سوالات با برچسب سیاه


122

سوال


129

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
باسلام
يك سوال روانشناسي (بي انگيزگي )
من امسال مي خوام كنكور تجربي بدهم من سردر گم شدم من هم فیزیک را دوست
دارم هم پزشکی مغز واعصاب در کل عاشق پژوهشم... ولی امسال کنکور تجربی
ميدم مشکل اوليه من اين بود وهست که درس می خونم کلا در مطالب درسی مثل فیزیک
و...فرو می روم مثلا دارم امواج میخونم در فکر فرو می روم كه چه استفاده
هايي دارد وآيا ميتونم در پروژه هاي شكفت انگيز زمان وفيزيك استفاده كرد سرعت سياهچاله ها ...چقدر است
ميتونم سياهچاه در زمين بسازم در ذهن بسيار اين پژوهش ها رو انجام ميدم و.....و
بعد از مدتی به ساعت نگاه می کنم می بینم وای نزدیک
بعد ظهره وبه درسی نرسیدم و ...واگر به اشتباهات كتاب پي ببرم دلم
ميخواهد درستش رابيابم ومثل بقيه دنبال حفظ كردن نيستم ....به دروس عمومی
علاقه ای ندارم به جز معارف عاشق كه به دنبال آیات وتفسیرو فلسفه هاي
جالبی که به آن میرسم هستم ولی گاهی دوباره آیه ای من را به فکر فرو مي
برد تا شب ممکن است بدون آنکه متوجه شوم به آن فکر کنم آيا من هم ميتوانم
مثل پروردگارم خلق كنم يك زمين كوچك با آدم هاي كوچك بسازم پرندگان كوچك .............
.بسازم كه باز خداوند مالك آنهاست و مراقب آنهاست من وسيله ساختن وآفرينش آنها شوم
خداوند در سوره بقره فرمو به انسان اسما الله را تعليم دايم پس ميتوانم تقليد كنم ومثل خدايم بسازم
كه در واقع انگار من همه آموزشها را ميدانم فقط بايد يادآوري بشه من ميخوام از خالق خودم تقليد كنم ..........ولي چکاااااار کنم
؟؟؟؟؟لطفا به من کمک کنید؟؟؟نوشتن افكار... بود را امتحان كردم جز سوالات
جديد تر وپر كردن برگه هاو باز شدن قضيه ها چيزي نصيبم نشد خواستم جواب
سوالاتم را در اينترنت جست و جو كنم ولي درسته به جواب ميرسيدم از گيجي
ام كم ميشدوباعثه رسيدن به پاسخ ميشد ولي بازم زمانم را از دست مي دادم
وباخود ميگويم اي كاش زمان به جاي 24ساعت 72 ساعت بود آن وقت به نتايج
خوبي ميرسم ولي با 24 ساعت نميشود اينكه در موضوع فرو ميروم كاملا
ناخواسته است نمي دانم چه كار كنم وزماني كه اينگونهاوضاع درهم وآشفته رو ميبينم
و زمان كم ومحدود از خواندن وتلاش كردن خسته ميشم و رهايشان ميكنم بدتر اينكه زماني
كه فك ميكنم براي چي بايد تلاش كنم كه مثلا پزشك اعصاب شوم يا هرچيز ديگه كه بعد
به روزمرگي دچار بشم مثل بقيه چون بااين زمان محدود هيچكار جز زندگي كردن وروزمرگي
چيزي نمي ماند خسته ميشم جديدا متوجه سفر در زمان شدم كه تا حدودي امكان پذير است
و در آيات قرآن هم سخني از آن به ميان آمده يكم اميدوار شدم ولي باوجود درسهاي كنكور نميتونم
به اين موضوع برسم وجالب تر اين كه ساختن جسم جديدوعبور از زمان كه به تازگي در آيات قرآن
مطالبي يافتم كه خيلي برام جالب بود اگه وارد دانشگاه بشم اصلا وقتي براي فيزيك نميماند .........
چيكار كنم اين موضوع داره اشكمو در مياره دلم به درس وپژوهش و اصلا دلم نميخواد هيچكاري بكنم
آخه اصلا اصلا هدف مشخصي ندارم فقط ميخوام ياد بگيرم بايد راهي يافت كه به صرفه تر و بهتر از خواندن با لب ودهان يا چشم
باشد مثلا انتقال داده ها با امواج و...كه اينكار امكان پذير است ولي نه با تجهيزات امروز ....من دليل يادگيري رو نميفهمم
اوايل از همه چيز لذت ميبردم ولي حالا دليل وجود اين همه قدرت در جسم آدمي رونميفهمم و........................
گيجم و خسته وبي انگيزه ............
آخرین جواب ها با این برچسب
سلام! بنظر میاد دنبال نام یک انیمیشن خاص هستی که داستانی درباره یک پسر به اسم جک داره که با انداختن سنگ در دیگ جادویی، غذاهای خوشمزه به دست می‌آورد و یک زن شیطانی با صورتی آتیشین در داستان حضور داره. متاسفانه با این توصیفات دقیقا نمی‌تونم انیمیشن خاصی رو مشخص کنم، چون ممکنه به داستان‌های متفاوتی اشاره داشته باشه و من اطلاعات به‌روزی تا این لحظه ندارم.

البته امکان داره این توصیفات مربوط به بخشی از یک قصه سنتی یا اقتباسی نوین از داستان‌های فولکلور یا اساطیر باشه. به‌طور معمول در داستان‌های قدیمی و اساطیری شخصیت‌هایی مانند جادوگران و موجودات شیطانی با ویژگی‌هایی منحصر به فرد وجود دارند که ممکن است با گذر زمان در داستان‌های مختلف و انیمیشن‌ها بازآفرینی شده باشند.

اگرچه اطلاعاتی که داده‌ای ممکن است کافی نباشد برای شناسایی دقیق انیمیشن، اما توصیه می‌کنم جزئیات بیشتری راجع به داستان انیمیشن، شخصیت‌های دیگر، ترانه‌ها یا صحنه‌های خاصی که به یاد داری بفرستی تا بتوانم بهتر کمکت کنم.

فعلا می‌توانی در اینترنت و در فروم‌های مربوط به انیمیشن و فیلم‌های قدیمی جستجو کنی و یا از گروه‌های علاقه‌مند به انیمیشن‌های کلاسیک در شبکه‌های اجتماعی سوال بپرسی تا شاید کسی با توصیفات شما انیمیشن مورد نظرت را بشناسد.

<br/><br/>
امیدوارم بتوانم به زودی در یافتن انیمیشن مورد نظرت کمکت کنم. موفق باشی!

جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب

سوال و جواب ها با برچسب سیاه


تگ "سیاه" به موضوعاتی مرتبط با جامعه و فرهنگ سیاه پوستان و مسائل آنها اختصاص دارد. این تگ اهمیت بالایی در ارتقای آگاهی و تفهیم نکات مربوط به تاریخ، هویت، مبارزات و تجربیات افراد این اقوام دارد. بحث‌های پیرامون تبعیض نژادی، فرهنگ و هویت سیاه پوستان، ابعاد اجتماعی و سیاسی مرتبط با آنها و نحوه حمایت از حقوقشان از جمله موضوعاتی است که می‌تواند تحت این تگ مورد بررسی قرار گیرد. این تگ فضایی را برای گفتگو و شناخت عمیق‌تر از مسائل مربوط به جوامع سیاه پوست فراهم می‌کند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره سیاه سوال بپرس!



چند سوال تصادفی

سلام دختری هستم 28 ساله که پدر و مادرم را در کودکی از دست دادم و زندگیمو در کنار پدر بزرگ و مادر بزرگ پدر . مادری گذراندم . وقتی سنم بالا رفت در دانشگاه با شخصی آشنا شدم اوائل خوب بودیم ولی بدلایلی که او همیشه شکاک بود ازش جدا شدم . بعدا بعضی از اقوام مثل شوهر عمه ها و بعضی دیگر میخواستند ازم سوء استفاده کنند و بناچار با شخصی که دلم نمی خواست مجبور به ازدواج شدم ولی او در همان اوایل شروع کرد به خیانت کردن به من و جلو چشمهای خودم با خیلی از ذخترها رابطه برقرار میکرد و میکنه . از نظر سنی هم 10 سال از من بزرگتره و این ازدواج رو بنا بدلایلی که تحت فشار خانواده بخصوص مادر بزرگ پدری و مادر جونم بودم انجام دادم . بعد از اینکه مشاهده کردم داره بهم خیانت میکنه با هم دعواهای زیادی داشتم و او به من گفت که من با تو ازدواج نمیکنم ولی بزار تا پدرم که سن بالایی داره فوت کنه و من صاحب میراثش بشم و به تو هم کاری ندارم . بعد اسمتو از شناسنامه ام پاک میکنم . منم برای اینکه تو خانواده چیزی بهم نگویند این نظرشو پذیرفتم و در عید امسال هم رسمس عقد کردیم . اما بعد از اینکه توافق کردیم که به من کاری نداشته باشه و حتی فقط به صورت صوری به هم در جمع هستیم . بین صحبتها و رسمی شدن با فردی آشنا شدم که خیلی بهش بدلایل مختلف دلبسته شدم و شرایط من را هم پذیرفته که بعد از رفع مشکلم با فرد قبلی با هم ازدواج کنیم . البته من اوائل این موضوع را از این فرد پنهان کردم ولی بعدا چون فهمید برایش توضیح دادم . اوایل او نارحتیهای زیادی داشت ومیگفت از اینکه این کار اجباری رو انجتم داده ای ناراحت نیست ولی از اینکه ازش پنهان کرده بودم ناراحت بود .
ولی بلاخره قبول کرده که تا شرایط من با اون فرد قطع بشود . این فرد هم برای اینکه با من مشکل نداشته باشه به طریقی رابطه محرمیت را با من از طریق باسلامی حل .
حالا من مانده ام که اگر اون فردی که اسم من در شناسنامه اش وجود داره زیر قولش بزنه و بخواد منو اذیت کنه این آزارم میده که این فرد دومم که خیلی خیلی دوستش دارم و اون هم دوستم داره را از دست بدم . خواهش میکنم اگر میتوانید به من کمک کنید که چیکار کنم .



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.