سوالات با برچسب سالشه


05

سوال


05

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
آخرین جواب ها با این برچسب
سلام دوست عزیز، اینکه آیا شما واجد شرایط کفالت برادران و خانواده‌تان هستید یا خیر، به عوامل مختلفی بستگی دارد. در ایران، کفالت به معنای مسئولیت مالی و حمایتی نسبت به افراد وابسته است و می‌تواند شامل فرزندان، همسر و سایر اعضای خانواده باشد. با توجه به توضیحات شما، شرایط زیر می‌توانند در ارزیابی وضعیت شما مهم باشند:

- وضعیت پزشکی پدر و مادرتان و نیاز آنها به مراقبت.
- اعتیاد برادرتان و نیاز او به حمایت برای درمان.
- مفقود شدن برادرتان و مسئولیت شما نسبت به فرزندان او.
- وضعیت شغلی و مالی شما و توانایی‌تان در برآوردن نیازهای خانواده.

به طور کلی، برای تعیین اینکه شما می‌توانید به صورت قانونی کفالت خانواده‌تان را بر عهده بگیرید یا خیر، بهتر است که با یک وکیل مشورت نمایید. وکیل می‌تواند با بررسی دقیق وضعیت شما و قوانین مرتبط، راهنمایی‌های دقیق‌تر و متناسب با وضعیت خاص شما ارائه دهد.

<br>در این مورد، ممکن است نیاز به ارائه مدارکی مانند:
<ul>
<li>گزارش‌های پزشکی مبنی بر وضعیت سلامتی پدر و مادر و برادرتان</li>
<li>اطلاعات مالی و شغلی خودتان</li>
<li>مدارک مربوط به مفقود بودن برادرتان و نیاز بچه‌های او به سرپرستی</li>
</ul>
<br>داشته باشید تا وکیل بتواند به شما کمک کند. اگر از لحاظ مالی توانایی مشورت با وکیل را ندارید، ممکن است بتوانید از خدمات حقوقی رایگان یا مشاوره‌های حقوقی دانشگاه‌ها و مراکز حمایتی استفاده کنید.

<br>امیدوارم این اطلاعات به شما کمک کند و بتوانید وضعیت خانواده‌تان را بهبود ببخشید. موفق و سلامت باشید.

<br> جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب
<br>امیدوارم جواب‌های من تونسته باشه کمی به شما کمک کنه.

سوال و جواب ها با برچسب سالشه


برچسب "سالشه" به مواردی اشاره دارد که مربوط به اثری ادبی، هنری، تاریخی یا هر دیگر موضوعی است که در ثبت‌های تاریخی یا منابع معتبر به یک سال خاص ارجاع داده می‌شود. این برچسب برای شناسایی و بحث در مورد رویدادها، ابتکارات یا تغییرات مهمی که در یک سال خاص رخ داده است بسیار اهمیت دارد. این برچسب به کاربران این امکان را می‌دهد که درباره رویدادها و تحولات مرتبط با یک سال خاص پرسش کنند و در مورد آنها بحث کنند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره سالشه سوال بپرس!



چند سوال تصادفی

با سلام واحترام
من 31ساله مهندس ساختمان استخدام رسمی با درآمد ماهانه1200000تومان حدود9ساله پیش با همسرم آشنا شدم ،ایشان تازه دیپلم هنرستان دررشته معماری گرفته بودنند.درنهایت هر دو خانواده بعد از گذشت 3ماه ازآشنایی ما درجریان قرار گرفتند و دراین فاصله ایشان را تشویق به ادامه تحصیل نمودم وبردم کلاس کنکورثبت نام کردم تااینکه درمقطع کاردانی دررشته معماری پذیرفته شدوبعد ازدوسال بعد ازتثیبت شرایط کاری وشروع به تحصیل من وهچنین ترم آخر کاردانی ایشان زمینه ازدواج فرآهم شد.دوره 2ساله دوستی ما رابطه گاهی خوب وبدی داشتیم ومشکل از جانب من بخاطر نوع تفکرات خشک وپوسیده وعدم برخورد صحیح با جنس مخالف بودبطوریکه رابطه دستوری حاکم شدوایشان بدلیل (سن17ساله )کمی که داشتندتحت تاثیر قرارگرفته وعلی رغم میل باطنی کرنش نشان میدادندومواردی که به ایشان تکلیف میکردم مثلا آرایش نکن ،حق بیرون رفتن با خواهررو نداری بیرون میری باید اطلاع بدی چه ساعتی میری وبرمیگردی و... که این مسائل متاثرازشرایط خانوادگی من بود.تا اینکه با مشکلاتی بیان آن خارج ازحوصله است ازدواج کردیم ومن هم تحصیل میکردم وهم کاروبه اصرارمن مجددادرکنکورسراسری شرکت کردند و دررشته مهندسی معماری پذیرفته شدندودرنهایت فارغ تحصیل گردیدند.ازابتدا به دیلل نحوه برخوردپدر وبویژه مادرمن تنش های درهمان ابتدا زندگی ما بوجود آمدواین برخورد ها ناشی ازعدم آگاهی ومدیریت پدر وبویژه مادرم بود که بخاطرفقرفرهنگ خانوادگی آنها ایجاد شد.شاید هم بعضی از حرفها ورفتارهای آنها تعمدی نباشدواین موضوع را من بارها به همسرم میگفتم ولی ایشان اصراربه اینکه من مدافع آنها هستم محکوم میکردودراین میان اصطکاک بین ما زیاد میشد وبه مشاجره ودعوا فیزیکی ختم میشدکه دوبارمادر وخواهر ایشان با تماسی که من گرفتم حضور پیدا کردن ولی متاسفانه ضعف مدیریت و عدم آگاهی آنها برای حل وفصل این موضوعات بی اساس منجر به شعله ورشدن دعوا میشد.واز آن ابتدا یکسری حرمت ها بین ما شکسته شدوسعی کردم ترمیم کنم ولی با یک تلنگرمجددمسائل دامن زده میشد،وتصمیم گرفتم با 2تا خواهر ایشان خیلی رسمی وسرد برخورد کنم.واین روند ادامه داشت تا سال90که گاهی روابط خوبی با همسرم داشتم وگاهی روابط سردی که ایشان پیشنهاد بچه دارشدن دادن ومن نمیپذیرفتم،ویک سال شانه خالی کردم وبالاخره سال 91با اصرار ایشان ومرافه ومراجعه به پزشک وتوصیه پزشک مبنی براینکه ایشان مدت طولانی ازدواج کردن وباردارنشدن مصلحت به اینکه باردار شوند.علی رغم میل باطنی من تصمیم گرفتیم بچه دار شویم.اسفند 92فرزندم به دنیا آمدوبعداز گذشت چند ماه کوران اختلاف همسرم با مادرم تا الان شعله وراست.حس عجیبی دارم نه علاقه ای به همسرم دارم نه به فرزندم دارم.زندگی سخت وکلیشه ای شده،دوستانم رنج سنی 50تا60ساله ازمهندسین همکارهستنند با روحیه های بالا واهل تفریح های سالم کوه ،جنگل وموسیقس دوسالی هست با اینها ارتباط دارم وبصورت هفتگی برنامه میذاریم ویا دورهم جمع میشویم اهل موسیقی وشعر هستنندلحظات شادی را باهم داریم،واقعا حوصله خونه رفتن ندارم هیچ جذابیتی برام نداره ،احساس میکنم فرزند 6ماه ام را دوست ندارم حوصله گریه کردنشم ندارکم،احساس میکنم با همسرم نمیتونم ارتباط بگیرم دیگه دوستش ندارم،ارتباط همسرم باخانواده اش معمولی است ایشان هم ابراز میکند زندگیش تباه شده واززندگی وازدواجش راضی نیست ومشکل اساسیش به یاد آوردن خاطرات تلخ گذشته است ،سردی بدی حبه زندگی ما حاکم شده،واقعا نمیدونم چی باید کنم.
توضیح اینکه ازلحاظ مالی وفرهنگی تقریبا هردوخانواده دریک سطح اند



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.