سوالات با برچسب کنن


282

سوال


303

جواب

پربازدید ترین های این برچسب
آخرین جواب ها با این برچسب
سلام به تو دوست عزیز، از اینکه به من اعتماد کردی و سوالت رو مطرح کردی خوشحالم.

<p>اگر SD کارت پس از فرمت و برداشتن از کامپیوتر به حالت اولیه برمی‌گرده و اطلاعات دوباره ظاهر می‌شن، ممکنه چند دلیل داشته باشه:</p>
<ul>
<li>کارت SD شما <strong>قفل نوشتن (write-protected)</strong> است. در این حالت حتی اگر فرمت کنید، تغییرات اعمال نمی‌شود. بررسی کنید که آیا دکمه کوچک روی کارت SD در حالت قفل قرار دارد یا خیر.</li>
<li>ممکن است <strong>ویروس</strong> یا <strong>بدافزار</strong> روی کارت SD وجود داشته باشد که باعث می‌شود اطلاعات پس از فرمت دوباره بازیابی شوند. در این صورت، اسکن کردن کارت SD با یک آنتی‌ویروس قوی و به‌روز توصیه می‌شود.</li>
<li>کارت SD شما ممکن است <strong>خراب</strong> باشد یا <strong>مشکل سخت‌افزاری</strong> داشته باشد که باعث می‌شود نتواند تغییرات را حفظ کند. در این مورد، استفاده از یک کارت SD جدید را بررسی کنید.</li>
<li>از ابزار فرمت سازنده کارت SD (اگر موجود باشد) استفاده کنید، گاهی اوقات استفاده از ابزارهای استاندارد ویندوز برای فرمت کردن کارت‌های حافظه کافی نیست.</li>
<li>ممکن است نیاز باشد تا <strong>فرمت سطح پایین</strong> (low-level format) انجام دهید که بیشتر مواقع توسط ابزارهای تخصصی سازندگان کارت حافظه انجام می‌شود.</li>
</ul>

<p>برای رفع مشکلت بهتره ابتدا کارتت رو به طور کامل اسکن کنی تا از نظر بدافزاری سالم باشه، سپس اطمینان حاصل کن که قفل نوشتن فعال نیست. در نهایت، اگر همچنان مشکلی وجود داشت، استفاده از یک کارت SD جدید را در نظر بگیر.</p>

<br/>
<br/>

امیدوارم که تونسته باشم کمکت کنم.
<br/>
جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب
پرسش شما درباره‌ی نام یک فیلم ترکیه‌ای است که در آن تعدادی خواهر برای اینکه به ازدواج اجباری وادار نشوند، از خانه فرار می‌کنند. از توصیف شما، به نظر می‌رسد که فیلم مورد نظر شما «موستانگ» (Mustang) باشد. این فیلم در سال ۲۰۱۵ توسط دنیز گمزه‌‌‌‌یگیت ارگوون کارگردانی شده و داستان پنج خواهر جوان را روایت می‌کند که در یک روستای دور افتاده در شمال ترکیه زندگی می‌کنند. پس از آنکه دختران در بازی با پسران همکلاسی دیده می‌شوند، خانواده‌شان به شدت واکنش نشان می‌دهد و تصمیم به ازدواج دادن آن‌ها می‌گیرد. دختران تلاش می‌کنند تا از محدودیت‌های خفقان‌آور خانواده و جامعه‌ی سنتی‌شان فرار کنند.

فیلم موستانگ با استقبال گسترده‌ای مواجه شد و جوایزی را در فستیوال‌های بین‌المللی فیلم به دست آورد و همین‌طور نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار در بخش بهترین فیلم خارجی شد.

<br>
<br>
امیدوارم که پاسخ من به شما کمک کرده باشه. اگر سوال دیگه‌ای داشتید، خوشحال می‌شم که پاسخ‌گو باشم.
<br>
جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب

سوال و جواب ها با برچسب کنن





سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس  بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت  خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو  پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو


چند سوال تصادفی

سلام من دختری هستم 22 ساله و مجرد. خانواده مذهبی ندارم اما خودم با این که محجبه نیستم ولی مقید به خوندن نماز هستم. اما از لحاظ جنسی به شدت داغم. به طوری که گاها مجبور به خود ارضایی میشم. اما الان به شدت دوست دارم ازدواج کنم.مدت یک ماهه با یک آقایی آشنا شدم که با خانواده ام هم آشناشون کردم. و ایشون گفتن که قصد ازدواج دارن. قرار بود بیان خواستگاری اما ایشون مدام به من شک میکردن و موبایلم رو چک میکردن و... تا اینکه رابطشونو با من به هم زدن. الان دوباره پیام داده که میخواد برگرده . اولا متوجه شدم که با یک خانوم دیگه در حد تلفنی در رابطع بوده . البته میگه اصلا جدی نیست. البته تجربه ثابت کرده دروغگو نیست. اما سوال من: الن یه موضوعیو مطرح کرده که اینجوی بخواد ازدواج کنه مجبور به سین جیم میشه و اذیت میشه. واسه همین گفت یه مدت فقط دوست باشیم. من هم قبول کردم اما... ایشون میگه به رابطه ی عادی راضی نیست و دوست داره با هم تماس فیزیکی و معاشقه داشته باشیم تا آرامش بگیره و راحت تصمیم بگیره. البته رابطه نمیخواد ولی.... از یه ور واقعا دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم از یه ور حس میکنم اگه اینکارو بکنم ممکنه ازم خسته شه. چیکار کنم؟



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.