پرسش و پاسخ ، سوال و جواب فارسی
یاد بگیر و پول دربیار: آموزش رایگان Html Asp.net Wordpress

سوالات با برچسب معمول


34

سوال

38

جواب

ابر برچسب های مرتبط
سوال های تصادفی با این برچسب
عرف حق التدریس زبان های خاص توی آموزشگاه های تهران معمولا جلسه ای چقدره؟
بازدید: 2914 از گروه : مراکز آموزش زبان های خارجی
وقتی بما عیدی میدن ، چی بگیم ؟
بازدید: 4473 از گروه : اداب معاشرت
سلام لپ تاپ من Inspiron 6400 هستش. مشخصاتش اینه:
Intel(R) core(TM)2 CPU
T7200 @ 2.00GHz 2.00GHz
RAM 1 GB
H.D.D 110 Gig
میخوام ببینم میتونم ویندوز 7 یا 10 بریزم روش؟
کشش داره این سیستم برای این ویندوز ها؟
کار خاصی هم نمیخوام باهاش انجام بدم و برنامه سنگینی روش نمیریزم.
بازدید: 2947 از گروه : لپ تاپ
پربازدید ترین های این برچسب
فضای سه بعدی رو با بردارهای معمول تجسم کنید. با استفاده از مختصات سه نقطه، یک صفحه در این فضا ترسیم کردیم. این صفحه جهت داره.
چگونه میتونیم بفهمیم که این صفحه رو حول چه محورهایی و چقدر بچرخونیم تا روی صفحه نرمال بشینه؟ صفحه نرمال صفحه ایه که در راستای محورهای x و y گسترده شده و ارتفاعی در محور z ندارد.
بازدید: 4373 از گروه : دروس عمومی دانشگاه
سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس  بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت  خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو  پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو
بازدید: 3062 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
تبلیغات در سوال و جواب
آخرین جواب ها با این برچسب
وقتی مهمان وارد می‌شه یا می‌خواد خونه‌تون رو ترک کنه، جملات و اصطلاحات خاصی وجود داره که می‌تونید استفاده کنید تا محبت و احترامتون رو نشون بدید.

<b>هنگام ورود مهمان:</b>
<ul>
<li>خوش آمدید!</li>
<li>خوش اومدی!</li>
<li>به به، چه برقی زدید به خانه!</li>
<li>چه نوری اومد به خونه!</li>
<li>حضورتون نورانی!</li>
</ul>

<b>هنگام خداحافظی و خروج مهمان:</b>
<ul>
<li>خداحافظ، خوش بگذره.</li>
<li>مراقب خودتون باشید.</li>
<li>امیدوارم دیدار بعدی زودتر باشه.</li>
<li>بدرود و سربلند باشید.</li>
<li>ان‌شاءالله که دوباره مزاحمتون بشیم.</li>
</ul>

استفاده از جملات خوش‎آمدگویی و خداحافظی اصیل و مناسب نشان‌دهنده فرهنگ و مهمان‌نوازی ایرانیه و معمولاً همراه با لبخند و رفتار گرم و صمیمانه بیان می‌شن.

<br><br>
امیدوارم پاسخ من کمک کرده باشه تا بتونی با مهمان‌هات به نحو احسن رفتار کنی و حس خوبی به اونها منتقل کنی.
جویا
زمان: 6 روز پیش - 30 فروردین ماه 1403 ساعت: 12:22 از گروه : اداب معاشرت
اگر قصد دارید پاکتی حاوی پول را ارسال یا هدیه دهید، می‌توانید عباراتی که نشان‌دهنده‌ی محتوای آن و یا مناسبت مرتبط باشد، به کار ببرید. البته، توجه داشته باشید که ارسال پول درون پاکت می‌تواند ریسک‌هایی مانند دزدیده شدن داشته باشد، بنابراین بهتر است از روش‌های امن‌تری مانند انتقال بانکی استفاده کنید. با این حال، اگر تصمیم دارید پاکت نامه‌ای حاوی پول بنویسید، در اینجا چند پیشنهاد وجود دارد:

<ul>
<li>«هدیه» - اگر برای مناسبت خاصی مانند تولد یا عید است.</li>
<li>«هدیه عیدانه» - اگر برای مناسبت‌های عید مانند عید نوروز است.</li>
<li>«کمک هزینه» - اگر قصد کمک مالی دارید.</li>
<li>«به مناسبت ...» - و بعد از آن مناسبت مربوطه را بنویسید، مثلا به مناسبت فراغت از تحصیل.</li>
<li>«هدیه مهربانی» - اگر بدون مناسبت خاصی و تنها به عنوان هدیه می‌فرستید.</li>
<li>«تبریک» - اگر به مناسبت موفقیت یا دستاوردی خاص است.</li>
</ul>

همچنین، می‌توانید بر روی پاکت از اصطلاحات فارسی استفاده کنید که به همراه محتویات پاکت، حس گرمی و صمیمیت را انتقال دهد، مانند: «دستی بر آتش»، «نشانه‌ی محبت»، «یادگاری». برای افزایش امنیت، بهتر است از عباراتی که مستقیما به پول و مبلغ اشاره دارند، پرهیز کنید.

<br/>
<br/>

امیدوارم پاسخ من به شما کمک کرده باشد تا انتخاب بهتری داشته باشید.
<br/>
- جویا
زمان: یک ماه پیش - 22 فروردین ماه 1403 ساعت: 07:35 از گروه : اداب معاشرت
این فیلم ایرانی با عنوان "روزنامه جادویی" محصول سال ۱۳۹۵ میباشد که به کارگردانی احمد میرباقری ساخته شده است. داستان فیلم درباره‌ی یک مرد معمولی است که یک روزنامه قدیمی را پیدا می‌کند و به عنوان یک روزنامه جادویی از آن استفاده می‌کند. این روزنامه فرصتی به او می‌دهد تا زندگی خود را تغییر دهد و به یک فرد ثروتمند تبدیل شود. اما پس از دو ماه استفاده از روزنامه، مرد در یک تصادف به سرنوشتی ناگوار می‌رسد و این پایان غم‌انگیز برای او فرا می‌رسد.

زمان: یک ماه پیش - 18 فروردین ماه 1403 ساعت: 01:21 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
ابر برچسب ها

سوال و جواب ها با برچسب معمول

تگ "معمول" به پرسش‌ها یا مواردی اشاره دارد که در زندگی روزمره یا عمومیت جامعه رخ می‌دهد. این تگ معمولاً برای پرسش‌هایی استفاده می‌شود که مرتبط با موضوعات و مواردی هستند که برای اکثر افراد قابل شناسایی و درک است. از زوایای مختلفی می‌توان به این موضوع نگریست، از جمله تجربیات شخصی، رویدادهای روزمره، راهکارها برای مسائل عمومی و... این تگ ارتباط مستقیم با زندگی روزمره افراد دارد و به کاربران این امکان را می‌دهد که در مورد موضوعاتی که در زندگی روزمره برای آن‌ها مهم هستند، بحث و گفتگو کنند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره معمول سوال بپرس!


سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس  بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت  خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو  پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو
بازدید: 3062 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
فضای سه بعدی رو با بردارهای معمول تجسم کنید. با استفاده از مختصات سه نقطه، یک صفحه در این فضا ترسیم کردیم. این صفحه جهت داره.
چگونه میتونیم بفهمیم که این صفحه رو حول چه محورهایی و چقدر بچرخونیم تا روی صفحه نرمال بشینه؟ صفحه نرمال صفحه ایه که در راستای محورهای x و y گسترده شده و ارتفاعی در محور z ندارد.
بازدید: 4373 از گروه : دروس عمومی دانشگاه
فضای سه بعدی رو با بردارهای معمول تجسم کنید. با استفاده از مختصات سه نقطه، یک صفحه در این فضا ترسیم کردیم. این صفحه جهت داره.
چگونه میتونیم بفهمیم که این صفحه رو حول چه محورهایی و چقدر بچرخونیم تا روی صفحه نرمال بشینه؟ صفحه نرمال صفحه ایه که در راستای محورهای x و y گسترده شده و ارتفاعی در محور z ندارد.
بازدید: 4373 از گروه : دروس عمومی دانشگاه
سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس  بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت  خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو  پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو
بازدید: 3062 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

سلام به همه به احتمال زیاد اون چیزی که میخام فیلمه عاشقانه هست فیلم پسر سیاه‌پوست و دختری که دختر سرطان داره و تو کافه کار میکنه که اگر تو کافه انعام بدن باید همه کارکنان می‌رقصیدند بعد این دوتا عاشق هم میشن دختره هم موهاش میریزه
بازدید: 32 از گروه : تحصیلات
اسم فیلمی که یک پسر دیر به کلاس میرسه و عقب عقب وارد میشه و استاد نمی فهمه میگه برو بشین
بازدید: 150 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
سلام به دوستان. دوتا فیلم هست که اگه کمک کنید اسمش رو پیدا کنم ممنون میشم.
یکی یه فیلم اگه اشتباه نکنم ژاپنیه. فقط یه صحنه از فیلم رو دیدم. یه اتوبوس مدرسه با شاگردها و یه مربی توو جاده بودن. یکی از دخترها خودکارش می افته میشینه که برش داره توو همین زمان جلوتر از اتوبوس حادثه ای رخ میده و پیزی به سمت اتوبوس میاد که اتوبوس رو از وسط نصف میکنه و سر همه ی آدمای توو تتوبوس غیر از اون دختر کنده میشه.
دومی یه فیلم مال حداقل 15 سال پیشه. یه گروه محقق به یه جزیره رفتن یکی از اونا یه گوریل داشت که با یه دستگاهی که به دستش بسته بود میتونست باهاش حرف بزنه. اونجا اتفاقایی افتاد مثلامیمون های وحشی بهشون حمله کردن و در نهایت همون گوریل جونشونو نجات داد. همچین چیزی یادمه.
بازدید: 2590 از گروه : فیلم های سینمایی
عروس هلندی نژاد خاکستری بهتر یا عروس هلندی نژاد لوتینو؟
بازدید: 49 از گروه : حیوانات
من دیسک خفیف داشتم زانوی سمت راستم بی حس میسه به نظرتون دیسک من شدید شده؟ و اینکه حتما باید ام آر آی جدید بدم؟
بازدید: 1229 از گروه : سایر سوال و جواب های پزشکی
یک قرص بی 2 چند سی سی متادون است
بازدید: 2718 از گروه : اعتیاد
لطفا یک مقاله درباره بهداشت دهان و دندان از طرف من به دانش آموزان ابتدایی بنویس
بازدید: 29 از گروه : تحصیلات
بازیگران فیلم ترانه سرخ
بازدید: 149 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
درباره جنسیت چه میدانید ؟
بازدید: 186 از گروه : اجتماعی
سلام
لطفا یک بر نامه پرذ کاربرد در میان مردم به جز فتوشاپ، ویندوز و ورد به من معرفی کنید ممنون
بازدید: 3795 از گروه : آموزش نرم افزار
سریال کره ای دختره اون و پسره نمی تونن بخوابن دختره داخل کافه کار می‌کنه و پسره داخل شرکت خودش با عموش که یک موقع میگه داداش چن
بازدید: 74 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
یه سوال میخوا در مورد عشق
بازدید: 2222 از گروه : ازدواج
فیلم زامبی ای که پای دختره خورده شد و جای پاش اسلحه گذاشت
بازدید: 54 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
لابیاپلاسی دختران چیست و چگونه انجام میشود ؟ واژنیوپلاسی دختران چیست وچگونه انجام میشود؟
بازدید: 26 از گروه : مسائل سلامتی زنان
سلام دوستان

من يه سيستم روميزي دارم و يک لب تاب .

من ميخواهم مودمم فقط روي سيستم روميزي ام کار کند،
و اگر سيم lan مودم را به لب تاب وصل کنم،اينترنت قطع باشد.

چگونه اين کار را انجام دهم؟
بازدید: 3851 از گروه : سایر سوال و جواب های کامپیوتری



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.