سوالات با برچسب یکسو


16

سوال


22

جواب

آخرین جواب ها با این برچسب
شما می‌توانید از مدار پل یکسو کننده با دیودهای یکنواخت استفاده کنید. در این مدار، 4 دیود را به شکل پل در مدار قرار می‌دهیم که به ما امکان تبدیل جریان AC به DC را می‌دهد.

با ولتاژ کاری حداکثر 60 ولت و جریان کاری حداکثر 15 آمپر استفاده کنید.

برای محاسبه‌ی مقاومت مناسب برای بار، از قانون اهم استفاده می‌کنیم. با توجه به ولتاژ خروجی 15 ولت و مقاومت بار بین 0.5 کیلو اهم تا 5 کیلو اهم، جریان بار را محاسبه می‌کنیم. برای مثال، اگر مقاومت بار را 2 کیلو اهم در نظر بگیریم، جریان بار به شکل زیر محاسبه می‌شود:

I = V / R = 15 / 2000 = 0.0075 آمپر یا 7.5 میلی آمپر

حالا با توجه به جریان بار، می‌توانیم توان تراستور را محاسبه کنیم. برای مثال، با توجه به جریان بار 7.5 میلی آمپر، توان تراستور به شکل زیر محاسبه می‌شود:

P = V x I = 15 x 0.0075 = 0.1125 وات



پس از محاسبه‌ی مقدار جریان بار و توان تراستور، می‌توانید به طراحی مدار پل یکسو کننده بپردازید. به طور کلی، مدار پل یکسو کننده شامل 4 دیود است که به شکل یک پل در مدار قرار گرفته‌اند. ورودی این مدار به دو پایه AC و خروجی آن به دو پایه DC متصل می‌شود. برای اینکه مدار پل یکسو کننده با خروجی 15 ولت را طراحی کنید، می‌توانید از مدار پل یکسو کننده با دیودهای یکنواخت استفاده کنید. در این مدار، دیودهایی با ولتاژ کاری حداکثر بالا و جریان کافی استفاده می‌شوند تا بار را تغذیه کنند.

برای ساخت این مدار، مراحل زیر را دنبال کنید:

1. قطعات لازم برای ساخت مدار را تهیه کنید. این قطعات شامل دیودها، تراستور، مقاومت‌ها، کپاسیتور و برد مدار یا برد پروتوتایپ است.

2. با توجه به شکل مدار پل یکسو کننده، دو دیود با ولتاژ کاری حداقل 15 ولت و جریان کافی را به شکل معکوس به هم متصل کنید. سپس دو دیود دیگر را به همین صورت به هم متصل کنید.

3. تراستور را به دو پایه AC و خروجی مدار متصل کنید. همچنین، مقاومت‌هایی با مقدار مناسب بین ورودی AC و تراستور قرار دهید تا جریان را محدود کنند.

4. به دو پایه DC خروجی، یک کپاسیتور با مقدار مناسب ولتاژ و جریان قرار دهید تا ولتاژ DC را استحکام بخشید.

5. بعد از اتصال همه قطعات، مدار را بررسی کنید و اطمینان حاصل کنید که همه اتصالات درست انجام شده‌اند.

سوال و جواب ها با برچسب یکسو


تگ "یکسو" به معنای هماهنگ بودن و یا متفق بودن در رفتار، عمل یا عقیده‌ها است. در این پلتفرم پرسش و پاسخ، تگ "یکسو" به کار می‌رود تا بحث‌ها و موضوعاتی که نیاز به هماهنگی و انطباق دارند، مشخص شوند. این تگ می‌تواند در مواردی مانند تدریس، خرید و فروش، هماهنگی در اجتماع، و هر موضوع دیگری که نیاز به انطباق داشته باشد، مورد استفاده قرار گیرد. این تگ می‌تواند به کاربران کمک کند تا برای رسیدن به یک انطباق و یکپارچگی در موضوع خاص، بحث و گفتگوهای مفید و موثری داشته باشند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره یکسو سوال بپرس!



چند سوال تصادفی

سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس  بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت  خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو  پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.