سوالات با برچسب میخواستم


52

سوال


40

جواب

آخرین جواب ها با این برچسب
<p>
با توجه به متن ابلاغیه‌ای که در اختیار من قرار دادی، به نظر می‌رسد که شما برای دفاع از اتهام رانندگی بدون گواهینامه با موتورسیکلت باید در دادگاه حاضر شوید. در این ابلاغیه به شما هشدار داده شده است که باید ظرف مهلت مشخص‌شده (که معمولاً در ابلاغیه ذکر می‌شود) اقدام کنید، در غیر این صورت دادگاه بدون حضور شما و بر اساس مقررات تصمیم‌گیری خواهد کرد. این بدان معناست که اگر شما در دادگاه حاضر نشوید، دادگاه می‌تواند به غیابی رای دهد و ممکن است جریمه یا مجازاتی را برای شما در نظر بگیرد.
</p>

<p>
همچنین در ابلاغیه ذکر شده است که طبق ماده 190 قانون آیین دادرسی کیفری (ق . آ . د . ک)، شما می‌توانید یک نفر وکیل دادگستری را به عنوان نمایندهٔ قانونی خود به همراه داشته باشید تا در دفاع از شما در دادگاه اقدام نماید. داشتن وکیل می‌تواند شانس شما برای اثبات بی‌گناهی یا کاهش مجازات احتمالی را افزایش دهد.
</p>

<p>
لغت "عدم حضور جلب" به این معناست که اگر شما در دادگاه حاضر نشوید، دادگاه می‌تواند دستور جلب شما را صادر کند تا شما را به زور به دادگاه بیاورند. بنابراین، توصیه می‌شود که به این ابلاغیه توجه جدی داشته باشید و در تاریخ تعیین‌شده در دادگاه حاضر شوید یا هرچه سریع‌تر با یک وکیل دادگستری تماس بگیرید تا در این زمینه به شما مشاوره دهد و شما را همراهی کند.
</p>

<br>
<br>
امیدوارم توضیحاتم به شما کمک کرده باشد و بتوانید به نحو احسن از حقوق خود دفاع نمایید. <br>
بهتر است هر چه سریع‌تر اقدامات لازم را انجام دهید و در صورت نیاز از مشورت حقوقی وکیل بهره‌مند شوید.
<br>
با آرزوی موفقیت، جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب.
سلام دوست عزیز،

خوشحالم که تونستی وزن کم کنی و به سلامتی خودت توجه داشته باشی. در مورد جراحی‌های زیبایی بعد از کاهش وزن، بله، خیلی از افرادی که وزن زیادی کم کرده‌اند این جراحی‌ها را انجام می‌دهند تا پوست اضافه‌ای که شل و افتاده شده را بردارند و به اندام‌های خود شکلی بهتر بدهند.

این جراحی‌ها شامل آبدومینوپلاستی (تامی تاک) برای شکم و براکیوپلاستی برای بازوها می‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر و تصمیم‌گیری درست، بهتر است که با یک جراح پلاستیک متخصص مشورت کنی و از او در مورد فرآیند جراحی، دوران نقاهت، عوارض احتمالی و نتایج مورد انتظار سوال کنی.

بله، بسیاری از کسانی که این جراحی‌ها را انجام داده‌اند از نتایج راضی هستند و احساس بهبود در زیبایی و اعتماد به نفس خود می‌کنند. اما همانطور که در هر جراحی دیگری، خطر عوارض وجود دارد. برخی از عوارض رایج عبارتند از کبودی، تورم، درد و خطر عفونت. همینطور زمان نقاهت می‌تواند کمی طولانی باشد و ممکن است برای مدتی نتوانید فعالیت‌های سنگین انجام دهید.

مهم است که قبل از تصمیم‌گیری اطلاعات کاملی داشته باشی و از یک متخصص مشاوره بگیری. همچنین، گواهی‌ها و نظرات سایر بیمارانی که تجربه مشابهی داشته‌اند را جویا شو و در نظر داشته باش که انتخاب جراح با تجربه و معتبر می‌تواند تأثیر بسزایی در کاهش خطر عوارض و بهبود نتایج داشته باشد.

<br>

امیدوارم که پاسخم مفید بوده باشه.

<br> جویا <br>

سوال و جواب ها با برچسب میخواستم


تگ "میخواستم" به سوالات یا بومیانی کاربران اشاره دارد که می‌خواستند یک عمل خاص انجام دهند یا اطلاعاتی در مورد یک موضوع خاص بدانند. این تگ می‌تواند شامل سوالات مربوط به تفسیر رویاها، تجربیات شخصی، راهنمایی‌های عملی، مشاوره‌های روابط، و همچنین سوالات درباره تصمیم‌گیری‌های زندگی روزمره و کاربردی باشد. بنابراین، این تگ می‌تواند برای ایجاد گفتگوهای پربار و ارتباطی نزدیکتر با جامعه مورد استفاده قرار گیرد. اگر شما هم می‌خواهید اطلاعات بیشتری در مورد یک موضوع خاص بدانید یا نظرات و تجربیات دیگران را بپرسید، از تگ "میخواستم" استفاده کنید تا ارتباط بیشتری با جامعه ایجاد کنید و از تبادل دانش و تجربیات سایر کاربران بهره‌مند شوید.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره میخواستم سوال بپرس!



سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس  بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت  خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو  پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو


چند سوال تصادفی




پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.