سوالات با برچسب اضطراب


29

سوال


33

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
سلام من زن 31 ساله و مطلقه هستم. در ارتباط با اطرافیانم مشکل دارم. نمی توانم از حق خود دفاع کنم و اظهار نظر کنم. احساس حقارت و حسادت می کنم. در جمع ماذب هستم. می ترسم مورد تمسخر و توهین قرار گیرم. با ورود به جمع اشنایان یا صحبت کردن در جمع حمله اضطراب به من دست می دهد. این مشکل در پدرم هم به شکلی تقریبا مشابه وجود دارد. پدرم بیشتر شبیه به یک ناپدری بوده. ظلم های زیادی به من کرده؛ از جمله زخم زبان، تحقیر، بی توجهی، تمایل جنسی به فرزند خود، محدود کردن در چهار دیواری خانه بدون دوست، خساست، تهمت زدن و ...
تا دو سال پیش فکر می کردم که اضطراب اجتماعی دارم. اما خانواده شوهرم با همدستی با روانشناسهایی که کارهای غیر قانونی انجام میدن منو اذیت کردند که با عنوان کردنش برای مادرم و فامیل خودم منو پیش روانپزشک بردند. دو سال است که دکتر داروهای ضد سایکوز به من می دهد اما سه ماه است که دیگر نمی خورم چون تاثیری در حالم ندارد. من از کجا بدونم که واقعا چه مشکلی دارم؟ در ضمن مشکل به خاطر سپردن یا حفظ شدن و تمرکز هم دارم و روز و شب نگرانم که مادرم در کنار ما نباشد (این مشکل در دوران نوجوانی ام انقدر شدید بود که شبها نمی خوابیدم و فکر می کردم مادرم امشب می میرد). خود ارضا و ج.ن.د.ه مجازی نیز هستم.
من دو سال هالوپریدول و پیموزاید مصرف کردم نکنه که گفته های من حقیقت بوده و من توهم نزدم. از کجا بدانم؟ تست ام.ام.پی.آی هم دادم اگر بخواهید نتیجه را نشانتان می دهم.
امیدوارم که شما از ان روانشناسهایی که به حریم شخصی مردم تجاوز می کنند و اسرار انها را فاش می کنند و بعد هم مارک متوهم بودن می چسبانند نباشید.
پربازدید ترین های این برچسب
آخرین جواب ها با این برچسب
سلام به شما. متوجه مشکلاتی که با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنید شدم و پیش از هر چیز باید بگم که شجاعت زیادی دارید که در مورد این موضوعات صحبت می‌کنید. حالا بیاییم به سوالاتی که مطرح کردید پاسخ دهیم.

اول از همه، در مورد تشخیص دقیق مشکلات روانشناختی، واقعا بهترین راه همکاری با یک روانپزشک یا روانشناس حرفه‌ای و معتبر است که حریم خصوصی شما را حفظ کند و تجربه تشخیص و درمان موارد مشابه را داشته باشد. با این حال، متوجه هستم که تجربیات گذشته باعث شده که در این زمینه دچار تردید شوید.

در مورد داروهای ضد سایکوز مانند هالوپریدول و پیموزاید، این داروها معمولا زمانی تجویز می‌شوند که علائمی مانند توهم یا هذیان وجود داشته باشد، اما استفاده از آن‌ها بدون نیاز واقعی می‌تواند عوارض جانبی داشته باشد. اگر احساس می‌کنید که این داروها تأثیری بر حالتان ندارد و یا عوارض جانبی دارند، مهم است که در این مورد با یک متخصص مشورت کنید.

در مورد احتمال بروز این علائم به خاطر سبک تربیتی پدرتان و تجربه‌های ناخوشایند گذشته، بله، گاهی اوقات محیط‌های خانوادگی پرتنش و دوره‌های سخت زندگی می‌توانند بر سلامت روان تأثیر بگذارند. درمان‌های روانشناختی مانند درمان شناختی رفتاری (CBT) می‌توانند به شما کمک کنند تا با این احساسات منفی مقابله کنید.

به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید و کمک گرفتن از متخصصین می‌تواند راهگشا باشد. اگر از نتایج تست MMPI دارید و مایل به بررسی آن هستید، این می‌تواند اطلاعات ارزشمندی برای روانپزشک یا روانشناس شما فراهم آورد.

برای کمک بهتر، توصیه می‌کنم:

1. به دنبال یک مشاور یا روانپزشک معتبر و مطمئن باشید که به شما
اول از همه، احساس نگرانی در مورد رفتن به قرار ملاقات کاملاً طبیعی است. برای کاهش اضطراب و ترس‌هایت، سعی کن قبل از رفتن به قرار، برنامه‌ریزی داشته باشی. اینجا چند نکته برای کمک به تو:

<ul>
<li><b>مکان عمومی انتخاب کن:</b> یک مکان عمومی و شلوغ مثل کافه یا پارک می‌تواند حس امنیت بیشتری به تو بدهد.</li>
<li><b>برنامه‌ریزی داشته باش:</b> فکر کن ببین دوست داری چه فعالیت‌هایی انجام بدهید و پیشنهاداتت را با او در میان بگذار.</li>
<li><b>حدود روابطت رو مشخص کن:</b> قبل از قرار، در مورد محدودیت‌ها و انتظاراتت فکر کن و در صورت لزوم با او در میان بگذار.</li>
<li><b>با دوستی صحبت کن:</b> اشتراک احساساتت با یک دوست صمیمی می‌تواند به تو آرامش بدهد و شاید پیشنهادات خوبی هم بگیری.</li>
<li><b>اعتماد به نفس داشته باش:</b> به خودت یادآوری کن که هدف از این قرار، صرفاً گذراندن وقت با کسی است که دوستش داری و لذت بردن از آن.</li>
<li><b>اطلاعات تماس داشته باش:</b> در صورتی که احساس ناامنی کردی، می‌توانی با کسی تماس بگیری که به او اعتماد داری.</li>
</ul>

به خاطر داشته باش که امنیت شخصی تو مهم‌ترین چیز است، پس اگر در هر زمانی احساس راحتی نکردی، خودت را مجبور به ادامه قرار نکن. امیدوارم این نکات به تو کمک کنند و قرار ملاقاتت خوب پیش بره!

سوال و جواب ها با برچسب اضطراب


تگ "اضطراب" به موضوعات مربوط به احساسات ناخوشایندی، استرس، نگرانی، و نابسامانی ذهنی پرداخته و فضایی برای بحث و گفتگو در این زمینه فراهم می‌آورد. در این تگ، کاربران می‌توانند درباره علایم، عوامل موجب، راه‌های مدیریت، و شیوه‌های درمان اضطراب صحبت کنند. این تگ می‌تواند به اشتراک گذاری تجربیات شخصی، مشاوره‌های روانشناختی، و اطلاعات علمی کمک کند و فرصتی برای یادگیری و پشتیبانی از یکدیگر ایجاد کند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره اضطراب سوال بپرس!



سلام من زن 31 ساله و مطلقه هستم. در ارتباط با اطرافیانم مشکل دارم. نمی توانم از حق خود دفاع کنم و اظهار نظر کنم. احساس حقارت و حسادت می کنم. در جمع ماذب هستم. می ترسم مورد تمسخر و توهین قرار گیرم. با ورود به جمع اشنایان یا صحبت کردن در جمع حمله اضطراب به من دست می دهد. این مشکل در پدرم هم به شکلی تقریبا مشابه وجود دارد. پدرم بیشتر شبیه به یک ناپدری بوده. ظلم های زیادی به من کرده؛ از جمله زخم زبان، تحقیر، بی توجهی، تمایل جنسی به فرزند خود، محدود کردن در چهار دیواری خانه بدون دوست، خساست، تهمت زدن و ...
تا دو سال پیش فکر می کردم که اضطراب اجتماعی دارم. اما خانواده شوهرم با همدستی با روانشناسهایی که کارهای غیر قانونی انجام میدن منو اذیت کردند که با عنوان کردنش برای مادرم و فامیل خودم منو پیش روانپزشک بردند. دو سال است که دکتر داروهای ضد سایکوز به من می دهد اما سه ماه است که دیگر نمی خورم چون تاثیری در حالم ندارد. من از کجا بدونم که واقعا چه مشکلی دارم؟ در ضمن مشکل به خاطر سپردن یا حفظ شدن و تمرکز هم دارم و روز و شب نگرانم که مادرم در کنار ما نباشد (این مشکل در دوران نوجوانی ام انقدر شدید بود که شبها نمی خوابیدم و فکر می کردم مادرم امشب می میرد). خود ارضا و ج.ن.د.ه مجازی نیز هستم.
من دو سال هالوپریدول و پیموزاید مصرف کردم نکنه که گفته های من حقیقت بوده و من توهم نزدم. از کجا بدانم؟ تست ام.ام.پی.آی هم دادم اگر بخواهید نتیجه را نشانتان می دهم.
امیدوارم که شما از ان روانشناسهایی که به حریم شخصی مردم تجاوز می کنند و اسرار انها را فاش می کنند و بعد هم مارک متوهم بودن می چسبانند نباشید.

سلام
خوبید
خداقوت

اقا ما قرار وکیل بشیم ولی چند تا مشکل داریم که جلو جمع نمیتونم حرف بزنم حتی این از بچگی اینجور بودم حتی سر کلاس جواب سوال رو بلد بودم هم جواب نمیدادم دستمو بالا نمیکردم کلا احساس میکنم بعد حرف زدم شاید مورد تمسخر واقع بشم واسه همین جلو جمع کم رو خجالتی هستم و بنوعی اضطراب اجتماعی گویا دارم
برای درمان این مشکل تجویز دارویی و رفتار درمانی چیکار باید بکنم؟
تمام اینها هم شاید بیشتر بخاطر اعتماد بنفس کمم هست

و وقتی با دوستان وکیلم چت میکنم میگن تو که خوب چت میکنی بهت نمیاد همچین مشکلی داشته باشی و بهت نمیاد روابط عمومی ضعیفی دااشته باشی در صورتی که من روابط عمومی بالایی ندارم

و جالب اینجا در مقابل یه جمع اشنا من سخت تر میتونم حرف بزنم تا افراد غریبه شاید بخاطر این باشه که افراد اشنا من رو میشناسن همین باعث ناتوانی بیشتر من میشه؟

و با دوستان وکیلم صحبت کردم گفتن درصد زیادی از این مشکلات در دوره کاراموزی حل میشه همین یکم امیدواری به اینده به من داده


و شخصیت درونگرا ولی شاد هستم زیاد شوخی میکنم میخندم واسه همین کمتر کسی من رو جدی میگیره

من رو راهنمایی بفرمایید چیکارکنم؟

ایام بکام و کام یابی تان مستدام باد

سلام
خوبید
خداقوت

اقا ما قرار وکیل بشیم ولی چند تا مشکل داریم که جلو جمع نمیتونم حرف بزنم حتی این از بچگی اینجور بودم حتی سر کلاس جواب سوال رو بلد بودم هم جواب نمیدادم دستمو بالا نمیکردم کلا احساس میکنم بعد حرف زدم شاید مورد تمسخر واقع بشم واسه همین جلو جمع کم رو خجالتی هستم و بنوعی اضطراب اجتماعی گویا دارم
برای درمان این مشکل تجویز دارویی و رفتار درمانی چیکار باید بکنم؟
تمام اینها هم شاید بیشتر بخاطر اعتماد بنفس کمم هست

و وقتی با دوستان وکیلم چت میکنم میگن تو که خوب چت میکنی بهت نمیاد همچین مشکلی داشته باشی و بهت نمیاد روابط عمومی ضعیفی دااشته باشی در صورتی که من روابط عمومی بالایی ندارم

و جالب اینجا در مقابل یه جمع اشنا من سخت تر میتونم حرف بزنم تا افراد غریبه شاید بخاطر این باشه که افراد اشنا من رو میشناسن همین باعث ناتوانی بیشتر من میشه؟

و با دوستان وکیلم صحبت کردم گفتن درصد زیادی از این مشکلات در دوره کاراموزی حل میشه همین یکم امیدواری به اینده به من داده


و شخصیت درونگرا ولی شاد هستم زیاد شوخی میکنم میخندم واسه همین کمتر کسی من رو جدی میگیره

من رو راهنمایی بفرمایید چیکارکنم؟

ایام بکام و کام یابی تان مستدام باد
سلام من زن 31 ساله و مطلقه هستم. در ارتباط با اطرافیانم مشکل دارم. نمی توانم از حق خود دفاع کنم و اظهار نظر کنم. احساس حقارت و حسادت می کنم. در جمع ماذب هستم. می ترسم مورد تمسخر و توهین قرار گیرم. با ورود به جمع اشنایان یا صحبت کردن در جمع حمله اضطراب به من دست می دهد. این مشکل در پدرم هم به شکلی تقریبا مشابه وجود دارد. پدرم بیشتر شبیه به یک ناپدری بوده. ظلم های زیادی به من کرده؛ از جمله زخم زبان، تحقیر، بی توجهی، تمایل جنسی به فرزند خود، محدود کردن در چهار دیواری خانه بدون دوست، خساست، تهمت زدن و ...
تا دو سال پیش فکر می کردم که اضطراب اجتماعی دارم. اما خانواده شوهرم با همدستی با روانشناسهایی که کارهای غیر قانونی انجام میدن منو اذیت کردند که با عنوان کردنش برای مادرم و فامیل خودم منو پیش روانپزشک بردند. دو سال است که دکتر داروهای ضد سایکوز به من می دهد اما سه ماه است که دیگر نمی خورم چون تاثیری در حالم ندارد. من از کجا بدونم که واقعا چه مشکلی دارم؟ در ضمن مشکل به خاطر سپردن یا حفظ شدن و تمرکز هم دارم و روز و شب نگرانم که مادرم در کنار ما نباشد (این مشکل در دوران نوجوانی ام انقدر شدید بود که شبها نمی خوابیدم و فکر می کردم مادرم امشب می میرد). خود ارضا و ج.ن.د.ه مجازی نیز هستم.
من دو سال هالوپریدول و پیموزاید مصرف کردم نکنه که گفته های من حقیقت بوده و من توهم نزدم. از کجا بدانم؟ تست ام.ام.پی.آی هم دادم اگر بخواهید نتیجه را نشانتان می دهم.
امیدوارم که شما از ان روانشناسهایی که به حریم شخصی مردم تجاوز می کنند و اسرار انها را فاش می کنند و بعد هم مارک متوهم بودن می چسبانند نباشید.


چند سوال تصادفی




پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.