سوال و جواب ها با برچسب قالب وبلاگ


قالب وبلاگ یک موضوع مرتبط با طراحی و تنظیمات ظاهری وبلاگ‌ها است. این قسمت برای کاربرانی جامعه ما که به ایجاد وبلاگ‌ها و اشتراک گذاری محتوا علاقه‌مند هستند، اهمیت دارد. از طریق این برچسب، می‌توان به انتخاب و استفاده از قالب‌های مناسب برای وبلاگ، راهنمایی‌ها برای بهبود ظاهر و عملکرد وبلاگ، و همچنین اشتراک تجارب و نکات مفید در این زمینه پرداخت. این برچسب از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا به کاربران کمک می‌کند تا وبلاگ شخصی یا حرفه‌ای خود را به بهترین شکل ممکن طراحی و مدیریت کنند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره قالب وبلاگ سوال بپرس!



چند سوال تصادفی

من یه دختره 18 سالم
چن ساله متوجه شدم که به روحیات دخترونه علاقه ای ندارم!
اتفاقن بچه که بودم خیلی دختر بودما ولی بزرگ که شدم دیگه به اون شدت نیس...یا بهتره بگم دیگه نیس! (تو پرانتز بگم که تاحالا دوس پسر نداشتم)
4-5 ساله همیشه موهام پسرونس!...اهل آرایش کردن و لاک زدن و لباس باز پوشیدن و زرت و زرت عکس گرفتن و این لوس بازیای دخترونم نیستم!
ظاهرم خعلی سردو خشکه..تیپمم اسپرته! تو مدرسه و بیرونم سگم و زیاد با دخترا نمیپرم!
ولی دخترا همش بهم میگن جذابمو ازم میخوان نقش دوس پسرشونو بازی کنم!! -_-
من ترنس نیستمو و علاقه ای به تغییرجنسیت ندارم!
اونی که ترنسه وضعیتش کاملن مشخصه و میدونه چی میخواد!
ولی من بلاتکلیفم!
من از پسر بودن فقد ظاهرشو دارم! دلم نمیخواد کارای پسرونه یا نقش دوس پسر کسیو بازی کنم!
اما به غلط برداشت میشه که من کلن همه چیم پسرونس!
درحالی که من دخترم! فقد لوس نیستم!...منم دخترمو به ازدواج با پسر فک میکنم!
اما خب دچار مشکل شدم!
به نظرتون من باید چیکارکنم؟!
سلام من پسری 13 ساله هستم من با دختری در یک جشن دوست شدم و خیلی همدیگرو دوست داریم یعنی دیوونه همدیگه ایم ما تقریبا یک ماه با هم دوست بودیم!
اون قبل از اینکه با من دوست بشه با یه پسر دیگه ای دوست بود که اون پسر وقتی اون دختر منو ول کرد قرس خورد و به بیمارستان رفت و دوست دخترم وقتی اینو فهمید با من قهر کرد و ولم کرد و با من جوری رفتار میکرد که اصلا من وجود نداشتم! بعد یک ماه دیدم فایده نداره و بر نمیگرده خواستم خود کشی کنم! خواستم خودمو دار بزنم و این کارم کردم ولی همین که نفسم داشت بند میومد و چشمم سیاهی میرفت داداش بزرگم اومد و تنابو از گلوم دراورد منو به بیمارستان برد و از رو بد شانسی زنده موندم و الان چهار ماهه که حتی ندیدمش شمارشم دارم ولی نمیدونم چی بهش بگم و از این که دوباره ببینمش و منو ول کنه میترسم من الان بخواتره اون مشکله قلبی پیدا کردم ولی هنوز اونو دوست دارم و نمیخوام از دست بدمش لطفا لطفا به منه بد بخت کمک کنید اگه انصاف دارید راهنماییم کنید نزارید سکته کنم هر روز گریه میکنم هر روز به فکره اونم چند بار خواستم رگمو بزنم ولی دیدم مرامشو ندارم و نمیتونم:( کمکککککک



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.