سوالات با برچسب احترام


69

سوال


63

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
کسی که همیشه برای بالا بردن خود و نشان دادن برتری خود ، دست به هر دروغی اونم به صورت باورنکردنی که مردم رو کلا گاو حساب می کنه ، کسی که از حماقت مردم نهایت استفاده می کنه برای کسب پول اما در سایه مثبت اندیشی و خدا ، کسی که اطلاعات بسیار زیادی از هر چیزی که فکر می کنید داره و بسیار نشون می ده که کتاب می خونه و مطالعه می کنه اما بسیار سطحی است و فقط جهت داشتن اطلاعات است برای حرف زدن و حرفی داشتن در اون زمینه ، کسی که اینقدر خودش رو بالا می بره مثل بادکنک و خودش رو باد می کنه که واقعا خودش رو نمی تونه اون چیزی که هست ببینه و اعتماد به نفس بسیار بالایی به خودش می ده و ... از چه بیماری رنج می بره؟ خواهش می کنم پاسخ من رو بدید تا بتونم به این انسان بدبخت کمک کنم تا خودش رو اصلاح کنه. قابل ذکره که این فرد از منظر اجتماعی هم تونسته جایگاه بسیار خوبی کسب کنه اما همیشه زندگی پرتنش و تنهایی داره با اینکه نشون می ده که اینطور نیست و همچنین کلا دوست داره همه بهش احترام بزارن و باهاش گرم بگیرن و ازش تعریف کنن .
سلام خسته نباشیدمن دوساله که ازدواج کردم رابطه خوبی با مادرشوهرم ندارم یعنی خیلی به من تیکه میندازه وهمش میخواد منو عوض مکنه و اونجور که میخواد باید باشم.من خیلی از این رفتارش ناراحت میشم ولی شوهرم همیشه میگه جوابشو ندم چون ناراحت میه.من تاحاال جوابشو ندادم فقط به خاطر شوهر و زندگیم.دوس ندارم از هم بپاشه.بعداز ایکه حرف بد میزنه یا مثله میگه من همش دارم تورو تحمل میکنم یا همش توزندگیمون دخالت میکنه من بعدش خیلی ناراحت میشم و گریه میکنم حتی بعضی وقتا که میخوام منتقی بهش بگم این مسائل شخصیه یا این حرفاتون منو ناراحت میکنه بازم شوهرم میگه جوابشو نده و هیچی نگو.به شوهرم میگم حداقل خودت بگو که اینجوری نگه یا حتی اگه نمیتونه حرفی بزنه یکم باهاش سرسنگین بشه.ولی بازم اننجام نمیده.شوهرم همش میگه ببخشید دفعه دیگه میگم .ولی اون همیشه خیلی مظلوم واقع میشه و نمیتونه ازحقش دفاع کنه.حتی برادراشم که بهش بی احترامی میکنن یا پشت سرش حرف میزنن هیچی بهشون نمیگه.خیلی خسته شدم ازش.همش میگه دوستدارم ولی وقتی ناراحت میشم یا گریه میکنم از دست مادرش هیچ واکنشی نشون نمیده.جدیدا هم اگه چیزی دزمورد مادرش بگم کلی بهش برمیخوره وهمه حرفایی که مادرش بهم زده رو یادش رفته.احساس میکنم همه ابراز علاقه اش الکی دیگه بهش اعتماد ندارم بهش میگم شوهر باید پشت زنش باشه نزاره کسی به زنش بی احترامی کنه ولی بازم موقعی که بهش احتیاج دارم تا حمایتم کنه ولی بازم ازش دلسردی میبینم هی قول میده درس شه ولی همیشه زیر قولش میزنه توروخدا یه راه بهم بگین چیکار کنم خسته شده از هر روز گریه کردن
پربازدید ترین های این برچسب
کسی که همیشه برای بالا بردن خود و نشان دادن برتری خود ، دست به هر دروغی اونم به صورت باورنکردنی که مردم رو کلا گاو حساب می کنه ، کسی که از حماقت مردم نهایت استفاده می کنه برای کسب پول اما در سایه مثبت اندیشی و خدا ، کسی که اطلاعات بسیار زیادی از هر چیزی که فکر می کنید داره و بسیار نشون می ده که کتاب می خونه و مطالعه می کنه اما بسیار سطحی است و فقط جهت داشتن اطلاعات است برای حرف زدن و حرفی داشتن در اون زمینه ، کسی که اینقدر خودش رو بالا می بره مثل بادکنک و خودش رو باد می کنه که واقعا خودش رو نمی تونه اون چیزی که هست ببینه و اعتماد به نفس بسیار بالایی به خودش می ده و ... از چه بیماری رنج می بره؟ خواهش می کنم پاسخ من رو بدید تا بتونم به این انسان بدبخت کمک کنم تا خودش رو اصلاح کنه. قابل ذکره که این فرد از منظر اجتماعی هم تونسته جایگاه بسیار خوبی کسب کنه اما همیشه زندگی پرتنش و تنهایی داره با اینکه نشون می ده که اینطور نیست و همچنین کلا دوست داره همه بهش احترام بزارن و باهاش گرم بگیرن و ازش تعریف کنن .
آخرین جواب ها با این برچسب

سوال و جواب ها با برچسب احترام





کسی که همیشه برای بالا بردن خود و نشان دادن برتری خود ، دست به هر دروغی اونم به صورت باورنکردنی که مردم رو کلا گاو حساب می کنه ، کسی که از حماقت مردم نهایت استفاده می کنه برای کسب پول اما در سایه مثبت اندیشی و خدا ، کسی که اطلاعات بسیار زیادی از هر چیزی که فکر می کنید داره و بسیار نشون می ده که کتاب می خونه و مطالعه می کنه اما بسیار سطحی است و فقط جهت داشتن اطلاعات است برای حرف زدن و حرفی داشتن در اون زمینه ، کسی که اینقدر خودش رو بالا می بره مثل بادکنک و خودش رو باد می کنه که واقعا خودش رو نمی تونه اون چیزی که هست ببینه و اعتماد به نفس بسیار بالایی به خودش می ده و ... از چه بیماری رنج می بره؟ خواهش می کنم پاسخ من رو بدید تا بتونم به این انسان بدبخت کمک کنم تا خودش رو اصلاح کنه. قابل ذکره که این فرد از منظر اجتماعی هم تونسته جایگاه بسیار خوبی کسب کنه اما همیشه زندگی پرتنش و تنهایی داره با اینکه نشون می ده که اینطور نیست و همچنین کلا دوست داره همه بهش احترام بزارن و باهاش گرم بگیرن و ازش تعریف کنن .
کسی که همیشه برای بالا بردن خود و نشان دادن برتری خود ، دست به هر دروغی اونم به صورت باورنکردنی که مردم رو کلا گاو حساب می کنه ، کسی که از حماقت مردم نهایت استفاده می کنه برای کسب پول اما در سایه مثبت اندیشی و خدا ، کسی که اطلاعات بسیار زیادی از هر چیزی که فکر می کنید داره و بسیار نشون می ده که کتاب می خونه و مطالعه می کنه اما بسیار سطحی است و فقط جهت داشتن اطلاعات است برای حرف زدن و حرفی داشتن در اون زمینه ، کسی که اینقدر خودش رو بالا می بره مثل بادکنک و خودش رو باد می کنه که واقعا خودش رو نمی تونه اون چیزی که هست ببینه و اعتماد به نفس بسیار بالایی به خودش می ده و ... از چه بیماری رنج می بره؟ خواهش می کنم پاسخ من رو بدید تا بتونم به این انسان بدبخت کمک کنم تا خودش رو اصلاح کنه. قابل ذکره که این فرد از منظر اجتماعی هم تونسته جایگاه بسیار خوبی کسب کنه اما همیشه زندگی پرتنش و تنهایی داره با اینکه نشون می ده که اینطور نیست و همچنین کلا دوست داره همه بهش احترام بزارن و باهاش گرم بگیرن و ازش تعریف کنن .
با سلام.دختری ۳۱ ساله هستم و دو سال پیش عقد کردم.همسر بسیار مهربانی دارم که مرا بسیار درک میکند.در زندگی مشترکمان مشکلی ندارم.
اما از زمانی که به یاد دارم مادر پدرم اختلافات شدیدی داستند.پدرم مرد خوبی است که به خاطر آرامش من و برادرم بیشتر اوقات سکوت کرده است.
مادرم زن بد دهن خودخواه خودشیفته است که فقط خودش و خانواده اش را قبول دارد.
در جمع فامیل به من و برادرم و پدرم توهین میکند فحشهای جنسی میدهد.پدرم را کتک زده از خانه بیرون میکند.حتی سر بی اهمیت ترین مسائل دعوا راه میاندازد و ما هرلحظه استرس داشتیم که الان جنگی در راه است.من به احترام اینکه مادر است در برابر این رفتارها سکوت میکردم تا اینکه دوماه پیش که پدرم را از خانه بیرون کرد و برادرم را کتک زد برای اولین بار اعتراض کردم.جنگ بزرگی راه افتاد.به فامیل زنگ زد و آبرویم را برد.جلوی همسرم میخواست مرا کتک بزند و فحشهای بدی بهم داد.از همسرم خواست مرا طلاق دهد میگفت من دختر پاکی نیستم.
الانم دوماه است که قهر کرده.
تمام خاطرات تلخ این سالها هر لحظه از ذهنم رد میشن و من هر روز افسرده تر میشم.فیط به خاطر همسرو پدرم زنده ام.همه چیزو از دست دادم.چند وقت دیگه عروسیم بود که بهم خورد مادرم میدونه من خیلی روی آبروم پیش خانواده همسرم حساسم نمیخواد بیاد.اعصابم بهم ریخته کمتر با خانواده همسرم رفتو آمد میکنم چون دستانم میلرزد هرچی ب میدارم از دستم میریزد مشکل قلبی پیدا کردم و تحت نظر پزشک هستم.وظایف زناشویی را انجام نمیدهم.به کمک شما نیاز دارم.میخواهم به زندگی برگردم اما نمیشود.تورو خدا کمکم کنید


چند سوال تصادفی

سلام من زن سی وشش ساله هستم درای سه فرزند همسر من بسیاربدهن است وحرفهای رکیک وزشت می زند همسرم مطیع مادرش است وهمیشه در مسایل زندگی ما دخالت می کند حتی باعث می شود تا مدت ها نتوانم با خانواده ام رفت وامد داشته باشم و بدون هیچ حرمتی به خانواده ام توهین می کند من هم نمی توانم برای حرمت سنش وترس از بهم پاشیدن زندگیم جوابش بدهم فورا به خانه مان میاید وبه شوهرم می گوید شوهرم بعد هشت سال فهمیدم اعتیاد دارد وبرای اینکه من نفهمم اعتیاد دارد به خانواد هاش باج می داد وقتی فهمیدم با تهدید طلاق از اعتیاد دست برداشت ولی بعد از چهار سال از احتیاطش باز فهمیدم مشروب می خورد ودو باری هم فهمیدم بهم خیانت کرده باز بخاطر بچه هایم ماندم ولی مدتیه دچار افسردگی وقلب درد وگردن وسردرد شده ام وگریه می کنم چند روز است بخاطر اینکه در مهمانی پیش مادرش ننشسته ام بسیا حرفهای زشتی زد ومن رو از خونه بیرون انداخته تو رو بخدا بگید چکار کنم دیگر خسته شدم راهنمایی کنید چون باره قهر کردهام مدتی خوب میشد یک ماه نشده باز همان میشد



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.