سوالات با برچسب سردرگمی

سوال

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب

باعرض سلام من دختری 23 ساله هستم یک سال پیش برای من خواستگاری آمد ومن به پیشنهاد مادرم قبولش کردم اما بعد ها پشیمان شدم مدت شش ماهه ما با هم تلفنی حرف میزنیم اوایل صحبتمون بهش گفتم دوسش ندارم ،خیلی ناراحت شد ولی بازم همش میخواست دلمو بدست بیاره ،از ظاهرش خوشم نمیاد زشت و چاقه،یه بار بخاطر من خودشو 20 کیلو لاغر کرد،خیلی پسر خوب و با ادبیه ،با من خیلی مهربونه،منو خیلی دوست داره ،یه بار 10 روز باهم حرف نزدیم به درخواست من،بعد زنگ زد گفت برا من مثل یه سال گذشت،ولی برا من عادی بود ،باهاش حرف میزنم ولی نمیدونم دوسش دارم یا نه اگه دوسش میداشتم اون ده روز حداقل کمی ناراحت میشدم،گاهی اوقات احساس میکنم نسبت بهش احساس ترحم دارم تا علاقه ،نمیدونم یه روز دوسش دارم یه روز ندارم,ولی حرف زدن باهاش خوشاینده،ازش بدم نمیاد،از نظر مالی خوب نیستن اینم منو عذاب میده،میگم میخوام خونمون جدا باشه میگه من توان مالیشو ندارم،میخواد تو یکی از اتاقای خونه باباش زندگی کنیم،احساس میکنم با اون به آرزوهام نمیرسم لطفا کمکم کنید. بازدید: 3201 از گروه : ازدواج
سلام من واقعا نیاز دارم کمکم کنین دارم دیوونه میشم از فشاری که روم هست اگر امکانش هست متن پایین رو بخونین و کمکم کنین دختری هستم که 26 سالمه بهترین دانشگاه و بهترین رشته درس خوندم وحدود 7 سال هست تو دانشگاه درس میخونم و الان ارشدم کارای اخرش رو میکنم تا فارغ التحصیل بشم از 3 سال پیش رابطه ای پیدا کردم با یکی از دانشجوهای هم رشته ایم که ازشون برای یک مشکل کمک خواستم و ایشون خیلی کمک کرد بعد از اون چون دید خیلی دختر کاری و فعالی (از نظر خودم ) بهم پیشنهاد کارای متعدد رو داد طوری که چندین کار رو با هم پیش بردیم طوری شد که از سه سال پیش تا الان اوایل بیشتر از 1 ماه دوری هم رو تحمل نمیکردیم ولی بعد از اون هفتگی شده بود تا اینکه بهم گفت من خیلی بهت فکر میکنم اما چون خیلی پوچم هیچ وقت نمیخوام باهات ازدواج کنم و تو در این ازدواج نابود میشی میگفت ولی خیلی بهت فک میکنم و از ذهنم بیرون نمیری از اون روز روابط کاریمون کم کم به سمت احساسی رفت من حساس شده بودم تا با یکی حرف میزد ناراحت میشدم و قهر میکردم و اون به هر شکلی ناز میکشید اما منم واقعا کوتاه میومدم چون خیلی دوسش داشتم و اونم زیاد ناز نمیکشید خیلی غرور داره، تا یه چیزی میگه من جواب میدم میگه نگا کن تا بهت میخندم پرو میشی و این مدلی حرف میزنی رابطمون از این حرفا رفت جلو تر و گاهی که تو ماشین باهاشم میخوابه میگه من خستم بعد گفت میشه با گوشیم بکشی رو دستم بعد گفت پاهام درد میکنه و بدن دردم میشه با دست ماساژ بدی و کم کم من رو بغلم کرد اما من با وجود اینکه یه سری چیزا برام حریمه اما اینقد علاقم بهش زیاد بود که گوش میکردم الان تا قهر میکنیم اینقد بهش علاقه دارم به هر نحوی از دلش در میارم تو خرج کردن اولا بهتر بود اما الان خسیس شده کادو تا به جال نخریده اما شده یه بار تا مریض شدم برده بیرون بهم ابمیوه داده یا حواسش به نحوایی هست خیلی مراقبه حتما شب با اژانس برم تا نرفتم تو خونه در رو نبستم نمیره ، یه مهربونیایی داره که خیلی دوسش دارم تو اوج غرور مهربونه اونایی که نزدیکشن میگن این ادم روی هیج کسی دیگه اینجور حساس نیست که احساساتش روی شما نوسان داره یعنی یهو از دست یه کاره من عصبانی میشه و یا شاد میشه و انرژی میگیره من بهش گفتم خواستگار پیله دارم میخوای چکار کنی گفت فکرام رو میکنم بعدم دیگه خودش رو قایم کرد و هر بار دیدمش خودش رو قایم کرد تا اینکه باز تا چیزی گفتم قهر کرد حسابی و بلاکم کرد و باز بعد چند روز زنگ زد و گفت بیاین میخوام برسونمتون منم وقتی اون نیست خیلی دلم تنگ میشه و وقتیم میاد معمولا حرفامون زیاد نیست ولی خیلی میگه کنارم باش و دستم رو میگیره من با پیجای دیگه امتحانشم کرده و اصلا اهل رابطه با دخترا نبود وقتیم با دخترا دیگه صحبت میکنه و حساسیت من رو میبینه قسم میخوره که از من بهتر نمیتونه پیدا کنه و بقیه رو ادم حساب نمیکنه مهربون حواسش هست تواناس قوی ساده و حرف گوش کنه (البته برای کسایی که روش تسلط دارن ) قهر میکنه بچه بازی میکنه تا یکی بهم میگه کار انجام بدین و ... من قبول کنم من و اون نفر رو بیچاره میکنه (البته این حس برای من نیست کلی و روی اکثر بچه های تیم اجراییش هست چه دختر چه پسر) ولی خیلی تواناییهاش بالاس و همه کس روش حساب میکنن خیلی تهدید میکنه که اگر فلان کار رو بکنی دیگه نگات نمیکنم و محل نمیدم و ... من با این ادم و خودم چکار کنم چجوری ادمی میبینین ازدواج کردن با این مدل ادما چجوریه چطوری فراموشش کنم اگر بده و اگر خوبه چجوری بهش برسم در ضمن 10 ماه کوچکتره از من بازدید: 2545 از گروه : شناخت روابط
با سلام.من متولد سال 1375/06/08 هستم وسال قبل بیش تجربی بودم و در کنکور سال 93 شرکت کردم ولی از بزشکی قبول نشدم.....امسال بشت کنکور ام و برای کنکور 94 اماده میشم.....با توجه به اینکه سن سربازی ام فرارسیده و امسال هم مدرسه هم حاظر نشد به من اشتغال به تحصیل بده .....گفتن یکسال بعد از فارغ التحصیل شدن وقت دارم و این وقت من در خرداد 94 تموم میشه و من در مهر ماه 94تازه وارد دانشگاه خواهم شد............. حالا من چیکار کنم؟؟؟؟ میترسم از رشته مورد علاقه ام قبول بشم ولی اجازه تحصیل ندن.................تورو خدا کمکم کنید و من رو از سردرگمی نجاتم بدید بازدید: 3697 از گروه : معافیت تحصیلی

باعرض سلام من دختری 23 ساله هستم یک سال پیش برای من خواستگاری آمد ومن به پیشنهاد مادرم قبولش کردم اما بعد ها پشیمان شدم مدت شش ماهه ما با هم تلفنی حرف میزنیم اوایل صحبتمون بهش گفتم دوسش ندارم ،خیلی ناراحت شد ولی بازم همش میخواست دلمو بدست بیاره ،از ظاهرش خوشم نمیاد زشت و چاقه،یه بار بخاطر من خودشو 20 کیلو لاغر کرد،خیلی پسر خوب و با ادبیه ،با من خیلی مهربونه،منو خیلی دوست داره ،یه بار 10 روز باهم حرف نزدیم به درخواست من،بعد زنگ زد گفت برا من مثل یه سال گذشت،ولی برا من عادی بود ،باهاش حرف میزنم ولی نمیدونم دوسش دارم یا نه اگه دوسش میداشتم اون ده روز حداقل کمی ناراحت میشدم،گاهی اوقات احساس میکنم نسبت بهش احساس ترحم دارم تا علاقه ،نمیدونم یه روز دوسش دارم یه روز ندارم,ولی حرف زدن باهاش خوشاینده،ازش بدم نمیاد،از نظر مالی خوب نیستن اینم منو عذاب میده،میگم میخوام خونمون جدا باشه میگه من توان مالیشو ندارم،میخواد تو یکی از اتاقای خونه باباش زندگی کنیم،احساس میکنم با اون به آرزوهام نمیرسم لطفا کمکم کنید.

بازدید: 3201 از گروه : ازدواج

سلام
من واقعا نیاز دارم کمکم کنین دارم دیوونه میشم از فشاری که روم هست
اگر امکانش هست متن پایین رو بخونین و کمکم کنین
دختری هستم که 26 سالمه بهترین دانشگاه و بهترین رشته درس خوندم وحدود 7 سال هست تو دانشگاه درس میخونم و الان ارشدم کارای اخرش رو میکنم تا فارغ التحصیل بشم
از 3 سال پیش رابطه ای پیدا کردم با یکی از دانشجوهای هم رشته ایم که ازشون برای یک مشکل کمک خواستم و ایشون خیلی کمک کرد بعد از اون چون دید خیلی دختر کاری و فعالی (از نظر خودم ) بهم پیشنهاد کارای متعدد رو داد طوری که چندین کار رو با هم پیش بردیم طوری شد که از سه سال پیش تا الان اوایل بیشتر از 1 ماه دوری هم رو تحمل نمیکردیم ولی بعد از اون هفتگی شده بود
تا اینکه بهم گفت من خیلی بهت فکر میکنم اما چون خیلی پوچم هیچ وقت نمیخوام باهات ازدواج کنم و تو در این ازدواج نابود میشی میگفت ولی خیلی بهت فک میکنم و از ذهنم بیرون نمیری از اون روز روابط کاریمون کم کم به سمت احساسی رفت من حساس شده بودم تا با یکی حرف میزد ناراحت میشدم و قهر میکردم و اون به هر شکلی ناز میکشید اما منم واقعا کوتاه میومدم چون خیلی دوسش داشتم و اونم زیاد ناز نمیکشید
خیلی غرور داره، تا یه چیزی میگه من جواب میدم میگه نگا کن تا بهت میخندم پرو میشی و این مدلی حرف میزنی
رابطمون از این حرفا رفت جلو تر و گاهی که تو ماشین باهاشم میخوابه میگه من خستم بعد گفت میشه با گوشیم بکشی رو دستم بعد گفت پاهام درد میکنه و بدن دردم میشه با دست ماساژ بدی و کم کم من رو بغلم کرد اما من با وجود اینکه یه سری چیزا برام حریمه اما اینقد علاقم بهش زیاد بود که گوش میکردم
الان تا قهر میکنیم اینقد بهش علاقه دارم به هر نحوی از دلش در میارم
تو خرج کردن اولا بهتر بود اما الان خسیس شده
کادو تا به جال نخریده اما شده یه بار تا مریض شدم برده بیرون بهم ابمیوه داده یا حواسش به نحوایی هست خیلی مراقبه حتما شب با اژانس برم تا نرفتم تو خونه در رو نبستم نمیره ، یه مهربونیایی داره که خیلی دوسش دارم تو اوج غرور مهربونه
اونایی که نزدیکشن میگن این ادم روی هیج کسی دیگه اینجور حساس نیست که احساساتش روی شما نوسان داره یعنی یهو از دست یه کاره من عصبانی میشه و یا شاد میشه و انرژی میگیره
من بهش گفتم خواستگار پیله دارم میخوای چکار کنی گفت فکرام رو میکنم بعدم دیگه خودش رو قایم کرد و هر بار دیدمش خودش رو قایم کرد تا اینکه باز تا چیزی گفتم قهر کرد حسابی و بلاکم کرد و باز بعد چند روز زنگ زد و گفت بیاین میخوام برسونمتون
منم وقتی اون نیست خیلی دلم تنگ میشه و وقتیم میاد معمولا حرفامون زیاد نیست ولی خیلی میگه کنارم باش و دستم رو میگیره
من با پیجای دیگه امتحانشم کرده و اصلا اهل رابطه با دخترا نبود
وقتیم با دخترا دیگه صحبت میکنه و حساسیت من رو میبینه قسم میخوره که از من بهتر نمیتونه پیدا کنه و بقیه رو ادم حساب نمیکنه
مهربون
حواسش هست
تواناس
قوی
ساده و حرف گوش کنه (البته برای کسایی که روش تسلط دارن )
قهر میکنه
بچه بازی میکنه
تا یکی بهم میگه کار انجام بدین و ... من قبول کنم من و اون نفر رو بیچاره میکنه (البته این حس برای من نیست کلی و روی اکثر بچه های تیم اجراییش هست چه دختر چه پسر)
ولی خیلی تواناییهاش بالاس و همه کس روش حساب میکنن
خیلی تهدید میکنه که اگر فلان کار رو بکنی دیگه نگات نمیکنم و محل نمیدم و ...
من با این ادم و خودم چکار کنم چجوری ادمی میبینین ازدواج کردن با این مدل ادما چجوریه
چطوری فراموشش کنم اگر بده و اگر خوبه چجوری بهش برسم
در ضمن 10 ماه کوچکتره از من

بازدید: 2545 از گروه : شناخت روابط

با سلام.من متولد سال 1375/06/08 هستم وسال قبل بیش تجربی بودم و در کنکور سال 93 شرکت کردم ولی از بزشکی قبول نشدم.....امسال بشت کنکور ام و برای کنکور 94 اماده میشم.....با توجه به اینکه سن سربازی ام فرارسیده و امسال هم مدرسه هم حاظر نشد به من اشتغال به تحصیل بده .....گفتن یکسال بعد از فارغ التحصیل شدن وقت دارم و این وقت من در خرداد 94 تموم میشه و من در مهر ماه 94تازه وارد دانشگاه خواهم شد............. حالا من چیکار کنم؟؟؟؟ میترسم از رشته مورد علاقه ام قبول بشم ولی اجازه تحصیل ندن.................تورو خدا کمکم کنید و من رو از سردرگمی نجاتم بدید

بازدید: 3697 از گروه : معافیت تحصیلی

پربازدید ترین های این برچسب

با سلام.من متولد سال 1375/06/08 هستم وسال قبل بیش تجربی بودم و در کنکور سال 93 شرکت کردم ولی از بزشکی قبول نشدم.....امسال بشت کنکور ام و برای کنکور 94 اماده میشم.....با توجه به اینکه سن سربازی ام فرارسیده و امسال هم مدرسه هم حاظر نشد به من اشتغال به تحصیل بده .....گفتن یکسال بعد از فارغ التحصیل شدن وقت دارم و این وقت من در خرداد 94 تموم میشه و من در مهر ماه 94تازه وارد دانشگاه خواهم شد............. حالا من چیکار کنم؟؟؟؟ میترسم از رشته مورد علاقه ام قبول بشم ولی اجازه تحصیل ندن.................تورو خدا کمکم کنید و من رو از سردرگمی نجاتم بدید بازدید: 3697 از گروه : معافیت تحصیلی
باعرض سلام من دختری 23 ساله هستم یک سال پیش برای من خواستگاری آمد ومن به پیشنهاد مادرم قبولش کردم اما بعد ها پشیمان شدم مدت شش ماهه ما با هم تلفنی حرف میزنیم اوایل صحبتمون بهش گفتم دوسش ندارم ،خیلی ناراحت شد ولی بازم همش میخواست دلمو بدست بیاره ،از ظاهرش خوشم نمیاد زشت و چاقه،یه بار بخاطر من خودشو 20 کیلو لاغر کرد،خیلی پسر خوب و با ادبیه ،با من خیلی مهربونه،منو خیلی دوست داره ،یه بار 10 روز باهم حرف نزدیم به درخواست من،بعد زنگ زد گفت برا من مثل یه سال گذشت،ولی برا من عادی بود ،باهاش حرف میزنم ولی نمیدونم دوسش دارم یا نه اگه دوسش میداشتم اون ده روز حداقل کمی ناراحت میشدم،گاهی اوقات احساس میکنم نسبت بهش احساس ترحم دارم تا علاقه ،نمیدونم یه روز دوسش دارم یه روز ندارم,ولی حرف زدن باهاش خوشاینده،ازش بدم نمیاد،از نظر مالی خوب نیستن اینم منو عذاب میده،میگم میخوام خونمون جدا باشه میگه من توان مالیشو ندارم،میخواد تو یکی از اتاقای خونه باباش زندگی کنیم،احساس میکنم با اون به آرزوهام نمیرسم لطفا کمکم کنید. بازدید: 3201 از گروه : ازدواج
سلام من واقعا نیاز دارم کمکم کنین دارم دیوونه میشم از فشاری که روم هست اگر امکانش هست متن پایین رو بخونین و کمکم کنین دختری هستم که 26 سالمه بهترین دانشگاه و بهترین رشته درس خوندم وحدود 7 سال هست تو دانشگاه درس میخونم و الان ارشدم کارای اخرش رو میکنم تا فارغ التحصیل بشم از 3 سال پیش رابطه ای پیدا کردم با یکی از دانشجوهای هم رشته ایم که ازشون برای یک مشکل کمک خواستم و ایشون خیلی کمک کرد بعد از اون چون دید خیلی دختر کاری و فعالی (از نظر خودم ) بهم پیشنهاد کارای متعدد رو داد طوری که چندین کار رو با هم پیش بردیم طوری شد که از سه سال پیش تا الان اوایل بیشتر از 1 ماه دوری هم رو تحمل نمیکردیم ولی بعد از اون هفتگی شده بود تا اینکه بهم گفت من خیلی بهت فکر میکنم اما چون خیلی پوچم هیچ وقت نمیخوام باهات ازدواج کنم و تو در این ازدواج نابود میشی میگفت ولی خیلی بهت فک میکنم و از ذهنم بیرون نمیری از اون روز روابط کاریمون کم کم به سمت احساسی رفت من حساس شده بودم تا با یکی حرف میزد ناراحت میشدم و قهر میکردم و اون به هر شکلی ناز میکشید اما منم واقعا کوتاه میومدم چون خیلی دوسش داشتم و اونم زیاد ناز نمیکشید خیلی غرور داره، تا یه چیزی میگه من جواب میدم میگه نگا کن تا بهت میخندم پرو میشی و این مدلی حرف میزنی رابطمون از این حرفا رفت جلو تر و گاهی که تو ماشین باهاشم میخوابه میگه من خستم بعد گفت میشه با گوشیم بکشی رو دستم بعد گفت پاهام درد میکنه و بدن دردم میشه با دست ماساژ بدی و کم کم من رو بغلم کرد اما من با وجود اینکه یه سری چیزا برام حریمه اما اینقد علاقم بهش زیاد بود که گوش میکردم الان تا قهر میکنیم اینقد بهش علاقه دارم به هر نحوی از دلش در میارم تو خرج کردن اولا بهتر بود اما الان خسیس شده کادو تا به جال نخریده اما شده یه بار تا مریض شدم برده بیرون بهم ابمیوه داده یا حواسش به نحوایی هست خیلی مراقبه حتما شب با اژانس برم تا نرفتم تو خونه در رو نبستم نمیره ، یه مهربونیایی داره که خیلی دوسش دارم تو اوج غرور مهربونه اونایی که نزدیکشن میگن این ادم روی هیج کسی دیگه اینجور حساس نیست که احساساتش روی شما نوسان داره یعنی یهو از دست یه کاره من عصبانی میشه و یا شاد میشه و انرژی میگیره من بهش گفتم خواستگار پیله دارم میخوای چکار کنی گفت فکرام رو میکنم بعدم دیگه خودش رو قایم کرد و هر بار دیدمش خودش رو قایم کرد تا اینکه باز تا چیزی گفتم قهر کرد حسابی و بلاکم کرد و باز بعد چند روز زنگ زد و گفت بیاین میخوام برسونمتون منم وقتی اون نیست خیلی دلم تنگ میشه و وقتیم میاد معمولا حرفامون زیاد نیست ولی خیلی میگه کنارم باش و دستم رو میگیره من با پیجای دیگه امتحانشم کرده و اصلا اهل رابطه با دخترا نبود وقتیم با دخترا دیگه صحبت میکنه و حساسیت من رو میبینه قسم میخوره که از من بهتر نمیتونه پیدا کنه و بقیه رو ادم حساب نمیکنه مهربون حواسش هست تواناس قوی ساده و حرف گوش کنه (البته برای کسایی که روش تسلط دارن ) قهر میکنه بچه بازی میکنه تا یکی بهم میگه کار انجام بدین و ... من قبول کنم من و اون نفر رو بیچاره میکنه (البته این حس برای من نیست کلی و روی اکثر بچه های تیم اجراییش هست چه دختر چه پسر) ولی خیلی تواناییهاش بالاس و همه کس روش حساب میکنن خیلی تهدید میکنه که اگر فلان کار رو بکنی دیگه نگات نمیکنم و محل نمیدم و ... من با این ادم و خودم چکار کنم چجوری ادمی میبینین ازدواج کردن با این مدل ادما چجوریه چطوری فراموشش کنم اگر بده و اگر خوبه چجوری بهش برسم در ضمن 10 ماه کوچکتره از من بازدید: 2545 از گروه : شناخت روابط

بازدید: 3697 از گروه : معافیت تحصیلی

بازدید: 3201 از گروه : ازدواج

بازدید: 2545 از گروه : شناخت روابط

تبلیغات در سوال و جواب

آخرین جواب ها با این برچسب

سلام! این صحنه‌ای که توصیف کردی، به نظر میاد مربوط به یک داستان یا فیلم باشه. توضیح دقیقتری ندادی، پس من بهت می‌گم که این سناریو می‌تونه در ژانرهای کمدی یا درام دیده بشه. اتفاقات اشتباهی مثل قاطی کردن افراد با کارکنان هتل معمولاً در داستان‌های کمدی رخ می‌ده و باعث ایجاد موقعیت‌های خنده‌دار و گاهی پیچیده می‌شه. اگر دنبال اسم فیلم یا کتاب خاصی هستی که این صحنه توش وجود داره، بهتره بیشتر توضیح بدی تا بتونم کمک بیشتری بهت بکنم. اگه هم دنبال داستان‌ها و فیلم‌هایی با این مضمون هستی، می‌تونم پیشنهادهایی بهت بدم. زمان: 15 آذر ماه 1402 ساعت: 00:27 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
دوست من به یک روانشناس مراجعه کن مطمئنا با تجربه ای که داره خیلی می تونه کمکت کنه و راهنمایی های بهتری بکنه تا کسانی که توی این سایت هستند زمان: 7 آذر ماه 1399 ساعت: 12:16 از گروه : شناخت روابط
سلام من قبلا از یک سایت حقوقی پرسیدم جواب شما رو متخصص این کارن کلیک کنید رو این سایت حقوقدان زمان: 22 مهر ماه 1399 ساعت: 16:17 از گروه : معافیت تحصیلی

سلام! این صحنه‌ای که توصیف کردی، به نظر میاد مربوط به یک داستان یا فیلم باشه. توضیح دقیقتری ندادی، پس من بهت می‌گم که این سناریو می‌تونه در ژانرهای کمدی یا درام دیده بشه. اتفاقات اشتباهی مثل قاطی کردن افراد با کارکنان هتل معمولاً در داستان‌های کمدی رخ می‌ده و باعث ایجاد موقعیت‌های خنده‌دار و گاهی پیچیده می‌شه. اگر دنبال اسم فیلم یا کتاب خاصی هستی که این صحنه توش وجود داره، بهتره بیشتر توضیح بدی تا بتونم کمک بیشتری بهت بکنم. اگه هم دنبال داستان‌ها و فیلم‌هایی با این مضمون هستی، می‌تونم پیشنهادهایی بهت بدم.

زمان: 15 آذر ماه 1402 ساعت: 00:27 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

دوست من به یک روانشناس مراجعه کن مطمئنا با تجربه ای که داره خیلی می تونه کمکت کنه و راهنمایی های بهتری بکنه تا کسانی که توی این سایت هستند

زمان: 7 آذر ماه 1399 ساعت: 12:16 از گروه : شناخت روابط

سلام من قبلا از یک سایت حقوقی پرسیدم جواب شما رو متخصص این کارن کلیک کنید رو این سایت حقوقدان

زمان: 22 مهر ماه 1399 ساعت: 16:17 از گروه : معافیت تحصیلی

سوال و جواب ها با برچسب سردرگمی

سردرگمی یک تگ است که به مشکلات یا وضعیت‌هایی اشاره دارد که باعث گیجی یا عدم وضوح در فهم یک موضوع می‌شود. در این پلتفرم، این تگ برای پرسش‌هایی استفاده می‌شود که کاربران در مورد موضوعی خاص گیج شده‌اند و نیاز به روشن‌شدن وضعیت دارند. مطالب مرتبط با این تگ می‌تواند شامل پرسش و راهنمایی در مواردی چون تفسیر اطلاعات پیچیده، مواجهه با سوالات گنگ، یا خواستن راهنمایی در مواقعی که شفافیت لازم فراهم نیست، باشد. این تگ امکان برقراری گفتگوهای مفید و پربار در خصوص مسائل گیج‌کننده را در این جامعه بومی‌زبان فراهم می‌کند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره سردرگمی سوال بپرس!

سلام، دختره وارد یه هتلی میشه و مدیر هتل رو اشتباهی به جای پرسنل هتل میگیره و ساکشو به اون میده بعدم بهش انعام میده

بازدید: 157 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

سلام، دختره وارد یه هتلی میشه و مدیر هتل رو اشتباهی به جای پرسنل هتل میگیره و ساکشو به اون میده بعدم بهش انعام میده بازدید: 157 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

بازدید: 3201 از گروه : ازدواج

بازدید: 3697 از گروه : معافیت تحصیلی

بازدید: 2545 از گروه : شناخت روابط

بازدید: 157 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

با سلام.من متولد سال 1375/06/08 هستم وسال قبل بیش تجربی بودم و در کنکور سال 93 شرکت کردم ولی از بزشکی قبول نشدم.....امسال بشت کنکور ام و برای کنکور 94 اماده میشم.....با توجه به اینکه سن سربازی ام فرارسیده و امسال هم مدرسه هم حاظر نشد به من اشتغال به تحصیل بده .....گفتن یکسال بعد از فارغ التحصیل شدن وقت دارم و این وقت من در خرداد 94 تموم میشه و من در مهر ماه 94تازه وارد دانشگاه خواهم شد............. حالا من چیکار کنم؟؟؟؟ میترسم از رشته مورد علاقه ام قبول بشم ولی اجازه تحصیل ندن.................تورو خدا کمکم کنید و من رو از سردرگمی نجاتم بدید بازدید: 3697 از گروه : معافیت تحصیلی
باعرض سلام من دختری 23 ساله هستم یک سال پیش برای من خواستگاری آمد ومن به پیشنهاد مادرم قبولش کردم اما بعد ها پشیمان شدم مدت شش ماهه ما با هم تلفنی حرف میزنیم اوایل صحبتمون بهش گفتم دوسش ندارم ،خیلی ناراحت شد ولی بازم همش میخواست دلمو بدست بیاره ،از ظاهرش خوشم نمیاد زشت و چاقه،یه بار بخاطر من خودشو 20 کیلو لاغر کرد،خیلی پسر خوب و با ادبیه ،با من خیلی مهربونه،منو خیلی دوست داره ،یه بار 10 روز باهم حرف نزدیم به درخواست من،بعد زنگ زد گفت برا من مثل یه سال گذشت،ولی برا من عادی بود ،باهاش حرف میزنم ولی نمیدونم دوسش دارم یا نه اگه دوسش میداشتم اون ده روز حداقل کمی ناراحت میشدم،گاهی اوقات احساس میکنم نسبت بهش احساس ترحم دارم تا علاقه ،نمیدونم یه روز دوسش دارم یه روز ندارم,ولی حرف زدن باهاش خوشاینده،ازش بدم نمیاد،از نظر مالی خوب نیستن اینم منو عذاب میده،میگم میخوام خونمون جدا باشه میگه من توان مالیشو ندارم،میخواد تو یکی از اتاقای خونه باباش زندگی کنیم،احساس میکنم با اون به آرزوهام نمیرسم لطفا کمکم کنید. بازدید: 3201 از گروه : ازدواج
سلام من واقعا نیاز دارم کمکم کنین دارم دیوونه میشم از فشاری که روم هست اگر امکانش هست متن پایین رو بخونین و کمکم کنین دختری هستم که 26 سالمه بهترین دانشگاه و بهترین رشته درس خوندم وحدود 7 سال هست تو دانشگاه درس میخونم و الان ارشدم کارای اخرش رو میکنم تا فارغ التحصیل بشم از 3 سال پیش رابطه ای پیدا کردم با یکی از دانشجوهای هم رشته ایم که ازشون برای یک مشکل کمک خواستم و ایشون خیلی کمک کرد بعد از اون چون دید خیلی دختر کاری و فعالی (از نظر خودم ) بهم پیشنهاد کارای متعدد رو داد طوری که چندین کار رو با هم پیش بردیم طوری شد که از سه سال پیش تا الان اوایل بیشتر از 1 ماه دوری هم رو تحمل نمیکردیم ولی بعد از اون هفتگی شده بود تا اینکه بهم گفت من خیلی بهت فکر میکنم اما چون خیلی پوچم هیچ وقت نمیخوام باهات ازدواج کنم و تو در این ازدواج نابود میشی میگفت ولی خیلی بهت فک میکنم و از ذهنم بیرون نمیری از اون روز روابط کاریمون کم کم به سمت احساسی رفت من حساس شده بودم تا با یکی حرف میزد ناراحت میشدم و قهر میکردم و اون به هر شکلی ناز میکشید اما منم واقعا کوتاه میومدم چون خیلی دوسش داشتم و اونم زیاد ناز نمیکشید خیلی غرور داره، تا یه چیزی میگه من جواب میدم میگه نگا کن تا بهت میخندم پرو میشی و این مدلی حرف میزنی رابطمون از این حرفا رفت جلو تر و گاهی که تو ماشین باهاشم میخوابه میگه من خستم بعد گفت میشه با گوشیم بکشی رو دستم بعد گفت پاهام درد میکنه و بدن دردم میشه با دست ماساژ بدی و کم کم من رو بغلم کرد اما من با وجود اینکه یه سری چیزا برام حریمه اما اینقد علاقم بهش زیاد بود که گوش میکردم الان تا قهر میکنیم اینقد بهش علاقه دارم به هر نحوی از دلش در میارم تو خرج کردن اولا بهتر بود اما الان خسیس شده کادو تا به جال نخریده اما شده یه بار تا مریض شدم برده بیرون بهم ابمیوه داده یا حواسش به نحوایی هست خیلی مراقبه حتما شب با اژانس برم تا نرفتم تو خونه در رو نبستم نمیره ، یه مهربونیایی داره که خیلی دوسش دارم تو اوج غرور مهربونه اونایی که نزدیکشن میگن این ادم روی هیج کسی دیگه اینجور حساس نیست که احساساتش روی شما نوسان داره یعنی یهو از دست یه کاره من عصبانی میشه و یا شاد میشه و انرژی میگیره من بهش گفتم خواستگار پیله دارم میخوای چکار کنی گفت فکرام رو میکنم بعدم دیگه خودش رو قایم کرد و هر بار دیدمش خودش رو قایم کرد تا اینکه باز تا چیزی گفتم قهر کرد حسابی و بلاکم کرد و باز بعد چند روز زنگ زد و گفت بیاین میخوام برسونمتون منم وقتی اون نیست خیلی دلم تنگ میشه و وقتیم میاد معمولا حرفامون زیاد نیست ولی خیلی میگه کنارم باش و دستم رو میگیره من با پیجای دیگه امتحانشم کرده و اصلا اهل رابطه با دخترا نبود وقتیم با دخترا دیگه صحبت میکنه و حساسیت من رو میبینه قسم میخوره که از من بهتر نمیتونه پیدا کنه و بقیه رو ادم حساب نمیکنه مهربون حواسش هست تواناس قوی ساده و حرف گوش کنه (البته برای کسایی که روش تسلط دارن ) قهر میکنه بچه بازی میکنه تا یکی بهم میگه کار انجام بدین و ... من قبول کنم من و اون نفر رو بیچاره میکنه (البته این حس برای من نیست کلی و روی اکثر بچه های تیم اجراییش هست چه دختر چه پسر) ولی خیلی تواناییهاش بالاس و همه کس روش حساب میکنن خیلی تهدید میکنه که اگر فلان کار رو بکنی دیگه نگات نمیکنم و محل نمیدم و ... من با این ادم و خودم چکار کنم چجوری ادمی میبینین ازدواج کردن با این مدل ادما چجوریه چطوری فراموشش کنم اگر بده و اگر خوبه چجوری بهش برسم در ضمن 10 ماه کوچکتره از من بازدید: 2545 از گروه : شناخت روابط
سلام، دختره وارد یه هتلی میشه و مدیر هتل رو اشتباهی به جای پرسنل هتل میگیره و ساکشو به اون میده بعدم بهش انعام میده بازدید: 157 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

بازدید: 3697 از گروه : معافیت تحصیلی

بازدید: 3201 از گروه : ازدواج

بازدید: 2545 از گروه : شناخت روابط

بازدید: 157 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

سلام من پسری 16 ساله هستم. از پسرا خیلی خوشم میاد اون هم خیلی زود. از دخترا هم خوشم میاد ولی خیلی کم. دیشب یه پسری رو دیدم، از صبح تا الان توفکرشم. خواهشن کمکم کنید. بازدید: 3910 از گروه : برخورد با جنس مخالف
یک تاس چند نقطه دارد ؟ بازدید: 2302 از گروه : بازی
یه سوالی جویا بنظرت زامبی ها در چند سال آینده ظهور میکنند بازدید: 72 از گروه : سرگرمی
اسم فیلم ایرانی که یه مردی به خاطر حلقه ای که میفته تو چاه دستش تو چاه گیر میکنه بازدید: 41 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
فیلم زامبی قدیمی که صحنه های اول بیمارستان بود و تو یه صحنه پای دختره توسط زامبی قط میشه و جای پاش اسلحه کلاشینکف میزاره بازدید: 62 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
فیلم کره ای که پسره همه چیزو سیاه و سفید میبینم به جز یه دختر بازدید: 64 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
قسمت اول ترکی زنه دوست زنه که با شوهرش رابطه داره تا زنه میره پیش بچش اینا شروع میکن لبای همو خوردن بازدید: 35 از گروه : سوالات گوناگون
یک پسری که پاش درست نبود، مادرش با یک شیء آهنی به پاهای او ضربه زد تا بتواند راه برود. بازدید: 156 از گروه : سرگرمی
داستان فیلم من گاندی (Scarface) که در آن از خونه خلافکار پول دزدیده میشود و با هلی کوپتر بخاطر وزن زیاد پول سقوط میکند بازدید: 55 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
در تلگرام چگونه حساب کاربری‌ام را حذف کنم؟ telegram بازدید: 1372 از گروه : تلگرام (Telegram)
جدیدا پوشه هارد اکسترنالم بصورت shortcut درمیاد چطوری درستش کنم؟ بازدید: 3573 از گروه : مشکلات نرم افزار
اولین سکه چه موقع ساخته شد؟ بازدید: 5701 از گروه : پول و اعتبار
روز مبارزه با تروریسم در ایران چه روزی است؟ بازدید: 756 از گروه : سوالات گوناگون
لطفا نام فیلم را بفرمایید که در دهه ۱۹۷۰ و درام عاشقانه مربوط به خواب مصنوعی زن است بفرمایید. بازدید: 126 از گروه : هنر و فرهنگ
انیمیشنی قدیمی بود که غول ها تو یک سرزمین زندگی میکردند. اون سرزمین یک غول زن زشت داشت که بسیار عصبی و خودخواه بود و همه از او حساب میبردن. یکی از این غول ها، انگشت شصت سبزی داشت و به هر چیزی یا هر جایی دست میزد آنجا سبز میشد و گیاه میرویید. غول زشت آن غولی که شست سبز داشت را تبعید کرد چون کنترل نداشت و همه چیز را زیبا و سرسبز میکرد اما آن سرزمین زشت و سیاه بود و آن غول به سرزمین بزرگ و سبز رسید و بچه ی کوچکی پیدا کرد و آنجا را زیبا و سرسبز کرد ولی در انتها غول های دیگر آنجا را پیدا کردند و سرزمین سبز و زیبایش را خراب کردند. بازدید: 244 از گروه : موسیقی

سلام من پسری 16 ساله هستم. از پسرا خیلی خوشم میاد اون هم خیلی زود. از دخترا هم خوشم میاد ولی خیلی کم. دیشب یه پسری رو دیدم، از صبح تا الان توفکرشم. خواهشن کمکم کنید.

بازدید: 3910 از گروه : برخورد با جنس مخالف

یک تاس چند نقطه دارد ؟

بازدید: 2302 از گروه : بازی

یه سوالی جویا بنظرت زامبی ها در چند سال آینده ظهور میکنند

بازدید: 72 از گروه : سرگرمی

اسم فیلم ایرانی که یه مردی به خاطر حلقه ای که میفته تو چاه دستش تو چاه گیر میکنه

بازدید: 41 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

فیلم زامبی قدیمی که صحنه های اول بیمارستان بود و تو یه صحنه پای دختره توسط زامبی قط میشه و جای پاش اسلحه کلاشینکف میزاره

بازدید: 62 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

فیلم کره ای که پسره همه چیزو سیاه و سفید میبینم به جز یه دختر

بازدید: 64 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال