سوالات با برچسب زندگیش

سوال

جواب

ابر برچسب های مرتبط

سوال های تصادفی با این برچسب

7 ماهه ازدواج کردم ولی اصلا شوهرمو دوست ندارم همش ازش فرار میکنم.اون منو دوست داره ولی من نمیتونم تحملش کنم.خانوادم اجازه طلاق بهم نمیدن جیکار کنم اونم ازم متنفر بشه بره دنبال زندگیش؟ بازدید: 4936 از گروه : قوانین خانواده
به نظر شما با کدام سلبریتی فوت شده مانند قدیس‌ها رفتار می‌شود، در حالی‌که در زمان زندگیشان به معنی واقعی کلمه آدم بدی بودند؟ کدام سلبریتی ها را میشناسید در جهان که اینگونه بودند ؟؟؟؟ بازدید: 722 از گروه : سوالات گوناگون
سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو بازدید: 3061 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

7 ماهه ازدواج کردم ولی اصلا شوهرمو دوست ندارم همش ازش فرار میکنم.اون منو دوست داره ولی من نمیتونم تحملش کنم.خانوادم اجازه طلاق بهم نمیدن جیکار کنم اونم ازم متنفر بشه بره دنبال زندگیش؟

بازدید: 4936 از گروه : قوانین خانواده

به نظر شما با کدام سلبریتی فوت شده مانند قدیس‌ها رفتار می‌شود، در حالی‌که در زمان زندگیشان به معنی واقعی کلمه آدم بدی بودند؟
کدام سلبریتی ها را میشناسید در جهان که اینگونه بودند ؟؟؟؟

بازدید: 722 از گروه : سوالات گوناگون

سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو

بازدید: 3061 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

پربازدید ترین های این برچسب

سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو بازدید: 3061 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

بازدید: 3061 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

تبلیغات در سوال و جواب

آخرین جواب ها با این برچسب

سلام عزیز دل معلومه طرف بوی شدید خیانت میده و با یکی دیگس یه جورایی هوس بازم هست فقط اومده تو زندگیت مختو بزنه همین و بس مگه میشه کسیو دوست داشته باشی و این طور بی اهمیت بشی و حتی تو اون چند سال هم نتونسته شرایطی که گفتی رو ok کنه معلومه یه کاسه ای زیر نیم کاسشه زمان: 28 اسفند ماه 1401 ساعت: 15:25 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
استیو جابز آدم معروفی که به نظر من بعد از مرگش تمام خصوصیات بدی که داشت فراموش شد کسی نیست جز استیو جابز. هر کسی که داستان زندگی استیو جابز را خوانده باشد می‌داند که او در برخورد با خانواده‌اش یک عوضی تمام عیار بود و فرزندانش از او متنفر بودند. علاوه بر این استیو جابز در حرفه‌اش هم کم خصوصیت بد نداشت و بار‌ها همکاران و زیردست‌هایش را برای نجات خودش قربانی کرد و بار‌ها اختراعات و ایده‌های دیگران را به نام خودش تمام کرد و برای آن‌ها تحسین شد پائول واکر پائول واکر در خارج از این دو اتفاق انسان خوبی به نظر می‌آمد، اما حقیقت این است که این بازیگر در طول زندگیش دو بار با دختران ۱۶ ساله وارد رابطه شد. یک بار وقتی ۲۸ ساله بود و یک بار دیگر وقتی ۳۳ سال داشت و این اتفاق در حالی می‌افتاد که خود او دختری تقریبا در همان سن‌ها داشت. سن قانونی رابطه در کالیفرنیا ۱۸ سال است. مادر ترزا شاید بسیاری از شما تعجب کنید چرا که مادر ترزا در ذهن بسیاری نماد از خودگذشتگی و انسان دوستی است، اما او از بیماران سوءاستفاده می‌کرد. مادر ترزا در بسیاری از موارد اجازه نمی‌داد بیماران به دارو‌های مسکن و روش‌های درمانی دسترسی داشته باشند. به نظر من برای اینکه مادر ترزا در دنیا به عنوان یک قدیس مطرح شود انسان‌های زیادی قربانی شدند کوکو شنل بار‌ها و بار‌ها نام کوکو شنل از رسانه‌های مختلف به گوشمان می‌خورد و ممکن نیست درباره فشن صحبت شود و نام او به میان نیاید، اما هیچ کس درباره علاقه این سمبل فشن به جنبش نازی و تلاش‌هایش برای عادی جلوه دادن جنایاتِ نازی‌ها صحبت نمی‌کند. (یادداشت نویسنده اصلی مقاله: اسناد و مدارک زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد کوکو شنل نه فقط یک علاقمند به نازی‌ها بلکه در بخشی از زندگی‌اش یک مامور نازی بوده است.) پابلو پیکاسو پابلو پیکاسو یک انسان سوءاستفاده‌گر، خودپسند و خودمحور بود که افراد دوروبرش را از میل به زندگی خالی می‌کرد. یکی از علاقمندی‌های اصلی او در زندگی، زنان جوان بود. زنان جوانی که وقتی کارِ پیکاسو با آن‌ها تمام می‌شد و از زیر سلطه او خارج می‌شدند از نظر روحی و روانی به معنی واقعی کلمه نابود شده بودند. مرجع سایت برترین ها زمان: 14 اسفند ماه 1400 ساعت: 08:21 از گروه : سوالات گوناگون
سلام سعی کنید با خودتان صادق باشید، این فکر را باید قبل از ازدواج می کردید که متاسفانه نکرده اید. الان شاید قصد داشته باشید علاوه بر این که زندگی او را خراب کرده اید، کاری کنید که او از حقوق خودش نیز بگذرد. این کار اصلا منصفانه نیست. اگر شما به جای او بودید یعنی همسرتان را دوست می داشتید و او از شما فرار می کرد چه می کردید؟ یا چه انتظاری داشتید؟ عملی انجام دهید که در آن انصاف باشد. قوانین فیزیک در دنیای ما جاری است، هر عملی، عکس العملی دارد ... و وای از زمانی که در این عمل حق الناس مکنون باشد (ره) زمان: 26 خرداد ماه 1393 ساعت: 00:24 از گروه : قوانین خانواده

سلام عزیز دل معلومه طرف بوی شدید خیانت میده و با یکی دیگس یه جورایی هوس بازم هست فقط اومده تو زندگیت مختو بزنه همین و بس مگه میشه کسیو دوست داشته باشی و این طور بی اهمیت بشی و حتی تو اون چند سال هم نتونسته شرایطی که گفتی رو ok کنه معلومه یه کاسه ای زیر نیم کاسشه

زمان: 28 اسفند ماه 1401 ساعت: 15:25 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

استیو جابز

آدم معروفی که به نظر من بعد از مرگش تمام خصوصیات بدی که داشت فراموش شد کسی نیست جز استیو جابز. هر کسی که داستان زندگی استیو جابز را خوانده باشد می‌داند که او در برخورد با خانواده‌اش یک عوضی تمام عیار بود و فرزندانش از او متنفر بودند. علاوه بر این استیو جابز در حرفه‌اش هم کم خصوصیت بد نداشت و بار‌ها همکاران و زیردست‌هایش را برای نجات خودش قربانی کرد و بار‌ها اختراعات و ایده‌های دیگران را به نام خودش تمام کرد و برای آن‌ها تحسین شد

پائول واکر

پائول واکر در خارج از این دو اتفاق انسان خوبی به نظر می‌آمد، اما حقیقت این است که این بازیگر در طول زندگیش دو بار با دختران ۱۶ ساله وارد رابطه شد. یک بار وقتی ۲۸ ساله بود و یک بار دیگر وقتی ۳۳ سال داشت و این اتفاق در حالی می‌افتاد که خود او دختری تقریبا در همان سن‌ها داشت. سن قانونی رابطه در کالیفرنیا ۱۸ سال است.

مادر ترزا

شاید بسیاری از شما تعجب کنید چرا که مادر ترزا در ذهن بسیاری نماد از خودگذشتگی و انسان دوستی است، اما او از بیماران سوءاستفاده می‌کرد. مادر ترزا در بسیاری از موارد اجازه نمی‌داد بیماران به دارو‌های مسکن و روش‌های درمانی دسترسی داشته باشند. به نظر من برای اینکه مادر ترزا در دنیا به عنوان یک قدیس مطرح شود انسان‌های زیادی قربانی شدند

کوکو شنل

بار‌ها و بار‌ها نام کوکو شنل از رسانه‌های مختلف به گوشمان می‌خورد و ممکن نیست درباره فشن صحبت شود و نام او به میان نیاید، اما هیچ کس درباره علاقه این سمبل فشن به جنبش نازی و تلاش‌هایش برای عادی جلوه دادن جنایاتِ نازی‌ها صحبت نمی‌کند. (یادداشت نویسنده اصلی مقاله: اسناد و مدارک زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد کوکو شنل نه فقط یک علاقمند به نازی‌ها بلکه در بخشی از زندگی‌اش یک مامور نازی بوده است.)

پابلو پیکاسو

پابلو پیکاسو یک انسان سوءاستفاده‌گر، خودپسند و خودمحور بود که افراد دوروبرش را از میل به زندگی خالی می‌کرد. یکی از علاقمندی‌های اصلی او در زندگی، زنان جوان بود. زنان جوانی که وقتی کارِ پیکاسو با آن‌ها تمام می‌شد و از زیر سلطه او خارج می‌شدند از نظر روحی و روانی به معنی واقعی کلمه نابود شده بودند.

مرجع سایت برترین ها

زمان: 14 اسفند ماه 1400 ساعت: 08:21 از گروه : سوالات گوناگون

سلام

سعی کنید با خودتان صادق باشید، این فکر را باید قبل از ازدواج می کردید که متاسفانه نکرده اید. الان شاید قصد داشته باشید علاوه بر این که زندگی او را خراب کرده اید، کاری کنید که او از حقوق خودش نیز بگذرد. این کار اصلا منصفانه نیست. اگر شما به جای او بودید یعنی همسرتان را دوست می داشتید و او از شما فرار می کرد چه می کردید؟ یا چه انتظاری داشتید؟ عملی انجام دهید که در آن انصاف باشد. قوانین فیزیک در دنیای ما جاری است، هر عملی، عکس العملی دارد ... و وای از زمانی که در این عمل حق الناس مکنون باشد (ره)

زمان: 26 خرداد ماه 1393 ساعت: 00:24 از گروه : قوانین خانواده

سوال و جواب ها با برچسب زندگیش

زندگیش یک برچسب مرتبط با مواردی است که به زندگی فرد مرتبط می‌شود. این برچسب در این پلتفرم به موضوعات مختلفی از جمله موفقیت، روابط، بهداشت روانی، تعادل کار و زندگی، آرامش و سلامتی، روزمرگی و ... اختصاص داده شده است. با برچسب زندگیش، کاربران می‌توانند درباره تجربیات، چالش‌ها، راهکارها و دیدگاه‌های مرتبط با زندگی شخصی و حرفه‌ای خود صحبت کنند و از تجربیات یکدیگر بهره‌مند شوند. این بوابه می‌تواند فرصتی برای به اشتراک گذاری دانش و تجربیات مفید برای کاربران فراهم کند و درک بهتری از زندگی ارائه دهد.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره زندگیش سوال بپرس!

بازدید: 3061 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو بازدید: 3061 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

«بها »یا « بهاء » کدام از نظر نگارشی درست است؟ بازدید: 705 از گروه : سوالات گوناگون
با سلام خدمت دوستان .من مدت 3 بود که به ایمیلم سر نمی زدم انا الان که میرم مگه یورز و پسوردم اشتباه هست و گاها هم ازم سوال سوال امنیتی میپرسه و من هم یادم رفته اخه سال 82 درستش کردم و این ایمیل برام خیلی حیاتی هست خواهشا کمکم کنین بازدید: 4727 از گروه : اینترنت و سایت ها
در واتساپ تغییر شماره تلفن و یا گوشی Whatsapp بازدید: 1920 از گروه : واتساپ (whatsapp)
فیلم هندی که دو فامیل باهم چندین سال بود که قهر بودند پسره تصمیم میگیره که باهم آشتی کنند بعد باهم آشتی میکنن و پسره عاشق دختره میشه و پدر بزرگ دختره مجبور میکنه که دختره با یه نفر دیگه ازدواج کنه ولی دختره روزه عروسیش به پسره نامه می نویسه که میخاد خودکشی کنه بعد پسره میره دنبالش که دختره رو پیدا کنه بازدید: 26 از گروه : هنر و فرهنگ
دوستان عزیز اگر دوس دارید شعرهاتون رو با اسم خودتون اینجا منتظر کنید. ما از خوندنشون لذت می بریم، دوستان دیگر هم می تونن بتون بازخورد بدن که در این راه پیشرفت کنید و انرژی بگیرید و ادامه بدید بازدید: 3030 از گروه : سایر سوال و جواب های هنری
فیلم سینمایی پسری که شش انگشت دارد و شعبده باز است ودرمدرسه هیچ دختری با او دوست نمی شود یک روز یک دختر بااو دوست شد و آن پسر به دختر پیشنهاد داد که دوست دخترش شود اما آن دختر قبول نکرد و آن پسر همراه با مادرش آن دختر راکشت پلیس هم از این موضوع خبر دار شد آن پلیس یک دختر بچه لال داشت بازدید: 73 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
فیلم امریکایی که همه در یک لحظه به خواب میروند و بعد از بیدار شدن اتفاقات رخ میدهد که هر کی خواب دیده بود زنده میمونه هر کی چیزی ندیده بود میمیره. کلاغها میمیرند در یک منطقه بازدید: 91 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
فیلم خارجی که در آن چند دانشجو از یک ارتفاع می‌پرند پایین اما چون آن کا چاه بودن و آنان هم قهرمان بودن هیچ چیزی نمیشه بازدید: 37 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
نام فیلم سینمایی احتمالاً آمریکایی که در داخل جنگل و درون چاهی که آب هم به داخلش می‌رفت و در اون شرایط یک خانمی نوزادش رو اونجا بدنیا آورد و... بازدید: 86 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
.احساس می کنم خیلی تنهام....فکر میکنم همه از من متنفرن وکسی منو دوس نداره بازدید: 3132 از گروه : جوانان و ارتباطات
من فیلمی رو میخوام که توش بچه های خاص و جادویی رو میبرن به یه مدرسه تا اون قدرتا رو بتونم کنترل کنن ولی یه روز یکی از بچه ها متوجه میشه که میخوان ازشون سو استفاده کنند و سعی میکنم که از اونجا فرار کنن بازدید: 25 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
سلام ،من آخرین ورژن اسکایب برای آندروید 4.1.1 (گوشی GLX G3)نصب کردم تصویر و صدای طرف مقابلو دارم و تصویر منم میره و لی صدام نمیره البته با تانگو امتحان کردم ولی نه مشکل صدا داشتم نه تصویر .ممنون میشم از راهنماییتون...! (البته یکبار مطرح کردم ولی جواب درست درومونی ندیدم) بازدید: 9720 از گروه : برنامه موبایل
اسم فیلمی رو میخوام که داستانش در مورد پیر مردی بداخلاق است که نوه اش زندگی اش را تغییر میدهد بازدید: 61 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
سلام. اگه تو فیسبوک به کسی که با ما فرند نیست پیام بفرستیم، آیا براش نوتیفیکیشن میشه؟ آخه تو قسمت پیام، دو بخش وجود داره، یکی برای پیامهایی که از فرندها دریافت می کنیم و دیگری برای کسایی که با ما فرند نیستن. من می خوام برای کسی پیام بفرستم که باهاش فرند نیستم و نمی خوام طوری بشه که به اطلاعش نرسه و مثلا بعده چند ماه اون پیام رو ببینه بازدید: 4138 از گروه : سایر سوال و جواب های کامپیوتری
آقایان و بانوان گرامی اگه تا10 میلیون پول داشتین چه کار پردامدی راه مینداختین؟ بازدید: 4044 از گروه : سایر سوال و جواب های مالی

«بها »یا « بهاء » کدام از نظر نگارشی درست است؟

بازدید: 705 از گروه : سوالات گوناگون

با سلام خدمت دوستان .من مدت 3 بود که به ایمیلم سر نمی زدم انا الان که میرم مگه یورز و پسوردم اشتباه هست و گاها هم ازم سوال سوال امنیتی میپرسه و من هم یادم رفته اخه سال 82 درستش کردم و این ایمیل برام خیلی حیاتی هست خواهشا کمکم کنین

بازدید: 4727 از گروه : اینترنت و سایت ها

در واتساپ تغییر شماره تلفن و یا گوشی Whatsapp

بازدید: 1920 از گروه : واتساپ (whatsapp)

فیلم هندی که دو فامیل باهم چندین سال بود که قهر بودند پسره تصمیم میگیره که باهم آشتی کنند بعد باهم آشتی میکنن و پسره عاشق دختره میشه و پدر بزرگ دختره مجبور میکنه که دختره با یه نفر دیگه ازدواج کنه ولی دختره روزه عروسیش به پسره نامه می نویسه که میخاد خودکشی کنه بعد پسره میره دنبالش که دختره رو پیدا کنه

بازدید: 26 از گروه : هنر و فرهنگ

دوستان عزیز

اگر دوس دارید شعرهاتون رو با اسم خودتون اینجا منتظر کنید. ما از خوندنشون لذت می بریم، دوستان دیگر هم می تونن بتون بازخورد بدن که در این راه پیشرفت کنید و انرژی بگیرید و ادامه بدید

بازدید: 3030 از گروه : سایر سوال و جواب های هنری

فیلم سینمایی پسری که شش انگشت دارد و شعبده باز است ودرمدرسه هیچ دختری با او دوست نمی شود یک روز یک دختر بااو دوست شد و آن پسر به دختر پیشنهاد داد که دوست دخترش شود اما آن دختر قبول نکرد و آن پسر همراه با مادرش آن دختر راکشت پلیس هم از این موضوع خبر دار شد آن پلیس یک دختر بچه لال داشت

بازدید: 73 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال