تو، تو قلب من محفوظه و اون جای تورو نمیگیره.. الان رابطمو باهاش بهم زدم اما خانوادش تلاش میکنن این رابطه درست بشه.. حتی من بهش گفتم اگه به اون زن بهم بزنی می بخشمت اما اون همچنان به این رابطه اصرار میکنه..
الان نمیدونم چکار کنم .. فقط فکر میکنم اگه واقعا راست میگفت و دوستم داشت اینکارا رو با هام نمیکرد.. اما من همچنان عاشقش هستم..
لطفا راهنمایی کنید ایا همچین آدمی واقعا اینطور که میگه دوستم داره؟ یا ممکن هست در آینده بهتر بشه.. میدونم که دوباره برمیگرده اما آیا واقعا میشه همچین رفتار هایی رو بخشید؟ میتونم منتظرش بمونم تا بهم برگرده؟ راستی اینو بگم از وقتی من ولش کردم مریض شده.. و دکتر گفته نارحتیش عصبیه..
من عاشقانه دوستش دارم اما نمیدونم چیکار کنم.. اگه یک مدت بگذره و اون زن دست از سرش برداره آیا میتونم دوباره بهش اعتماد کنم؟

بازدید: 7960 از گروه : ازدواج

سلام. من این بازی رو تا اون مرحله ای که با سناتور در گیر میشه رفتم ولی نتونستم بکشمش و مجبور شدم بدون تموم کردن این مرحله مرحله بعدش رو شرو کنم .حالا مشکلم اینکه نمیدونم بین اون مرحله و مرحله بعدی چه اتفاقی افتاد و چرا یه دفه شخضیت بازی عوض میشه و چرا سناتور زندنست مگه تو مرحله قبلیش نمیکشیمش!اگه کسی این بازی رو کرده لطفا توضیحشو بده و اگه کسی ویدئو این قسمت رو میتونه گیر بیاره لطفا راهنمایی کنین .! :)))

بازدید: 4389 از گروه : بازی

تبلیغات در سوال و جواب

آخرین جواب ها با این برچسب

سوال شما در مورد شناسایی یک فیلم خاص سینمایی است که متاسفانه با توضیحات ارائه شده نمی‌توانم به طور قطع به شناسایی آن بپردازم. با این حال، تفصیلاتی که شما ذکر کرده‌اید شباهت‌هایی به فیلم «شهر گناهان» (Sin City) دارد که مضمونی نوآر و وسترن دارد و داستان‌های مرتبط با مرگ و گناه را درون خود جای داده است. باز هم، این توضیح دقیقاً مطابق با آنچه شما توضیح داده‌اید نیست. فیلم‌های وسترن در ژانرهای مختلف و با ایده‌های متفاوتی تولید شده‌اند و برخی از آنها ممکن است ویژگی‌های فانتزی و ماوراءطبیعی داشته باشند. برای دسترسی به اطلاعات دقیق‌تر، شاید لازم باشد جزئیات بیشتری از فیلم مورد نظر ارائه دهید، مانند اسم بازیگران، کارگردان یا سال ساخت فیلم. در صورتی که بتوانید اطلاعات بیشتری به من بدهید، ممکن است بتوانم در شناسایی دقیق فیلم به شما کمک کنم. امیدوارم اطلاعات ارائه شده کمک‌کننده باشد. <br/><br/> با آرزوی موفقیت، زمان: یک ماه پیش - 24 فروردین ماه 1403 ساعت: 16:08 از گروه : فیلم
سلام! به نظر می‌رسه دنبال اسم فیلم خاصی هستی که از توصیفت، شبیه به داستان‌های عامیانه یا اقتباس‌های مدرن از افسانه‌های کلاسیک به نظر می‌رسه. براساس توصیفت، فیلمی که به ذهن می‌رسد ممکن است "Red Riding Hood" باشد که در سال 2011 اکران شد. در این فیلم، دختری به نام والری با موجودی شرور به نام گرگ بزرگ درگیر می‌شود و پای یک جادوگر هم در میانه است. فیلم دارای المان‌هایی از داستان سفید برفی و البته داستان سرخپوستک است. البته، بخشی که توضیح دادی در مورد موهای دختر که بلند می‌شوند و باید با تبر مخصوص قطع شوند، ممکن است به فیلم دیگری اشاره داشته باشد یا شاید یک تلفیق داستانی مخلوط از چند فیلم باشد. اگر فیلمی که تو ذهنته مطابقتی با "Red Riding Hood" نداشت، جزئیات بیشتری بده تا بتوانم بهتر کمکت کنم. اما اگر فیلم دیگری باشد که موضوع آن دقیقاً مطابق با توضیحات شماست، ممکن است اطلاعات بیشتری لازم باشد تا بتوان نام دقیق آن را پیدا کرد. امکان دارد که داستانی که در ذهن داری ترکیبی از چندین داستان یا فیلم باشد. <br><br> امیدوارم که این توضیحات به یادآوری فیلم کمک کرده باشه! اگر همچنان نتوانستی اسم فیلم رو پیدا کنی یا اطلاعات بیشتری نیاز داشتی، بیشتر توضیح بده تا دقیق‌تر کمکت کنم. <br> با آرزوی بهترین‌ها، زمان: یک ماه پیش - 17 فروردین ماه 1403 ساعت: 12:26 از گروه : فیلم های سینمایی
احتمالا منظور شما تجربه‌ی دژاوو یا همان «دیده‌‌بود» است که مردم در سرتاسر دنیا ممکن است آن را تجربه کنند. دژاوو احساسی است که در آن فرد حس می‌کند یک موقعیت خاص را در گذشته دیده یا تجربه کرده‌است، در حالی که واقعاً اینطور نبوده است. <div>دلایل احتمالی و تئوری‌های مختلفی درباره‌ی دژاوو وجود داره:</div> <ul> <li><strong>تئوری همزمانی حافظه:</strong> بعضی تصور می‌کنند که دژاوو ممکن است به دلیل همزمانی ناهمگون حافظه باشد. به این معنی که اطلاعات جدید به جای ثبت در حافظه کوتاه‌مدت، اشتباهاً به حافظه بلندمدت منتقل می‌شوند و فرد تصور می‌کند که این اطلاعات را قبلاً تجربه کرده است.</li> <li><strong>قطعه‌بندی حافظه:</strong> این نظریه پیشنهاد می‌کند که دژاوو نتیجه‌ی یک اختلال موقتی در فرآیند حافظه است، جایی که تجربیات جدید بطور ناقص و به صورت قطعه‌قطعه ثبت می‌شوند و این قطعه‌ها منجر به احساس آشنایی می‌شوند.</li> <li><strong>اختلال در پردازش حسی:</strong> گاهی اوقات، ممکن است مغز اطلاعات حسی را با تاخیر پردازش کند. در نتیجه، ممکن است پیام‌های حسی مشابهی که کمی سریع‌تر پردازش شده‌اند، احساس آشنایی ایجاد کنند.</li> <li><strong>نظریه‌های روان‌کاوی:</strong> برخی روان‌شناسان معتقدند که دژاوو ممکن است با خواسته‌ها و خاطرات ناخودآگاه ارتباط داشته باشد که به صورت ناگهانی وارد هوشیاری می‌شوند.</li> <li><strong>عوامل محیطی:</strong> برخی مواقع، محیط‌های مشابه یا حتی بوها و صداهای خاص می‌توانند احساس آشنایی ایجاد کنند که به اشتباه با خاطرات گذشته ارتباط داده می‌شوند.</li> </ul> با این حال، هنوز هم دژاوو موضوعی پیچیده و نسبتاً مرموز است که دانش زمان: 3 فروردین ماه 1403 ساعت: 03:27 از گروه : سوالات گوناگون

سوال شما در مورد شناسایی یک فیلم خاص سینمایی است که متاسفانه با توضیحات ارائه شده نمی‌توانم به طور قطع به شناسایی آن بپردازم. با این حال، تفصیلاتی که شما ذکر کرده‌اید شباهت‌هایی به فیلم «شهر گناهان» (Sin City) دارد که مضمونی نوآر و وسترن دارد و داستان‌های مرتبط با مرگ و گناه را درون خود جای داده است. باز هم، این توضیح دقیقاً مطابق با آنچه شما توضیح داده‌اید نیست.

فیلم‌های وسترن در ژانرهای مختلف و با ایده‌های متفاوتی تولید شده‌اند و برخی از آنها ممکن است ویژگی‌های فانتزی و ماوراءطبیعی داشته باشند. برای دسترسی به اطلاعات دقیق‌تر، شاید لازم باشد جزئیات بیشتری از فیلم مورد نظر ارائه دهید، مانند اسم بازیگران، کارگردان یا سال ساخت فیلم.

در صورتی که بتوانید اطلاعات بیشتری به من بدهید، ممکن است بتوانم در شناسایی دقیق فیلم به شما کمک کنم. امیدوارم اطلاعات ارائه شده کمک‌کننده باشد.

 
با آرزوی موفقیت،

زمان: یک ماه پیش - 24 فروردین ماه 1403 ساعت: 16:08 از گروه : فیلم

سلام! به نظر می‌رسه دنبال اسم فیلم خاصی هستی که از توصیفت، شبیه به داستان‌های عامیانه یا اقتباس‌های مدرن از افسانه‌های کلاسیک به نظر می‌رسه. براساس توصیفت، فیلمی که به ذهن می‌رسد ممکن است "Red Riding Hood" باشد که در سال 2011 اکران شد. در این فیلم، دختری به نام والری با موجودی شرور به نام گرگ بزرگ درگیر می‌شود و پای یک جادوگر هم در میانه است. فیلم دارای المان‌هایی از داستان سفید برفی و البته داستان سرخپوستک است.

البته، بخشی که توضیح دادی در مورد موهای دختر که بلند می‌شوند و باید با تبر مخصوص قطع شوند، ممکن است به فیلم دیگری اشاره داشته باشد یا شاید یک تلفیق داستانی مخلوط از چند فیلم باشد. اگر فیلمی که تو ذهنته مطابقتی با "Red Riding Hood" نداشت، جزئیات بیشتری بده تا بتوانم بهتر کمکت کنم.

اما اگر فیلم دیگری باشد که موضوع آن دقیقاً مطابق با توضیحات شماست، ممکن است اطلاعات بیشتری لازم باشد تا بتوان نام دقیق آن را پیدا کرد. امکان دارد که داستانی که در ذهن داری ترکیبی از چندین داستان یا فیلم باشد.

 
امیدوارم که این توضیحات به یادآوری فیلم کمک کرده باشه! اگر همچنان نتوانستی اسم فیلم رو پیدا کنی یا اطلاعات بیشتری نیاز داشتی، بیشتر توضیح بده تا دقیق‌تر کمکت کنم.
 
با آرزوی بهترین‌ها،

زمان: یک ماه پیش - 17 فروردین ماه 1403 ساعت: 12:26 از گروه : فیلم های سینمایی

احتمالا منظور شما تجربه‌ی دژاوو یا همان «دیده‌‌بود» است که مردم در سرتاسر دنیا ممکن است آن را تجربه کنند. دژاوو احساسی است که در آن فرد حس می‌کند یک موقعیت خاص را در گذشته دیده یا تجربه کرده‌است، در حالی که واقعاً اینطور نبوده است.

<div>دلایل احتمالی و تئوری‌های مختلفی درباره‌ی دژاوو وجود داره:</div>
<ul>
<li>تئوری همزمانی حافظه: بعضی تصور می‌کنند که دژاوو ممکن است به دلیل همزمانی ناهمگون حافظه باشد. به این معنی که اطلاعات جدید به جای ثبت در حافظه کوتاه‌مدت، اشتباهاً به حافظه بلندمدت منتقل می‌شوند و فرد تصور می‌کند که این اطلاعات را قبلاً تجربه کرده است.</li>
<li>قطعه‌بندی حافظه: این نظریه پیشنهاد می‌کند که دژاوو نتیجه‌ی یک اختلال موقتی در فرآیند حافظه است، جایی که تجربیات جدید بطور ناقص و به صورت قطعه‌قطعه ثبت می‌شوند و این قطعه‌ها منجر به احساس آشنایی می‌شوند.</li>
<li>اختلال در پردازش حسی: گاهی اوقات، ممکن است مغز اطلاعات حسی را با تاخیر پردازش کند. در نتیجه، ممکن است پیام‌های حسی مشابهی که کمی سریع‌تر پردازش شده‌اند، احساس آشنایی ایجاد کنند.</li>
<li>نظریه‌های روان‌کاوی: برخی روان‌شناسان معتقدند که دژاوو ممکن است با خواسته‌ها و خاطرات ناخودآگاه ارتباط داشته باشد که به صورت ناگهانی وارد هوشیاری می‌شوند.</li>
<li>عوامل محیطی: برخی مواقع، محیط‌های مشابه یا حتی بوها و صداهای خاص می‌توانند احساس آشنایی ایجاد کنند که به اشتباه با خاطرات گذشته ارتباط داده می‌شوند.</li>
</ul>

با این حال، هنوز هم دژاوو موضوعی پیچیده و نسبتاً مرموز است که دانش

زمان: 3 فروردین ماه 1403 ساعت: 03:27 از گروه : سوالات گوناگون

سوال و جواب ها با برچسب اتفاقی

تگ «اتفاقی» برای سوال‌ها و مطالبی استفاده می‌شود که به وقوع پیوستن چیزی بدون برنامه‌ریزی یا پیش‌نویس مربوط باشد. این موضوعات ممکن است شامل اتفاقات غیرمنتظره، رخدادهای اتفاقی یا پدیده‌های اتفاقی در زندگی روزمره یا حوزه‌های مختلف علمی و فرهنگی باشد. بحث‌های مرتبط با این تگ ممکن است به بررسی علل و نتایج اتفاقات اتفاقی، ارتباط آن‌ها با سایر رویدادها یا پدیده‌ها و تأثیر آن‌ها بر زندگی فردی یا جامعه می‌پردازد.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره اتفاقی سوال بپرس!

فیلم خارجی حدود ۱۵ سال پیش از ماهواره پخش میشد.داستان زنی که در دره افتاد و سوخت. پزشکان او را پیدا کردند و چهره اش را تغییر دادند. کمی بعد آن زن به طور اتفاقی با همسرش آشنا شد.

بازدید: 124 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

دو نفر تو یک شرکتی باهم اتفاقی برخورد میکنن و عاشق هم میشن

بازدید: 144 از گروه : اجتماعی

پری توی ادم برفی هست که یهو میاد بیرکن دختره اتفاقی میبوستش

بازدید: 1976 از گروه : فیلم های سینمایی

اسم فیلم یادم نیس ولی یه پسر با دوتا دختر هستن که پسره میدونه 10 دقیقه بعد چه اتفاقی میوفته

بازدید: 2215 از گروه : سریال های خارجی

دنا این یه سریال میگردم که چند سال پیش دیدم سریال خارجی فقط داستانش یادم دوتا برادر بودن که توی شرط بندی یکی از برادرا اتفاقی پسر پادشاه و میکشه و مامانش بخاطر اینکه پسرش از اون شهر بره یه طلسم میندازه گردنش که فقط یک روز میتونه تو هر شهری باشه بخاطر همینم پسره از شهر فرار میکنه اسم سریال و کسی میدونه

بازدید: 3196 از گروه : فیلم

سلام خسته نباشید من 14 سال دارم و مدتی میشه که به طور خیلی اتفاقی با پسری که 8 سال ازم بزرگ تره دوست شدم و خونواده من هم با این نوع رابطه ها خیلی حساس اند من خودم دوست ندارم همچین رابطه ای داشته باشم به نظرم کسل کننده اس ولی پسره خیلی پافشاری میکنه که واقعا ادم حس میکنه منو خیلی دوست داره و میگه حتی اگه جاش هم باشه خودش با خوانوادم حرف میزنه ولی من واقعا موندم بین دوراهی میدونم سنم زیادی کمه ولی یجور رفتار میکنه کم کم منم دارم بهش وابسته میشم لطفا کمکم کنید من واقعا گیج شدم نمیدونم چیکار کنم

بازدید: 2550 از گروه : دوستی دختر - پسر

سلام دانش آموز سال دهم هستم. برای روز معلم جشن گرفتیم و متاسفانه یکسری از بچه ها برف شادی و فشفشه زدند و به دلیل حقارت بعضی ها که مشخص نشد چه کسایی بودند معلم دچار حریق شد .. اطلاعات زیادی در مورد وضعیت معلم نداریم ولی به ما گفتن منتقل شد به بیمارستان و کنی سوختگی داشته و چشم سمت راستش هم اشکال پیدا کرده . با توجه به اینکه مقصر اصلی هنوز پیدا نشده اگر معلم دست به شکایت بزنه چه اتفاقی میوفته و حکم چیه ؟ اگر هم مقصر پیدا بشه و اعتراف کنه حکم چیه ممنون میشم به این دو سوال جواب بدید

بازدید: 3129 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

سلام دانش آموز سال دهم هستم. برای روز معلم جشن گرفتیم و متاسفانه یکسری از بچه ها برف شادی و فشفشه زدند و به دلیل حقارت بعضی ها که مشخص نشد چه کسایی بودند معلم دچار حریق شد .. اطلاعات زیادی در مورد وضعیت معلم نداریم ولی به ما گفتن منتقل شد به بیمارستان و کنی سوختگی داشته و چشم سمت راستش هم اشکال پیدا کرده . با توجه به اینکه مقصر اصلی هنوز پیدا نشده اگر معلم دست به شکایت بزنه چه اتفاقی میوفته و حکم چیه ؟ اگر هم مقصر پیدا بشه و اعتراف کنه حکم چیه ممنون میشم به این دو سوال جواب بدید بازدید: 3129 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
پری توی ادم برفی هست که یهو میاد بیرکن دختره اتفاقی میبوستش بازدید: 1976 از گروه : فیلم های سینمایی
اسم فیلم یادم نیس ولی یه پسر با دوتا دختر هستن که پسره میدونه 10 دقیقه بعد چه اتفاقی میوفته بازدید: 2215 از گروه : سریال های خارجی
دنا این یه سریال میگردم که چند سال پیش دیدم سریال خارجی فقط داستانش یادم دوتا برادر بودن که توی شرط بندی یکی از برادرا اتفاقی پسر پادشاه و میکشه و مامانش بخاطر اینکه پسرش از اون شهر بره یه طلسم میندازه گردنش که فقط یک روز میتونه تو هر شهری باشه بخاطر همینم پسره از شهر فرار میکنه اسم سریال و کسی میدونه بازدید: 3196 از گروه : فیلم
فیلم خارجی حدود ۱۵ سال پیش از ماهواره پخش میشد.داستان زنی که در دره افتاد و سوخت. پزشکان او را پیدا کردند و چهره اش را تغییر دادند. کمی بعد آن زن به طور اتفاقی با همسرش آشنا شد. بازدید: 124 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
دو نفر تو یک شرکتی باهم اتفاقی برخورد میکنن و عاشق هم میشن بازدید: 144 از گروه : اجتماعی
سلام.من در رابطه با یکی از نزدیکترین فرد زندگیم سوالی دارم.اون یه خانوم جوونه که خیلیییی برام مهمه حالش.در کودکی سابقه حس کردن یه موجود خیالی رو داشته که به اسم صداش میکرده با پی گیری خانواده متوجه شدن که این مسئله برای بچه های تو اون سن و سال طبیعیه.ماباهم خیلی راحتیم واسه همین مشکلاتشو باهام درمیون میزاره.پارسال بود که میگفت خیلی میترسم.وقتی ازش پرسیدم از چی؟ میگفت حس میکنم یکی پیشمه یکی پشت سرمه خیلی میترسم و اینا.یروز بهم گفت اون موجود وحشتناک هی ازم میخواد که مثلا خودمو از پله ها بندازم پایین هی اینو بهم میگه منم هربار به تو فک میکنم که دوست دارم و اینکارو نمیکنم.نگران کننده بود سعی کردم کنارش باشم حرفاشو بهم بزنه تا بعد یه مدت یادش رفت اما الان دوباره برگشته اون حس هاش.دیشب دوباره بهم گفت خیلی میترسم با اینکه تنها نبود تو خونه اما باز میترسد میگفت فک میکنم یه موجود وحشتناک تو خونست حتی از ترس نمیتونست بخوابه یا حتی گریش گرفت.زنگ زد که امروز یکی بیاد پیشش بمونه که کمتر بترسه.حس میکنم حالش خوب نیس.نمیدونم چیکار کنم؟ میترسم اتفاقی بیوفته لطفا کمکم کنید بتونم واسش کاری کنم قبل از اینکه اتفاق ناخوشایندی پیش بیاد.هرچی سریع تر منتظر پاسخ شما هستم.خیلی ممنون بازدید: 2740 از گروه : راهنمای استفاده از سایت

پری توی ادم برفی هست که یهو میاد بیرکن دختره اتفاقی میبوستش

بازدید: 1976 از گروه : فیلم های سینمایی

اسم فیلم یادم نیس ولی یه پسر با دوتا دختر هستن که پسره میدونه 10 دقیقه بعد چه اتفاقی میوفته

بازدید: 2215 از گروه : سریال های خارجی

بازدید: 3196 از گروه : فیلم

بازدید: 124 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

دو نفر تو یک شرکتی باهم اتفاقی برخورد میکنن و عاشق هم میشن

بازدید: 144 از گروه : اجتماعی

سلام.من در رابطه با یکی از نزدیکترین فرد زندگیم سوالی دارم.اون یه خانوم جوونه که خیلیییی برام مهمه حالش.در کودکی سابقه حس کردن یه موجود خیالی رو داشته که به اسم صداش میکرده با پی گیری خانواده متوجه شدن که این مسئله برای بچه های تو اون سن و سال طبیعیه.ماباهم خیلی راحتیم واسه همین مشکلاتشو باهام درمیون میزاره.پارسال بود که میگفت خیلی میترسم.وقتی ازش پرسیدم از چی؟ میگفت حس میکنم یکی پیشمه یکی پشت سرمه خیلی میترسم و اینا.یروز بهم گفت اون موجود وحشتناک هی ازم میخواد که مثلا خودمو از پله ها بندازم پایین هی اینو بهم میگه منم هربار به تو فک میکنم که دوست دارم و اینکارو نمیکنم.نگران کننده بود سعی کردم کنارش باشم حرفاشو بهم بزنه تا بعد یه مدت یادش رفت اما الان دوباره برگشته اون حس هاش.دیشب دوباره بهم گفت خیلی میترسم با اینکه تنها نبود تو خونه اما باز میترسد میگفت فک میکنم یه موجود وحشتناک تو خونست حتی از ترس نمیتونست بخوابه یا حتی گریش گرفت.زنگ زد که امروز یکی بیاد پیشش بمونه که کمتر بترسه.حس میکنم حالش خوب نیس.نمیدونم چیکار کنم؟ میترسم اتفاقی بیوفته لطفا کمکم کنید بتونم واسش کاری کنم قبل از اینکه اتفاق ناخوشایندی پیش بیاد.هرچی سریع تر منتظر پاسخ شما هستم.خیلی ممنون

بازدید: 2740 از گروه : راهنمای استفاده از سایت

پری توی ادم برفی هست که یهو میاد بیرکن دختره اتفاقی میبوستش

بازدید: 1976 از گروه : فیلم های سینمایی

دو نفر تو یک شرکتی باهم اتفاقی برخورد میکنن و عاشق هم میشن

بازدید: 144 از گروه : اجتماعی

اسم فیلم یادم نیس ولی یه پسر با دوتا دختر هستن که پسره میدونه 10 دقیقه بعد چه اتفاقی میوفته

بازدید: 2215 از گروه : سریال های خارجی

بازدید: 124 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

سلام اقا یه فیلمی بود توش..یه دختره با باباش یه مرد گرگ نما افتاده بود دنبالشون...این مرد گرگ نمارو یه جادوگره مسئول کرده بود...این گرگ نماهه اخرش عاشق دختره میشه!یه تیکه ی فیلم یادم نی دقیق چیشد ولی یه اتفاقی افتاد موهای دختر هی بلند میشد باید با یه تبر مخصوص قطعش میکردی تا دیگ رشد نکنه..ک این گرگ نما میره کاسش تبرو پیدا میکنه!اخر فیلمم انگار سفید برفیو ازخاب بیدار میکردن😐

بازدید: 3436 از گروه : فیلم های سینمایی

بازدید: 21435 از گروه : فیلم های سینمایی

بازدید: 4389 از گروه : بازی

سلام یه فیلمی بود که دختره و پسره طی یه اتفاقی تو یه جزیره دور افتاده گیر میفتن که بعد یه مدت عاشق هم میشن ...اسم اون فیلم چی بود؟ بازدید: 21435 از گروه : فیلم های سینمایی
سلام من دختری 35 ساله هستم با ظاهری زیبا و جذاب..از نظر تحصیلات بالاترین مرتبه (دکتری) و موقعیت اجتماعی را دارم. مدت 6 سال با پسر خاله ام که الان 41ساله است دوست هستم. من بدلیل از دست دادن پدر و مادر رفت و آمدی با خانواده خاله ام نداشتم اما 6 سال قبل بطور اتفاقی پسر خاله ام را در منزل مادر بزرگم دیدم اون ورشکسته شده بود و بسیار از نظر روحی داغون بود.. همون شب اون به من ابراز علاقه کرد و این ابراز کردن همچنان بیشتر میشد طوری که همیشه به من میگفت اگه منو ول کنی من میمیرم.. همیشه بهم التماس میکرد که دوستم داشته باش.. و من اول بخاطر ناراحتی های اون کنارش مونم اما کم کم عاشقش شدم.. از نظر مالی وضع خوبی نداشت و من بدور از چشم همه یعنی خانواده خودم و خودش اون رو حمایت میکردم.. حتی شارژ ایرانسلش رو هم براش میخریدم.. گوشی موبایل و... همه همه با من بود.. سعی میکردم آخر هفته هارو کنار اون و خانوادش باشم و بهشون محبت بی دریغ میکردم.. خودش همیشه میگفت تو دنیا هیچکس مثل تو پیدا نمیشه.. تمام این مدت هر موقع بیرون میرفتیم هزینه ها با من بود.. و منو حتی یک پارک برای تفریح نبرد و علتش را میگفت چون من دست خالیم خجالت میکشم بیام بیرون.. البته ناگفته نماند گاهگاهی برایم هدیه هم میخرید و بهم میگفت اگه پولدار بشم دنیا رو برات میگیرم.. 5 سال به این منوال من همه جوره کنار خودش و خانوادش بودم تا اینکه سال گذشته با کمک یکی از دوستانش دفتر دار یک وکیل شد و کمی پول دار شد.. اما بعد از چند ماه از کارش من متوجه اس ام اسهای عاشقانش شدم.. و بعد فهمیدم با یک زن مطلقه که یک دختر 17 ساله داشت دوست شده بود و نسبت به اون زن بسیار متعصب بود در حالیکه نسبت به من هیچ تعصب و تعهدی نشون نمیداد و میگفت چون دوستت دارم نمیخوام محدودت کنم حتی چند بار به من پیشنهاد داد با دوستاش رابطه برقرار کنم.. و بعد گفت میخواستم امتحانت کنم.. بهش گفتم اگه منو دوست داری با اون زن بهم بزن اما اون میگفت من یک مدت باید با این زن به رابطم ادامه بدم تا یک بهانه پیدا کنم و ازش جدا بشم.. بهم گفت که من عاشق تو هستم و نسبت به اون زن احساسی ندارم التماس میکرد کنارم باش و تنهام نذار تا من با اون رابطمو بهم بزنم میگفت من تو این رابطه گیر کردم.. و من باور کردم.. تا عید امسال که من برای عیدیشون رفته بودم و اون زن زنگ زد و بهش گفت من پایین ساختمون منتظرت هستم و پسر خالم کروات و عطر و ادکلن زد و بسیار تیپ زد و رفت به من گفت دنبالم نیا.. اما من باهاش رفتم پایین ساختمون.. دست پسرخالمو گرفتم و اون به شدت دستم انداخت کنار و گفت دست منو نگیر خوشم نمیاد بعد رفت پیش اون زن.. پیش زنه به من گفت حرفاتو بزن و برو.. و بهم توهین کرد.. بعد با اون زن خندون سوار پراید زنه شدن و رفتند.. چند ساعت بعد زنه به من زن زد و گفت تو باهاش 6 سال دوست بودی و من 2 ماه.. گفت رفتارش با تو بقدری توهین آمیز بود که به من برخورد.. البته زنه میخواست با این حرفاش ناراحتی منو بیشتر کنه.. بعد از اون روز من باهایش قهر کردم و جواب تلفن و اس هاشو نمی دادم.. خیلی معذرت خواهی کرد و اظهار پشیمونی میکرد میگفت من اون روز کروات زدم که برم با اون زن دعوا کنم و بهم بزنم اما تو نذاشتی... به خانوادش گفته من به حرف اون زن گوش دادم و ازش فاصله گرفتم.. اما من هربار اس ام اس های عاشقانه ایندو را با هم میدیدم داغون میشدم.. در ضمن تو این مدتی که با اون زن دوست شده هر هفته با هم شمال و پارک های مختلف تهران میرن.. و عکسهای خیلی زیبا از اون زن میگیره و میگه چه اشکال داره دوربین همرام بوده ازش عکس گرفتم.. به من میگه تو خودتو با کی مقایسه میکنی جای تو، تو قلب من محفوظه و اون جای تورو نمیگیره.. الان رابطمو باهاش بهم زدم اما خانوادش تلاش میکنن این رابطه درست بشه.. حتی من بهش گفتم اگه به اون زن بهم بزنی می بخشمت اما اون همچنان به این رابطه اصرار میکنه.. الان نمیدونم چکار کنم .. فقط فکر میکنم اگه واقعا راست میگفت و دوستم داشت اینکارا رو با هام نمیکرد.. اما من همچنان عاشقش هستم.. لطفا راهنمایی کنید ایا همچین آدمی واقعا اینطور که میگه دوستم داره؟ یا ممکن هست در آینده بهتر بشه.. میدونم که دوباره برمیگرده اما آیا واقعا میشه همچین رفتار هایی رو بخشید؟ میتونم منتظرش بمونم تا بهم برگرده؟ راستی اینو بگم از وقتی من ولش کردم مریض شده.. و دکتر گفته نارحتیش عصبیه.. من عاشقانه دوستش دارم اما نمیدونم چیکار کنم.. اگه یک مدت بگذره و اون زن دست از سرش برداره آیا میتونم دوباره بهش اعتماد کنم؟ بازدید: 7960 از گروه : ازدواج
سلام. من این بازی رو تا اون مرحله ای که با سناتور در گیر میشه رفتم ولی نتونستم بکشمش و مجبور شدم بدون تموم کردن این مرحله مرحله بعدش رو شرو کنم .حالا مشکلم اینکه نمیدونم بین اون مرحله و مرحله بعدی چه اتفاقی افتاد و چرا یه دفه شخضیت بازی عوض میشه و چرا سناتور زندنست مگه تو مرحله قبلیش نمیکشیمش!اگه کسی این بازی رو کرده لطفا توضیحشو بده و اگه کسی ویدئو این قسمت رو میتونه گیر بیاره لطفا راهنمایی کنین .! :))) بازدید: 4389 از گروه : بازی
سلام اقا یه فیلمی بود توش..یه دختره با باباش یه مرد گرگ نما افتاده بود دنبالشون...این مرد گرگ نمارو یه جادوگره مسئول کرده بود...این گرگ نماهه اخرش عاشق دختره میشه!یه تیکه ی فیلم یادم نی دقیق چیشد ولی یه اتفاقی افتاد موهای دختر هی بلند میشد باید با یه تبر مخصوص قطعش میکردی تا دیگ رشد نکنه..ک این گرگ نما میره کاسش تبرو پیدا میکنه!اخر فیلمم انگار سفید برفیو ازخاب بیدار میکردن😐 بازدید: 3436 از گروه : فیلم های سینمایی
دنا این یه سریال میگردم که چند سال پیش دیدم سریال خارجی فقط داستانش یادم دوتا برادر بودن که توی شرط بندی یکی از برادرا اتفاقی پسر پادشاه و میکشه و مامانش بخاطر اینکه پسرش از اون شهر بره یه طلسم میندازه گردنش که فقط یک روز میتونه تو هر شهری باشه بخاطر همینم پسره از شهر فرار میکنه اسم سریال و کسی میدونه بازدید: 3196 از گروه : فیلم
سلام دانش آموز سال دهم هستم. برای روز معلم جشن گرفتیم و متاسفانه یکسری از بچه ها برف شادی و فشفشه زدند و به دلیل حقارت بعضی ها که مشخص نشد چه کسایی بودند معلم دچار حریق شد .. اطلاعات زیادی در مورد وضعیت معلم نداریم ولی به ما گفتن منتقل شد به بیمارستان و کنی سوختگی داشته و چشم سمت راستش هم اشکال پیدا کرده . با توجه به اینکه مقصر اصلی هنوز پیدا نشده اگر معلم دست به شکایت بزنه چه اتفاقی میوفته و حکم چیه ؟ اگر هم مقصر پیدا بشه و اعتراف کنه حکم چیه ممنون میشم به این دو سوال جواب بدید بازدید: 3129 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو بازدید: 3063 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
سلام.من در رابطه با یکی از نزدیکترین فرد زندگیم سوالی دارم.اون یه خانوم جوونه که خیلیییی برام مهمه حالش.در کودکی سابقه حس کردن یه موجود خیالی رو داشته که به اسم صداش میکرده با پی گیری خانواده متوجه شدن که این مسئله برای بچه های تو اون سن و سال طبیعیه.ماباهم خیلی راحتیم واسه همین مشکلاتشو باهام درمیون میزاره.پارسال بود که میگفت خیلی میترسم.وقتی ازش پرسیدم از چی؟ میگفت حس میکنم یکی پیشمه یکی پشت سرمه خیلی میترسم و اینا.یروز بهم گفت اون موجود وحشتناک هی ازم میخواد که مثلا خودمو از پله ها بندازم پایین هی اینو بهم میگه منم هربار به تو فک میکنم که دوست دارم و اینکارو نمیکنم.نگران کننده بود سعی کردم کنارش باشم حرفاشو بهم بزنه تا بعد یه مدت یادش رفت اما الان دوباره برگشته اون حس هاش.دیشب دوباره بهم گفت خیلی میترسم با اینکه تنها نبود تو خونه اما باز میترسد میگفت فک میکنم یه موجود وحشتناک تو خونست حتی از ترس نمیتونست بخوابه یا حتی گریش گرفت.زنگ زد که امروز یکی بیاد پیشش بمونه که کمتر بترسه.حس میکنم حالش خوب نیس.نمیدونم چیکار کنم؟ میترسم اتفاقی بیوفته لطفا کمکم کنید بتونم واسش کاری کنم قبل از اینکه اتفاق ناخوشایندی پیش بیاد.هرچی سریع تر منتظر پاسخ شما هستم.خیلی ممنون بازدید: 2740 از گروه : راهنمای استفاده از سایت
سلام خسته نباشید من 14 سال دارم و مدتی میشه که به طور خیلی اتفاقی با پسری که 8 سال ازم بزرگ تره دوست شدم و خونواده من هم با این نوع رابطه ها خیلی حساس اند من خودم دوست ندارم همچین رابطه ای داشته باشم به نظرم کسل کننده اس ولی پسره خیلی پافشاری میکنه که واقعا ادم حس میکنه منو خیلی دوست داره و میگه حتی اگه جاش هم باشه خودش با خوانوادم حرف میزنه ولی من واقعا موندم بین دوراهی میدونم سنم زیادی کمه ولی یجور رفتار میکنه کم کم منم دارم بهش وابسته میشم لطفا کمکم کنید من واقعا گیج شدم نمیدونم چیکار کنم بازدید: 2550 از گروه : دوستی دختر - پسر
اسم فیلم یادم نیس ولی یه پسر با دوتا دختر هستن که پسره میدونه 10 دقیقه بعد چه اتفاقی میوفته بازدید: 2215 از گروه : سریال های خارجی
پری توی ادم برفی هست که یهو میاد بیرکن دختره اتفاقی میبوستش بازدید: 1976 از گروه : فیلم های سینمایی
دو نفر تو یک شرکتی باهم اتفاقی برخورد میکنن و عاشق هم میشن بازدید: 144 از گروه : اجتماعی
فیلم خارجی حدود ۱۵ سال پیش از ماهواره پخش میشد.داستان زنی که در دره افتاد و سوخت. پزشکان او را پیدا کردند و چهره اش را تغییر دادند. کمی بعد آن زن به طور اتفاقی با همسرش آشنا شد. بازدید: 124 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

بازدید: 21435 از گروه : فیلم های سینمایی

بازدید: 7960 از گروه : ازدواج

بازدید: 4389 از گروه : بازی

بازدید: 3436 از گروه : فیلم های سینمایی

بازدید: 3196 از گروه : فیلم

بازدید: 3129 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو

بازدید: 3063 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

بازدید: 2740 از گروه : راهنمای استفاده از سایت

بازدید: 2550 از گروه : دوستی دختر - پسر

اسم فیلم یادم نیس ولی یه پسر با دوتا دختر هستن که پسره میدونه 10 دقیقه بعد چه اتفاقی میوفته

بازدید: 2215 از گروه : سریال های خارجی

پری توی ادم برفی هست که یهو میاد بیرکن دختره اتفاقی میبوستش

بازدید: 1976 از گروه : فیلم های سینمایی

دو نفر تو یک شرکتی باهم اتفاقی برخورد میکنن و عاشق هم میشن

بازدید: 144 از گروه : اجتماعی

بازدید: 124 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

آیه منسوخ چگونه می‌تواند به عنوان جزئی از قرآن وسیلة هدایت قرار گیرد و در زندگی بشر به کار برده شود؟ بازدید: 4578 از گروه : اجتماعی
سلام دنبال یه کتاب میگردم که درباره اخرت و.... باشه. لطفا یه کتاب خوب بهم معرفی کنید بازدید: 2927 از گروه : سایر سوال و جواب های مذهبی
در واتساپ مفقود شدن گوشی Whatsapp بازدید: 2054 از گروه : واتساپ (whatsapp)
در واتساپ استفاده از حساب قدیمی روی گوشی جدید Whatsapp بازدید: 1395 از گروه : واتساپ (whatsapp)
در بیت زیر نقش ضمیر (م) را بنویسید دریاب که مبتلای عشقم آزاد کن از بلای عشقم بازدید: 150 از گروه : هنر و فرهنگ
کیو تو اینستاگرام دنبال کنم؟ اکانت های جالب و محبوب اینستاگرام رو پیشنهاد بدین بازدید: 2606 از گروه : دنیای مجازی
اسم فیلم اخرش حسرت بود بازدید: 139 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
فیلمی بود که دختره خودش رو شبیه به پسرا کرد ورفت فوتبال بازی کردن بازدید: 1986 از گروه : فیلم های سینمایی
وقتی.که دوفر ازدواج میکنن شب زفات چه کارهایی انجام می دهند وبرای چه این کارهارا انجام میدهند بازدید: 48 از گروه : سوالات گوناگون
خواهشا اموزش اپلود سایت asp.net روی هاست رو بگزارید بازدید: 445 از گروه : آموزش برنامه نویسی
آیا شیدینگ لب درد دارد؟ بازدید: 1426 از گروه : آرایش صورت
فیلم هندی بخاطر ترس از شوهرش میفته دریا از شوهرش پنهان زندگی میکنه بازدید: 50 از گروه : هنر و فرهنگ
یک سریال تخیلی که یک عده داخل یک شهرک گیر میوفتن و شب ها موجودات انسان نما شکارشون میکنند و از هر طرف برن باز برمی‌گردم همونجا چیه؟ بازدید: 32 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
فیلم ترسناک تو یه آپارتمان زندگی میکنن اتفاقی از یکی از واحدا صدای جیغ و داد میشنون و یه مرد رو از اونجا نجات میدن ولی بعد میفهمن اون جن زدست ولی میخواد بکشتشون پس فرار میکنن بازدید: 46 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
من یه تیکه از فیلم را بیشتر بلد نیستم اسم فیلمی که می خواهم اینجوریه که یه دختره به نام آلیزه آلارم گوشی اش را کوک می کند تا بتواند صبح بیدار شود ولی بیدار نمی شود و پدر و مادر و پدر بزرگ و برادر آلیزه بیدار می شوند و برادر آلیزه داد میزند آلیزه این رو قطع کن بعد آلیزه از خواب بلند میشه و آلارم گوشی اش را قطع می کند بازدید: 57 از گروه : سوالات گوناگون

آیه منسوخ چگونه می‌تواند به عنوان جزئی از قرآن وسیلة هدایت قرار گیرد و در زندگی بشر به کار برده شود؟

بازدید: 4578 از گروه : اجتماعی

سلام دنبال یه کتاب میگردم که درباره اخرت و.... باشه. لطفا یه کتاب خوب بهم معرفی کنید

بازدید: 2927 از گروه : سایر سوال و جواب های مذهبی

در واتساپ مفقود شدن گوشی Whatsapp

بازدید: 2054 از گروه : واتساپ (whatsapp)

در واتساپ استفاده از حساب قدیمی روی گوشی جدید Whatsapp

بازدید: 1395 از گروه : واتساپ (whatsapp)

در بیت زیر نقش ضمیر (م) را بنویسید دریاب که مبتلای عشقم آزاد کن از بلای عشقم

بازدید: 150 از گروه : هنر و فرهنگ

کیو تو اینستاگرام دنبال کنم؟ اکانت های جالب و محبوب اینستاگرام رو پیشنهاد بدین

بازدید: 2606 از گروه : دنیای مجازی