سوال و جواب ها با برچسب چراغ چک



ا سلام خدمت دوستان

مشکلی که داشتم اینه که پراید دوگانه کارخانه مدل 89 رو حدود 3و4 ماهه خریدم.تا حالا خوب کار کرده ولی چند روز پیش که برای اولین بار باهاش رفتم مسافرت.موقع برگشتن که روی گاز می اومدم تو راه یهو آمپر بنزینش از نصف اومد رو خالی چراغ نارنجیش روشن شد شروع کرد چشمک زدن.رفتم بنزین زدم دیدم تا نصف بنزین داده.الان بنزین پره ولی آمپر بنزین صفر نشون میده،چراغشم چشمک میزنه.استارت که میزدم رو گاز کار میکرد.چراغ cng طبق معمول روشن میشد ولی دیگه کلید cng کار نمیکرد که سوخت رو تعویض کنه بره رو بنزین.فقط رو گاز کار میکرد.گاز هم کم داشتم.خدا رو شکر نصف شب به یه امداد سایپا رسیدم.اولش گفت ممکنه از پمپ بنزین باشه شاید سوخته،تست کرد دید موقع استارت بنزین میاد مشکلی نیس.کلی روش کار کرد سر در نیاورد.زنگ زد یه باطریساز اومد اونم کلی باهاش ور رفت سیم باطری رو در آورد اتصال کوتاه کرد.سوکت گاز رو در آورد... آخرش گفت ماشینت همه چیزش درسته از ecu اش هس.خلاصه گذاشت رو بنزین.مدار گاز رو قطع کرد گفت فردا ببر برا ecu برنامه بزنن.70 تومن هم پول گرفت.البته 30 تومن پول آژانسش.خلاصه اونجوری خودمو رسوندم خونه.حالا راحت استارت میخوره رو بنزین کار میکنه فقط چراغ چک هم روشنه.رادیو ماشین هم از کار افتاده.بنظرتون مشکل از چیه؟با برنامه ecu حل میشه؟
ا سلام خدمت دوستان

مشکلی که داشتم اینه که پراید دوگانه کارخانه مدل 89 رو حدود 3و4 ماهه خریدم.تا حالا خوب کار کرده ولی چند روز پیش که برای اولین بار باهاش رفتم مسافرت.موقع برگشتن که روی گاز می اومدم تو راه یهو آمپر بنزینش از نصف اومد رو خالی چراغ نارنجیش روشن شد شروع کرد چشمک زدن.رفتم بنزین زدم دیدم تا نصف بنزین داده.الان بنزین پره ولی آمپر بنزین صفر نشون میده،چراغشم چشمک میزنه.استارت که میزدم رو گاز کار میکرد.چراغ cng طبق معمول روشن میشد ولی دیگه کلید cng کار نمیکرد که سوخت رو تعویض کنه بره رو بنزین.فقط رو گاز کار میکرد.گاز هم کم داشتم.خدا رو شکر نصف شب به یه امداد سایپا رسیدم.اولش گفت ممکنه از پمپ بنزین باشه شاید سوخته،تست کرد دید موقع استارت بنزین میاد مشکلی نیس.کلی روش کار کرد سر در نیاورد.زنگ زد یه باطریساز اومد اونم کلی باهاش ور رفت سیم باطری رو در آورد اتصال کوتاه کرد.سوکت گاز رو در آورد... آخرش گفت ماشینت همه چیزش درسته از ecu اش هس.خلاصه گذاشت رو بنزین.مدار گاز رو قطع کرد گفت فردا ببر برا ecu برنامه بزنن.70 تومن هم پول گرفت.البته 30 تومن پول آژانسش.خلاصه اونجوری خودمو رسوندم خونه.حالا راحت استارت میخوره رو بنزین کار میکنه فقط چراغ چک هم روشنه.رادیو ماشین هم از کار افتاده.بنظرتون مشکل از چیه؟با برنامه ecu حل میشه؟


چند سوال تصادفی

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام من رستم 24 سال دارم...برادر کوچکترم 22سال دارد...10 سال پیش ساعت 2:30صبح وقتی برادر کوچکترم خواب بود من در حال ضبط یک کاست نوار بودم..من و برادرم در یک اتاق بودیم ..بلندگوی ضبط را نزدیک خودم که کنار برادرم بودم گذاشته بودم...که ناگهان ناخواسته صدای بلندگوی با اخرین ولوم پخش شد ...بمدت 6ثانیه ..برادرم در حالت خواب از جایش پرید و بعد از قطع صدای بلندگو سر جایش افتاد ....واز خواب بیدار نشد...وقتی از خواب بیدار شد من ماجرا را برایش گفتم اما او حتی این قضیه یادش نمیامد... از امان موقع مدتی بعد حدوداا 7ماه بعد ..در هفته یکباردر خواب میترسید و با صدای بلند از خواب بیدار میشد ...پیش دکتر هم نمیرفت....این وضعیت سال به سال بدتر میشد...تا جایی که دوسال پیش برای مدتی کاملا دچار اختلال روانی شد..یعنی هر شب از خواب با فریاد های بسیار وحشتناک بیدار میشد و کاملا افسردگی شدیدی گرفت ...ب لطف خدا بعد از 6 ماه وضعیتش بهتر شد..اما حالا دومرتبه مثل سابق در خواب فریاد میزند بسیار وحشتناکتر از گذشته ...وقتی بیدار است حالش خوب است اما چند روز پیش با هم بحثمان شد و برادرم بهم گفت که زود عصبی میشم کنترلم رو از دست میدم اونقدری که قلبم میخواد منفجر بشه ...و بیش از چندین دفعه در خیابان بیرون از منزل بدون اینکه متوجه چیزی بشم بیهوش میشم و وقتی بهوش میام تنها چیزی که میدونم اینکه روی زمین توی یک کوچه افتاده ام و حالت بیهوشی من زمان کوتاهی دارد حدوداا 1یا2 دقیقه...و در اخر برادرم گریه کرد و بهم گفت که من پیش یک روانشناس بدون اینکه خانواده با خبر بشه رفته ام و روانشناس بهم گفته که همه اتفاق هایی که برات پیش امده دلیلش تنها میتونه یک شوک به مغزت در زمان استراحت باشه...و بعدش برادرم بهم گفت که من مسول همه این رنج و درد و عذابی که میکشه....از اون لحظه تا حالا من کلا اعصابم بهم ریخته..تازه میخواستم ازدواج کنم که همه چیز را بهم زدم..کلی احساس گناه میکنم ..قلبم خیلی بدرد میاد و میسوزه خیلی گریه میکنم ..من برادرم را خیلی دوست دارم ..تنها دعای من بعد نمازم اینه>>خدایا منو زودتر از این دنیا ببر و حال داداشمو خوب کن..هر شب میرم بیرون بین اونایی که ادعاشون میشه عمدا با شمشیر بهشون حمله میکنم که شایید یکی منو از این دنیا مرخصم کنه اما متاسفانه همچین اتفاقی تا حالا نیوفتاده و چند نفر بیگناه را هم بشدت مجروع کردم..کلا دارم دیونه میشم همین الان هم گریه کردم ..خیلی دارم عذاب میکشم اما نه به اندازه برادرم..لطفا کسی میتونه یک راه برای بهبودی وضعیت برادرم پیشنهاد بده..هرکی کمکم کنه من تا روزی که زنده ام برای خودش و نسلش دعای خیر میکنم>>و در ضمن داداشم توی خواب که جیغ میکشه هر بار یا یکی از اعضای خانوادمون رو میبینه که میخواد بهش اسیب بزنه یا یک پیرمرد که شمشیر بدست بسمتش حمله میکنه و میخواد بکشدش>>همین موضوع باعث شده من از دست روانشناسی که به برادرم مشاوره داده بسیار ناراحت بشم..یک روانشناس برای رضای خدا نظر کاملا علمی را بمن پیشنهاد بده ..من منتظر جوابتان هستم ..و من الله توفیق..



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.