سوالات با برچسب رسیدم

سوال

جواب

ابر برچسب های مرتبط

سوال های تصادفی با این برچسب

سلام.وقتتون بخیر.من دختری. 22 ساله و دانشجوی روانشناسی هستم.مدت 7 ماه است ک با پسری 26 ساله رابطه دارم. ایشون 4 سال پیش با دختری دوست بود و رابطشون ب دلیل خیانتی ک دختره کرده تموم شده و میگه ک رابطش 1 ماه طول کشیده فقط و میگه چون اولین رابطم بود بدجوری عاشق و وابستش شده بودم. من یکبار سر بحثی ازش پرسیدم ک چرا در طول این همه ماه تو دوست دارمو عاشقتم و اینا رو نمیگی بهم. گفت برمیگرده به شکست قبلیم از اونموقع نمیتونم .گفتم پس هنوز دوسش داری .گفت نه کامل فراموشش کردم . ضمنامن دومین دختریم ک باهاش در رابطس. بعد تازگیا سر یک بحثی گفتم منو دوست داری?گفت دوست دارم ولی نه در حد اعلا گفت از وقتی ک عاشق اون ددختر شدم دیگه نتونستم عاشق هیچ دختری بشم انگار اون حس در من مرده کلا. من پرسیدم پس منو به اندازه ااون دختر دوس نداری ?گفت نه گفتم پس تو هنوز به اون حس داری .وگرنه چطور میتونی اندازه بگیری ک منو در حد اون دوس داری یا نه. گفت نه من کلا ااونو دوست ندارم دیگه . ولی من نمیتونم باور کنم اگه یک انسان عشق قبلیش رو فراموش کرده باشه خودشم 4 سال از روش گذشته بااشه چطور میتونه ب من بگه تورو اندازه اون دوس ندارم,پس هنوز حس اون در این زندس دیگه درسته? و اینم بگم دوبار جلوی من ااین پسر سر اینکه چن ماه بعد قراره از هم دور شیم از نظر مکانی گریه کرده بود . حالا نمیدونم پسری ک جلوم گریه کرده بود چطور میتونه بگه تورو اندازه اون دوس ندارم من واقعا نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید .ممنونم بازدید: 2733 از گروه : شکاکی
برای شماره سئوال 2061: همانروز پرسیدم گفت نمیدام. باز شب بعد نیز بوق اشغال زد. ازش پرسیدم گفت نمیدانم گوشی حتما خراب شده، آیا خرابی گوشی به نیمه شب می رسد؟ لطفا جواب دهید. ادرس ایمیل بازدید: 3474 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
سلام خسته نباشید. من مهدی ۱۸ سالمه و چند وقته با دختری که خیلی بهش علاقه داشتم دوست شدم. ولی رابطمون خیلی خشک و سرده و هردو طرف از این رابطه رنج میبریم. خیلی با خودم فکر کردم که چطور این رابطه رو درست کنم ولی به جایی نرسیدم. خواهشا اگه میشه راهنماییم کنید که این رابطه خشک و سرد رو به یه رابطه شاد و گرم تبدیل کنم بازدید: 3056 از گروه : دوستی دختر - پسر

سلام.وقتتون بخیر.من دختری. 22 ساله و دانشجوی روانشناسی هستم.مدت 7 ماه است ک با پسری 26 ساله رابطه دارم. ایشون 4 سال پیش با دختری دوست بود و رابطشون ب دلیل خیانتی ک دختره کرده تموم شده و میگه ک رابطش 1 ماه طول کشیده فقط و میگه چون اولین رابطم بود بدجوری عاشق و وابستش شده بودم. من یکبار سر بحثی ازش پرسیدم ک چرا در طول این همه ماه تو دوست دارمو عاشقتم و اینا رو نمیگی بهم. گفت برمیگرده به شکست قبلیم از اونموقع نمیتونم .گفتم پس هنوز دوسش داری .گفت نه کامل فراموشش کردم . ضمنامن دومین دختریم ک باهاش در رابطس. بعد تازگیا سر یک بحثی گفتم منو دوست داری?گفت دوست دارم ولی نه در حد اعلا گفت از وقتی ک عاشق اون ددختر شدم دیگه نتونستم عاشق هیچ دختری بشم انگار اون حس در من مرده کلا. من پرسیدم پس منو به اندازه ااون دختر دوس نداری ?گفت نه گفتم پس تو هنوز به اون حس داری .وگرنه چطور میتونی اندازه بگیری ک منو در حد اون دوس داری یا نه. گفت نه من کلا ااونو دوست ندارم دیگه . ولی من نمیتونم باور کنم اگه یک انسان عشق قبلیش رو فراموش کرده باشه خودشم 4 سال از روش گذشته بااشه چطور میتونه ب من بگه تورو اندازه اون دوس ندارم,پس هنوز حس اون در این زندس دیگه درسته? و اینم بگم دوبار جلوی من ااین پسر سر اینکه چن ماه بعد قراره از هم دور شیم از نظر مکانی گریه کرده بود . حالا نمیدونم پسری ک جلوم گریه کرده بود چطور میتونه بگه تورو اندازه اون دوس ندارم من واقعا نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید .ممنونم

بازدید: 2733 از گروه : شکاکی

برای شماره سئوال 2061:
همانروز پرسیدم گفت نمیدام. باز شب بعد نیز بوق اشغال زد. ازش پرسیدم گفت نمیدانم گوشی حتما خراب شده، آیا خرابی گوشی به نیمه شب می رسد؟ لطفا جواب دهید. ادرس ایمیل

بازدید: 3474 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

سلام خسته نباشید. من مهدی ۱۸ سالمه و چند وقته با دختری که خیلی بهش علاقه داشتم دوست شدم. ولی رابطمون خیلی خشک و سرده و هردو طرف از این رابطه رنج میبریم. خیلی با خودم فکر کردم که چطور این رابطه رو درست کنم ولی به جایی نرسیدم. خواهشا اگه میشه راهنماییم کنید که این رابطه خشک و سرد رو به یه رابطه شاد و گرم تبدیل کنم

بازدید: 3056 از گروه : دوستی دختر - پسر

پربازدید ترین های این برچسب

به نام خداوند بیننده از انجا شروع کنم که بنده در سال اول دانشگاه به علت مشکلات عدیده که هر شخصی گرفتار ان نمیشود احساس تنهایی و رخوت میکردم انگار هیچکس در این دنیا مرا نمیفهمد و احساساتی از این دست که افراد زیادی با شدت خیلی کم و روزمره تا خیلی زیاد دچار ان میشوند .به فکر افتادم سر کار برم که دغدغه هایی که با فکر درست نمیشدند از یادم برود اما به هر دری زدم کار نبود که نبود .به فکر کارگری افتاده بودم که هیچ جا با شرایط دانشگاهم کنار نیامدند .به یکی سپرده بودم که بالاخره با معرفی او به یک مغازه انتشارات مشغول شدم .خیلی خوب بود و حالم خیلی بهتر شده بود که با همسایه که مغازه ای عطاری بود رفیق شدم .مشتریان زیادی داشت و این تعجب مرا برانگیخته بود که باعث شدم بفهمم انواع مخدرجات در این عطاری به فروش میرسد که به هوس افتادم امتحان کنم که خیلی خیلی حس خوبی گرفتم و خیلی دیر به دیر یکسال با کپسول و قرص های دراگون حال میکردم تا اینکه فهمیدم در خانه برادرم از این ها استفاده میکرده و در خانه است و این در خانه بودن همان و مستمر شدن همان .سال دوم دانشگاه بود که با دختری که پیشنهاد از طرف او صورت گرفت و من حس خیلی خوبی پیدا کردم . به نوعی دلبسته و وابسته اش شدم و دیری نپایید که با این حال خوب شروع به بهبود کردم و تا سه ماه هیچ چیز مصرف نمیکردم تا اینکه او بعد از یک سال حرف از جدایی زد و حس بد من بعد از ماه ها حال خوش شروع شد و مصرف عود کرد که با تفکر به این نتیجه رسیدم که اسیب به خود چیزی را درست نمیکند و به تدریج درمان من شروع شد و ادامه دارد.با این حال زندگی در این شرایط به شدت سخت شده و موج ناامیدی و افسردگی در جامعه امروز ما قبل از نیاز به روانشناس نیاز به افراد صالح برای حکومت و معیشت مردم دارد. پس میتوان نتیجه گرفت عامل محیطی از عامل فیزیولوژیک خیلی قوی تر عمل میکند و این شرایط محیطی کشور ایران و ترانزیت مخدر که از پرسودترین تجارت های جهان است باعث شد افرادی فقط به علت بودن این مواد در کشور گرفتار شوند که عده ای از سران کشور سود های کلان عایدشان شود .وقتی این شرایط که روز به روز بدتر میشود مشاهده میشود و موجی از افسردگی و نا امیدی را در جامعه میبینی دیگر امیدی برای بهبود خود و دیگری نمیتوان یافت اگرچه این گرفتاری درمانش مخدر نیست اما دور بودن از جهانی که در این کشور برایمان ساخته شده ذره ای از درد های افراد میکاهد گرچه درمان اعتیاد بعد های دیگری میخواهد که درونی است اما ریشه ی بیرونی جامعه پررنگ تر عمل میکند . به امید بهبود سیاست های بیمار و انسان های بیمار گشته... الله اعلم بازدید: 3020 از گروه : سلامت روحی و جسمی

به نام خداوند بیننده از انجا شروع کنم که بنده در سال اول دانشگاه به علت مشکلات عدیده که هر شخصی گرفتار ان نمیشود احساس تنهایی و رخوت میکردم انگار هیچکس در این دنیا مرا نمیفهمد و احساساتی از این دست که افراد زیادی با شدت خیلی کم و روزمره تا خیلی زیاد دچار ان میشوند .به فکر افتادم سر کار برم که دغدغه هایی که با فکر درست نمیشدند از یادم برود اما به هر دری زدم کار نبود که نبود .به فکر کارگری افتاده بودم که هیچ جا با شرایط دانشگاهم کنار نیامدند .به یکی سپرده بودم که بالاخره با معرفی او به یک مغازه انتشارات مشغول شدم .خیلی خوب بود و حالم خیلی بهتر شده بود که با همسایه که مغازه ای عطاری بود رفیق شدم .مشتریان زیادی داشت و این تعجب مرا برانگیخته بود که باعث شدم بفهمم انواع مخدرجات در این عطاری به فروش میرسد که به هوس افتادم امتحان کنم که خیلی خیلی حس خوبی گرفتم و خیلی دیر به دیر یکسال با کپسول و قرص های دراگون حال میکردم تا اینکه فهمیدم در خانه برادرم از این ها استفاده میکرده و در خانه است و این در خانه بودن همان و مستمر شدن همان .سال دوم دانشگاه بود که با دختری که پیشنهاد از طرف او صورت گرفت و من حس خیلی خوبی پیدا کردم . به نوعی دلبسته و وابسته اش شدم و دیری نپایید که با این حال خوب شروع به بهبود کردم و تا سه ماه هیچ چیز مصرف نمیکردم تا اینکه او بعد از یک سال حرف از جدایی زد و حس بد من بعد از ماه ها حال خوش شروع شد و مصرف عود کرد که با تفکر به این نتیجه رسیدم که اسیب به خود چیزی را درست نمیکند و به تدریج درمان من شروع شد و ادامه دارد.با این حال زندگی در این شرایط به شدت سخت شده و موج ناامیدی و افسردگی در جامعه امروز ما قبل از نیاز به روانشناس نیاز به افراد صالح برای حکومت و معیشت مردم دارد. پس میتوان نتیجه گرفت عامل محیطی از عامل فیزیولوژیک خیلی قوی تر عمل میکند و این شرایط محیطی کشور ایران و ترانزیت مخدر که از پرسودترین تجارت های جهان است باعث شد افرادی فقط به علت بودن این مواد در کشور گرفتار شوند که عده ای از سران کشور سود های کلان عایدشان شود .وقتی این شرایط که روز به روز بدتر میشود مشاهده میشود و موجی از افسردگی و نا امیدی را در جامعه میبینی دیگر امیدی برای بهبود خود و دیگری نمیتوان یافت اگرچه این گرفتاری درمانش مخدر نیست اما دور بودن از جهانی که در این کشور برایمان ساخته شده ذره ای از درد های افراد میکاهد گرچه درمان اعتیاد بعد های دیگری میخواهد که درونی است اما ریشه ی بیرونی جامعه پررنگ تر عمل میکند . به امید بهبود سیاست های بیمار و انسان های بیمار گشته... الله اعلم

بازدید: 3020 از گروه : سلامت روحی و جسمی

تبلیغات در سوال و جواب

آخرین جواب ها با این برچسب

سلام، اولا چه اهمیتی داره که این پسر دوست دختر قبلی خودش را چقدر دوست داشته یا اینکه اصلا مگه دوست داشتن قابل شمارش هست که بخواهیم مقایسه کنیم؟ ثانیا با این سوال شما میخواهی به چی برسی؟منظورم اینه که با خودت فکر کن و منطقی باش که جواب این سوال چه مشکلی را از تو حل می کنه؟ اگه هر دو قصد ازدواج دارید و همدیگه را دوست دارید دیگه دنبال بهونه و شک و تردید نباید باشی. البته دقت کن که گفتم هردو، یعنی وقتی از جواب خودت مطمئن شدی اونوقت باید همین سوال از دوست پسرت بپرسی و جواب مسئله تو اینه و نه چیز دیگه زمان: 20 اردیبهشت ماه 1398 ساعت: 05:40 از گروه : شکاکی
سلام مهدی جان . تو قدم اول رو خوب برداشتی. باهاش دوست شدی . مطمعن باش که خیلیا همین قدمم نمیتونن بردارن. ولی تو باید از دخترا و نیازشون باخبر باشی. جمله ای بهت میگم تا اخر عمر تو ذهنت ضبطش کن. دخترا تشنه محبتن .دخترا تشنه «رابطه» نیستن.تو بعد از قدم اول دوس داری قدم اخرو یه دفعه برداری . ولی غلطه دختر قدمای دیگه تو رو میخواد. محبت عشق ورزی . بانمکی . شوخطبعی حرفای رمانتیک. گاهی گل یا کافی شاپ یا رستوران. تو باید اروم و پیوسته بری جلو تا بتونی اغوش گرمشو بدست بیاری. وگرنه توقع نکن اون دختر با تو را بیاد و هر کاری تو بگی اونم بگه چشم . پس دلشو بدست بیار وتو ازش بخواه نزار فضای سرد بینتون حاکم شه. تو موفق میشی زمان: 11 آبان ماه 1396 ساعت: 01:17 از گروه : دوستی دختر - پسر
عزیزم شاید موقعیت ش تو خونه طوری نیس که بشه شبها باهات بحرفه و ازاینکه بخواد بهت بگه خجالت میکشه یا احساس میکنه پیشت کوچیک میشه و فکر میکنی دست و پا جلفتیه گوشیشو دستکاری میکنه که نصف شب زنگ نخوره.برای اطمینان ازش بپرس یا اگه فکر میکنی حقیقتو نمیگه تمام شب بهش بزنگ ببین آزاد میشه با هرکی هم بحرفه دیگه تا صبح که نمیتونه مشغول باشه.نهایت که آزاد میشه. زمان: 17 تیر ماه 1393 ساعت: 10:18 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

سلام، اولا چه اهمیتی داره که این پسر دوست دختر قبلی خودش را چقدر دوست داشته یا اینکه اصلا مگه دوست داشتن قابل شمارش هست که بخواهیم مقایسه کنیم؟
ثانیا با این سوال شما میخواهی به چی برسی؟منظورم اینه که با خودت فکر کن و منطقی باش که جواب این سوال چه مشکلی را از تو حل می کنه؟
اگه هر دو قصد ازدواج دارید و همدیگه را دوست دارید دیگه دنبال بهونه و شک و تردید نباید باشی. البته دقت کن که گفتم هردو، یعنی وقتی از جواب خودت مطمئن شدی اونوقت باید همین سوال از دوست پسرت بپرسی و جواب مسئله تو اینه و نه چیز دیگه

زمان: 20 اردیبهشت ماه 1398 ساعت: 05:40 از گروه : شکاکی

سلام مهدی جان . تو قدم اول رو خوب برداشتی. باهاش دوست شدی . مطمعن باش که خیلیا همین قدمم نمیتونن بردارن. ولی تو باید از دخترا و نیازشون باخبر باشی. جمله ای بهت میگم تا اخر عمر تو ذهنت ضبطش کن. دخترا تشنه محبتن .دخترا تشنه «رابطه» نیستن.تو بعد از قدم اول دوس داری قدم اخرو یه دفعه برداری . ولی غلطه دختر قدمای دیگه تو رو میخواد. محبت عشق ورزی . بانمکی . شوخطبعی حرفای رمانتیک. گاهی گل یا کافی شاپ یا رستوران. تو باید اروم و پیوسته بری جلو تا بتونی اغوش گرمشو بدست بیاری. وگرنه توقع نکن اون دختر با تو را بیاد و هر کاری تو بگی اونم بگه چشم . پس دلشو بدست بیار وتو ازش بخواه نزار فضای سرد بینتون حاکم شه. تو موفق میشی

زمان: 11 آبان ماه 1396 ساعت: 01:17 از گروه : دوستی دختر - پسر

عزیزم شاید موقعیت ش تو خونه طوری نیس که بشه شبها باهات بحرفه و ازاینکه بخواد بهت بگه خجالت میکشه یا احساس میکنه پیشت کوچیک میشه و فکر میکنی دست و پا جلفتیه گوشیشو دستکاری میکنه که نصف شب زنگ نخوره.برای اطمینان ازش بپرس یا اگه فکر میکنی حقیقتو نمیگه تمام شب بهش بزنگ ببین آزاد میشه با هرکی هم بحرفه دیگه تا صبح که نمیتونه مشغول باشه.نهایت که آزاد میشه.

زمان: 17 تیر ماه 1393 ساعت: 10:18 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

سوال و جواب ها با برچسب رسیدم

بازدید: 3020 از گروه : سلامت روحی و جسمی

به نام خداوند بیننده از انجا شروع کنم که بنده در سال اول دانشگاه به علت مشکلات عدیده که هر شخصی گرفتار ان نمیشود احساس تنهایی و رخوت میکردم انگار هیچکس در این دنیا مرا نمیفهمد و احساساتی از این دست که افراد زیادی با شدت خیلی کم و روزمره تا خیلی زیاد دچار ان میشوند .به فکر افتادم سر کار برم که دغدغه هایی که با فکر درست نمیشدند از یادم برود اما به هر دری زدم کار نبود که نبود .به فکر کارگری افتاده بودم که هیچ جا با شرایط دانشگاهم کنار نیامدند .به یکی سپرده بودم که بالاخره با معرفی او به یک مغازه انتشارات مشغول شدم .خیلی خوب بود و حالم خیلی بهتر شده بود که با همسایه که مغازه ای عطاری بود رفیق شدم .مشتریان زیادی داشت و این تعجب مرا برانگیخته بود که باعث شدم بفهمم انواع مخدرجات در این عطاری به فروش میرسد که به هوس افتادم امتحان کنم که خیلی خیلی حس خوبی گرفتم و خیلی دیر به دیر یکسال با کپسول و قرص های دراگون حال میکردم تا اینکه فهمیدم در خانه برادرم از این ها استفاده میکرده و در خانه است و این در خانه بودن همان و مستمر شدن همان .سال دوم دانشگاه بود که با دختری که پیشنهاد از طرف او صورت گرفت و من حس خیلی خوبی پیدا کردم . به نوعی دلبسته و وابسته اش شدم و دیری نپایید که با این حال خوب شروع به بهبود کردم و تا سه ماه هیچ چیز مصرف نمیکردم تا اینکه او بعد از یک سال حرف از جدایی زد و حس بد من بعد از ماه ها حال خوش شروع شد و مصرف عود کرد که با تفکر به این نتیجه رسیدم که اسیب به خود چیزی را درست نمیکند و به تدریج درمان من شروع شد و ادامه دارد.با این حال زندگی در این شرایط به شدت سخت شده و موج ناامیدی و افسردگی در جامعه امروز ما قبل از نیاز به روانشناس نیاز به افراد صالح برای حکومت و معیشت مردم دارد. پس میتوان نتیجه گرفت عامل محیطی از عامل فیزیولوژیک خیلی قوی تر عمل میکند و این شرایط محیطی کشور ایران و ترانزیت مخدر که از پرسودترین تجارت های جهان است باعث شد افرادی فقط به علت بودن این مواد در کشور گرفتار شوند که عده ای از سران کشور سود های کلان عایدشان شود .وقتی این شرایط که روز به روز بدتر میشود مشاهده میشود و موجی از افسردگی و نا امیدی را در جامعه میبینی دیگر امیدی برای بهبود خود و دیگری نمیتوان یافت اگرچه این گرفتاری درمانش مخدر نیست اما دور بودن از جهانی که در این کشور برایمان ساخته شده ذره ای از درد های افراد میکاهد گرچه درمان اعتیاد بعد های دیگری میخواهد که درونی است اما ریشه ی بیرونی جامعه پررنگ تر عمل میکند . به امید بهبود سیاست های بیمار و انسان های بیمار گشته... الله اعلم بازدید: 3020 از گروه : سلامت روحی و جسمی

به نام خداوند بیننده از انجا شروع کنم که بنده در سال اول دانشگاه به علت مشکلات عدیده که هر شخصی گرفتار ان نمیشود احساس تنهایی و رخوت میکردم انگار هیچکس در این دنیا مرا نمیفهمد و احساساتی از این دست که افراد زیادی با شدت خیلی کم و روزمره تا خیلی زیاد دچار ان میشوند .به فکر افتادم سر کار برم که دغدغه هایی که با فکر درست نمیشدند از یادم برود اما به هر دری زدم کار نبود که نبود .به فکر کارگری افتاده بودم که هیچ جا با شرایط دانشگاهم کنار نیامدند .به یکی سپرده بودم که بالاخره با معرفی او به یک مغازه انتشارات مشغول شدم .خیلی خوب بود و حالم خیلی بهتر شده بود که با همسایه که مغازه ای عطاری بود رفیق شدم .مشتریان زیادی داشت و این تعجب مرا برانگیخته بود که باعث شدم بفهمم انواع مخدرجات در این عطاری به فروش میرسد که به هوس افتادم امتحان کنم که خیلی خیلی حس خوبی گرفتم و خیلی دیر به دیر یکسال با کپسول و قرص های دراگون حال میکردم تا اینکه فهمیدم در خانه برادرم از این ها استفاده میکرده و در خانه است و این در خانه بودن همان و مستمر شدن همان .سال دوم دانشگاه بود که با دختری که پیشنهاد از طرف او صورت گرفت و من حس خیلی خوبی پیدا کردم . به نوعی دلبسته و وابسته اش شدم و دیری نپایید که با این حال خوب شروع به بهبود کردم و تا سه ماه هیچ چیز مصرف نمیکردم تا اینکه او بعد از یک سال حرف از جدایی زد و حس بد من بعد از ماه ها حال خوش شروع شد و مصرف عود کرد که با تفکر به این نتیجه رسیدم که اسیب به خود چیزی را درست نمیکند و به تدریج درمان من شروع شد و ادامه دارد.با این حال زندگی در این شرایط به شدت سخت شده و موج ناامیدی و افسردگی در جامعه امروز ما قبل از نیاز به روانشناس نیاز به افراد صالح برای حکومت و معیشت مردم دارد. پس میتوان نتیجه گرفت عامل محیطی از عامل فیزیولوژیک خیلی قوی تر عمل میکند و این شرایط محیطی کشور ایران و ترانزیت مخدر که از پرسودترین تجارت های جهان است باعث شد افرادی فقط به علت بودن این مواد در کشور گرفتار شوند که عده ای از سران کشور سود های کلان عایدشان شود .وقتی این شرایط که روز به روز بدتر میشود مشاهده میشود و موجی از افسردگی و نا امیدی را در جامعه میبینی دیگر امیدی برای بهبود خود و دیگری نمیتوان یافت اگرچه این گرفتاری درمانش مخدر نیست اما دور بودن از جهانی که در این کشور برایمان ساخته شده ذره ای از درد های افراد میکاهد گرچه درمان اعتیاد بعد های دیگری میخواهد که درونی است اما ریشه ی بیرونی جامعه پررنگ تر عمل میکند . به امید بهبود سیاست های بیمار و انسان های بیمار گشته... الله اعلم بازدید: 3020 از گروه : سلامت روحی و جسمی

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

سلام،من علایم سرماخوردگی دارم اما آلرژی تشخیص داده شد یعنی عفونت و...نبود ولی بدن درد دارم حالم خوب نیست خصوصا پاهام درد دارن,اینا از علایم آلرژی هست بازدید: 112 از گروه : پزشکی - سلامتی
فهرستی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران بازدید: 120 از گروه : هنر و فرهنگ
بهترین روش برشته کردن آجیل چیست ؟ بازدید: 657 از گروه : پیشنهاد میان وعده
معنای الزامی چیست؟ بازدید: 182 از گروه : قانون و حقوق
کشور سوئد از لحاظ کیفیت زندگی در چه حدیه؟ بازدید: 1959 از گروه : قوانین مهاجرت
سازمان بین المللی که برای مبارزه با مجرمان بین المللی فعالیت می کند چیست؟ بازدید: 815 از گروه : سوالات گوناگون
کدپستی گزینش ناجا اصفهان بازدید: 1471 از گروه : سایر سوالات نظام وظیفه
چطوری می تونم به یک پکیج آموزشی اعتماد کنم و بخرم؟ بازدید: 102 از گروه : دوره های آموزشی
فیلمی که شما درخواست داده‌اید به نام 'دلوارا' (Dilwale Dulhania Le Jayenge) است. داستان فیلم در مورد دختر جوانی به نام سیمران است که به همراه خواهرش از لندن به هند سفر می‌کنند و در طول این سفر با شاهزاده جوانی به نام راج ملاقات می‌کنند. سیمران ناگهان در یک موزه شاهزاده را ملاقات می‌کند و این دیدار زنجیره‌ای از رویدادهای عاشقانه و جذاب راه می‌اندازد. تصمیم گیری هایی که سیمران و راج می‌گیرند، زندگی آن‌ها را تغییر می‌دهد و به اتفاقاتی پر از هیجان و عشق منجر می‌شود. بازدید: 46 از گروه : هنر و فرهنگ
فیلم سینمایی ایرانی عاشقانه در مورد داستان یک دختر دانشجو است که پس از ورود به رشته پزشکی، هم کلاسی پسرش عاشق او می‌شود اما به دلیل غرور و خودبزرگی، محلی به او نمی‌دهد. فیلم به عنوان درسی برای همه ما است که غرور و خودبزرگی می‌توانند روابط را تحت تأثیر قرار دهند و موانعی در راه عشق قرار دهند. بازدید: 98 از گروه : هنر و فرهنگ
با سلام من وقتی ویندوزم را عوض کردم 2 فیش جلو کیسم که هدفن می خورد صدا ندارد تو ویندوز قبلیم درست بود و بعد از عوض کردن ویندوزم این جوری شد. چرا؟ بازدید: 4113 از گروه : مشکلات سخت افزار
یک فیلم خارجی است در مورد پدری ک داره برا دخترش خاطرات بچگیشو تعریف میکنه بازدید: 103 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
اسم فیلمی رو میخوام که داستانش اینه پسره از باباش متنفره ولی باباش میخواد گذشته جبران کنه بازدید: 62 از گروه : هنر و فرهنگ
فیلم خارجی که پسر جوان عاشق زن همسایه میشود و از پنجره اتاق اونو دید میزنه و زنه متوجه میشه و اتفاقاتی رخ میدهد بازدید: 62 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
منم زیبا حقیقی خیلی دوست دارم بازدید: 230 از گروه : هنر و فرهنگ

سلام،من علایم سرماخوردگی دارم اما آلرژی تشخیص داده شد یعنی عفونت و...نبود ولی بدن درد دارم حالم خوب نیست خصوصا پاهام درد دارن,اینا از علایم آلرژی هست

بازدید: 112 از گروه : پزشکی - سلامتی

فهرستی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران

بازدید: 120 از گروه : هنر و فرهنگ

بهترین روش برشته کردن آجیل چیست ؟

بازدید: 657 از گروه : پیشنهاد میان وعده

معنای الزامی چیست؟

بازدید: 182 از گروه : قانون و حقوق

کشور سوئد از لحاظ کیفیت زندگی در چه حدیه؟

بازدید: 1959 از گروه : قوانین مهاجرت

سازمان بین المللی که برای مبارزه با مجرمان بین المللی فعالیت می کند چیست؟

بازدید: 815 از گروه : سوالات گوناگون