سوال و جواب ها با برچسب نکات فروش کلیه

"نکات فروش کلیه" برچسبی است که در این پلتفرم به پرسش‌ها یا موضوعات مرتبط با فروش، بازاریابی، راه‌های افزایش فروش و تکنیک‌های موثر برای بهبود فروش مرتبط می‌شود. این برچسب می‌تواند شامل اصول مذاکره، راهکارهای نوآورانه برای جذب مشتری، ایجاد استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال، مدیریت روابط با مشتری، بهبود تجربه خرید و تمامی جنبه‌های مرتبط با فروش و بازاریابی در زمینه‌های مختلف تجارت و کسب و کار را در بر می‌گیرد. پرسش‌ها زیر این برچسب می‌توانند به کاربران کمک کنند تا استراتژی‌های موثرتری برای بهبود فروش خود پیدا کنند و از تجربه‌های دیگران در این حوزه بهره‌مند شوند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره نکات فروش کلیه سوال بپرس!

من بخاطر مشکل مالی شدید میخواهم کلیه ام بفروشم ولی مشتری پیدا نمی کنم شما می توانید کمکم کنید تا کلیه ام بفروشم اینم شمارم اگر خاموش بود پیام بدهید ممنون

بازدید: 3321 از گروه : سایر سوال و جواب های پزشکی

من بخاطر مشکل مالی شدید میخواهم کلیه ام بفروشم ولی مشتری پیدا نمی کنم شما می توانید کمکم کنید تا کلیه ام بفروشم اینم شمارم اگر خاموش بود پیام بدهید ممنون بازدید: 3321 از گروه : سایر سوال و جواب های پزشکی

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

سلام یک سوال داشتم: هاست از سایت ایرانی بگیرم مشکلی هست؟؟ یا نه فقط باید خارجی باشه بازدید: 487 از گروه : آموزش برنامه نویسی
اسم دختر شهید احمد ابراهیمی چ بود و در کدام روستا زندگی میکرد بازدید: 132 از گروه : دینی و مذهبی
سلام لطفا کمکم کنیدددددد............. چند سالی است که با یک پسری آشنا هستم ..یعنی یه مدت با هم بودیم و قهر کردیم ...اما همش آشتی کردیم و بازم سر هیچ و پوچ قهر کردیم... یعنی دلیل قهر ما این بود که یا بی خبر می شدم ازش یا یه مشکلی برایش پی میومد دیگه جواب منو نمیداد....و این باعث شد من دیگه بهش زنگ نزنم... چون احساس کردم غرور دارم و هر چقدرم دوسش دارم...داشته باشم اما دلیل بر این نیست خودمو همش کوچیک کنم هر چیزی حدی دارد..این طور فکر کردم...و گذشت الان بعد چند ماه دوباره همو دیدیم.... من دوست دارم بازم باهاش باشم.... اما خودشو نمیدونم...؟؟؟؟ راستش می تونم دوباره سره حرف باز کنم .... اما دوست دارم این دفعه خودش سره حرف و باز کنه..... اما هیچی نمیگه و فقط داره با رفتاراتش نشون میده بی احساس نیسسست.... اما من کمی عجول تشریف دارم.... دوست دارم خیلی سری مشخص بشه چند چندیم... نمیدونم چی کار باید بکنم؟ یعنی میگین بشینم باهاش روک صحبت کنم؟؟؟؟؟؟؟ احساس میکنم یکم کم توجه شده نسبت بهم ...اما از طرفی ام رفتارهایی نشون میده وقتی پیششم..که یعنی احساس داره..... آخه مگه میشه کسی نسبت به کسی احساس داشته باشه اما نخواد بهش چیزی ؟؟؟؟؟؟؟؟ کمکم کنیدددد..... بازدید: 3999 از گروه : جوانان و ارتباطات
فیلم هندی که پدر پیر میشه و از یه خانواده دیگه مادر پیری هست که تو پارک برا بازی نوه هاشون با هم اشنا میشن و بعد از بیرون انداختن اولاداشون تو یک مکان باهم زندگی میکنن بازدید: 112 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
دختری به اسم لوسی از رابطه عاشقانش جدا میشه بعد میفهمه که خیلی چیزا راجب عشق دونفره نمیدونسه پس مینویسه که انجام بده بازدید: 76 از گروه : سوالات گوناگون
یه اسم جدید دخترونه که به اسم ریحانه بیاد بازدید: 53 از گروه : سوالات گوناگون
اسم فیلم درباره یک مردی است که در جنگل پیدا می‌شود و توسط چند راهبه زن که به عنوان پرستار در یک کلیسای رهبانی خدمت می‌کنند، مورد مراقبت و درمان قرار می‌گیرد. بازدید: 368 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
كامپيوتر من همش هنگ ميكنه ويندوز هم عوض كردم ولي درست نشد . چرا؟ بازدید: 4438 از گروه : مشکلات نرم افزار
سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو بازدید: 3074 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
ماژول های افزاینده ولتاژ تا چند ولت ورودی را میتوان تحمل کرد؟ بازدید: 73 از گروه : برنامه نویسی
یه فیلم دیدم که یه جا حالت مدرسه شبانه روزی بود که به دخترا رسیدگی میکردن و در آخر پوست صورتشون رو میکندن و میفروختن در آخر یکیشون فهمید و فرار کردن بازدید: 58 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
دعای جادویی میخوام بازدید: 139 از گروه : دینی و مذهبی
در واتساپ چه کسی سرویس واتساپ شما را ارائه می کند Whatsapp بازدید: 1993 از گروه : واتساپ (whatsapp)
داستان دختری که توی جزیره ادمخوارا می‌میره بازدید: 86 از گروه : هنر و فرهنگ
اسم فیلم خارجی که پسرپولدار عاشق دختر فقیر میشود بازدید: 164 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

سلام یک سوال داشتم: هاست از سایت ایرانی بگیرم مشکلی هست؟؟ یا نه فقط باید خارجی باشه

بازدید: 487 از گروه : آموزش برنامه نویسی

اسم دختر شهید احمد ابراهیمی چ بود و در کدام روستا زندگی میکرد

بازدید: 132 از گروه : دینی و مذهبی

سلام لطفا کمکم کنیدددددد.............
چند سالی است که با یک پسری آشنا هستم ..یعنی یه مدت با هم بودیم و قهر کردیم ...اما همش آشتی کردیم و بازم سر هیچ و پوچ قهر کردیم... یعنی دلیل قهر ما این بود که یا بی خبر می شدم ازش یا یه مشکلی برایش پی میومد دیگه جواب منو نمیداد....و این باعث شد من دیگه بهش زنگ نزنم... چون احساس کردم غرور دارم و هر چقدرم دوسش دارم...داشته باشم اما دلیل بر این نیست خودمو همش کوچیک کنم هر چیزی حدی دارد..این طور فکر کردم...و گذشت الان بعد چند ماه دوباره همو دیدیم.... من دوست دارم بازم باهاش باشم....
اما خودشو نمیدونم...؟؟؟؟
راستش می تونم دوباره سره حرف باز کنم ....
اما دوست دارم این دفعه خودش سره حرف و باز کنه..... اما هیچی نمیگه و فقط داره با رفتاراتش نشون میده بی احساس نیسسست.... اما من کمی عجول تشریف دارم.... دوست دارم خیلی سری مشخص بشه چند چندیم... نمیدونم چی کار باید بکنم؟ یعنی میگین بشینم باهاش روک صحبت کنم؟؟؟؟؟؟؟
احساس میکنم یکم کم توجه شده نسبت بهم ...اما از طرفی ام رفتارهایی نشون میده وقتی پیششم..که یعنی احساس داره..... آخه مگه میشه کسی نسبت به کسی احساس داشته باشه اما نخواد بهش چیزی ؟؟؟؟؟؟؟؟ کمکم کنیدددد.....

بازدید: 3999 از گروه : جوانان و ارتباطات

فیلم هندی که پدر پیر میشه و از یه خانواده دیگه مادر پیری هست که تو پارک برا بازی نوه هاشون با هم اشنا میشن و بعد از بیرون انداختن اولاداشون تو یک مکان باهم زندگی میکنن

بازدید: 112 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

دختری به اسم لوسی از رابطه عاشقانش جدا میشه بعد میفهمه که خیلی چیزا راجب عشق دونفره نمیدونسه پس مینویسه که انجام بده

بازدید: 76 از گروه : سوالات گوناگون

یه اسم جدید دخترونه که به اسم ریحانه بیاد

بازدید: 53 از گروه : سوالات گوناگون