سلام
من دنبال یه فیلم میگردم که چند سال پیش دیدمش ولی اسمش رو به یاد نمیارم.
داستان فیلم این بود که یه پسر توی مترو یه خانمی که مامور مترو بوده رو میبینه بعد میره دنبالش
پسر حالش بد میشه و خانم بهش کمک میکنه
واسه اون خانم ذغال سنگ میارن و پسره به خانم کمک میکنه
و بینشون احساسات بوجود میاد و زمانی که پسر از حمام اون خانم استفاده میکنه رابطه ایجاد میشه

پسر شدید وابسته میشه و لحظه شماری میکنه برای رفتن پیش اون خانم
اون خانم علاقه زیادی به داستان داشته ولی سواد خوندن نداشته و پسر براش کتاب میخوند
فک کنم فیلم مربوط به جنگ جهانی دوم باشه. پسر روز تولدش جشن رو ول میکنه و پیش خانم میره و اون خانم بعد از اون رابطه یهو ناپدید میشه

پسره درس حقوق و وکالت میخونه
چند سال بعد تو دادگاه اون خانم رو میبینه و میتونسته ازش دفاع کنه ولی دفاع نمیکنه و اون خانم به حبس ابد میره

پسر بزرگ میشه ازدواج میکنه ولی هیچ وقت از زندگیش راضی نیست و عشق اون خانم همیشه تو دلشه، حتی خانمش طلاق میگیره.
واسه اون خانم کتاب صوتی میفرسته و ....
خانمه لحظه آزادی خودکشی میکنه

ممنونم میشم اگه راهنماییم کنید

جدیدترین سوالات





سوال های تصادفی





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

فیلم سینمایی هندی

فیلم هندی مردی ک بخاطر دیونه بودنش زنش اون و دخترشو ترک میکنه و بعد از چند سال زنه دخترشو از پدرش میدزده و به زور توی دادگاه میخوان دختره رو به بهانه دیوانه بودنش ازش ببرن



0
امتیاز

جوابی برای این سوال در دست نیست!




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


17500 امتیاز هدیه بهترین جواب
















سلام. من دختر هجده ساله ای هستم که به خاطر یک سری مشکلات خونوادگی، هفته ای دو بار به یه گروه مشاوره مراجعه میکنم...توی این گروه، افرادی با مشکلات مختلف دور هم حلقه میزنن و راجع به مشکلاتشون به هم میگن تا سبک بشن و اونوقت مشاوری که در اونجا حضور داره همگی رو تک تک راهنمایی میکنه تا چطور مشکلاتشون رو حل کنن...به تازگی یه آقای بیست و هفت ساله به جمع ما ملحق شده که خیلی عجیب بنظر میاد...خیلی افسرده ست...به ندرت حرف میزنه و اگه هم بزنه، به اصرار مشاوره...هر وقت که شروع میکنه به حرف زدن، بغضش رو نمیتونه نگه داره و گریه میکنه...یه روز راجع به مشکلش گفت...اون گفت که بیست سالش بوده که ازدواج کرده و بیست و دو سالگی پدر شده...توی یه حادثه همسرش و پسر یه ماهش رو از دست میده و الان خودشو باعث و بانی همه ی این اتفاقات میدونه...بعد از پنج سال هنوز نتونسته روحیه شو بدست بیاره...حالا من، توی همه ی این گیر و دار، یه حس خاصی نسبت به این آقا پیدا کردم که بعید میدونم این باشه که بهش جذب شده باشم، چون اصلا بنظر نمیاد مرد قوی و محکمی باشه...نمیدونم...دلم میخواد بهش کمک کنم...دلم براش میسوزه ولی نمیدونم چرا همش فکر میکنم یه حسی فراتر از اینا بهش دارم...بنظرتون چطور میتونم حس واقعیم رو نسبت بهش کشف کنم؟




پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.