سوال و جواب ها با برچسب صفحه سفید چاپ میکنه

تگ "مشکلات چاپ" بر روی این سوال اشاره می‌کند. این تگ برای مواجهه و حل مشکلات چاپ و پرینتر در این پلتفرم به کار می‌رود. از جمله موضوعاتی که در این تگ مطرح می‌شود عبارتند از: عیب‌یابی مشکلات چاپی، ارتباطات پرینتر با دستگاه‌های دیگر، نحوه تنظیمات صحیح چاپگر، اشکالات بروز آنی در چاپ، و بهبود عملکرد پرینتر. این تگ امکان بحث و گفتگو درباره راهکارها و تجربیات مختلف کاربران را فراهم می‌کند و به ارتقای دانش و مهارت‌های مربوط به مسائل چاپی کمک می‌کند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره صفحه سفید چاپ میکنه سوال بپرس!

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

خداوند چطور به وجود آمده است؟ بازدید: 72 از گروه : ادیان و باورها
سلام...می خواستم یه سوال بپرسم که مدتی هست فکرم رو مشغول کرده..لطفا برادرا جواب بدن تا مشکلم حل بشه... من با دوست پسرم نزدیک سه ساله که دوستم...به هم خیلی علاقه داریم..باوجود مشکلات خیلی زیادی که سر راه ما بود باز با هم موندیم..اون حتی یکبار بخاطره من از زندگیش داشت می گذشت و با قرص داشت خودکشی می کرد..البته فکر نکنید که بهم دروغ گفته چون بهم ثابت شده که حقیقته..همه جوره اونی هست که می خوام..فامیل دور هم هستیم و از اون اول رابطمون به خونوادش قضیه رو گفته و قرار بعد از خدمتش ازدواج کنیم... حالا سوالم این هست که من گاهی بهش شک میکنم و از این شکم زجر می کشم..چند بار امتحانش کردم تلفنی...چند ماه اول دوستیمون یک بار پا داد و من ازش جدا شدم و بعد چندروز قسمو اصرار و قسم به شب قدر بخشیدمش و بعدش هروقت امتحانش کردم سریع بهم گفت که مزاحم داره...تا اینکه یک ماه پیش باز امتحانش کردم دیدم سریع جواب داده بعد که دید کش میدم فحش داد اما باز جوابش رو می داد..و از اون طرف به من هیچی نگفت...ووقتی من خودم رو لو دادم همون لحظه قسم خورد که می دونسته منم و میخواسته حرصم رو دربیاره تا من از امتحان کردن دست بردارم...و حتی دست رو قران گذاشت که میدونسته منم و قصد خیانت نداشته.. حالا گاهی این فکر که می خواسته خیانت کنه بدجور عذابم میده یک بار بهش گفتم که هنوز باور ندارم که خیانت نبوده کارت اما با برخورد تندی گفت که من بچم و بهش اعتماد ندارم...خواهش می کنم بهم بگین که این پسر قصدش چی بود؟؟؟داداشای من بهم بگین که می خواسته خیانت کنه؟؟؟تو رو خدا راستش رو بگین ..... این فکر باعث میشه من از محبت هاش گاهی بی اعتنا رد شم و بهش شک داشته باشم... خواهش می کنم بهم بگین...اگه بدونه که من تو فضای مجازی پیام گذاشتم ازم دلخور میشه اما شما باید مطمئنم کنید... خواهرا هم اگه می تونن کمک کنن... خواهشا بازدید: 2703 از گروه : عشق
بازیگران فیلم ملاقات ناگوار بازدید: 77 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
غذا سوسیس بازدید: 105 از گروه : آشپزی و خانه داری
ویزای دانشجویی آمریکا F1 چه نوع ویزایی است؟ بازدید: 1291 از گروه : قوانین مهاجرت
تعیین فشار راه اندازی کمپرسورهای گریز از مرکز بازدید: 73 از گروه : ورزشی
آن سریال که دختری در دریا غرق می‌شود و پسری او را پیدا کرده و نجات می‌دهد و دختر بعداً پسر را می‌بیند و به دنبال هویت واقعی او می‌گردد بازدید: 24 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
توده هوایی سرد از شرق کشور به سمت غرب می اید . اگر این توده هوایی به صورت میانگین ۱۰درجه هوا را سردتر کند و هوای گرگان مثبت هفت باشد پس از رسیدن این توده هوایی دمای شهر گرگان چند درجه میشود بازدید: 124 از گروه : سوالات گوناگون
من میخوام درباره ی فیلم کره ای تاریکی جادو بدونم بازدید: 52 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
زیباترین بازیگر زن ایرانی کیه؟ بازدید: 2522 از گروه : فیلم
فیلمی که معلم به شاگردش اموزش گیتار میده بعد شوهر زنه میاد باهاش دعواش میشه ومعلم میره خونه شاگرد بازدید: 43 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
چند نفر در آبشار جاذبه زندگی می کنند؟ بازدید: 53 از گروه : زندگی
سلام عزیزان من میخوام دخترمو برای ژل لب ببرم به یک کلینیک خوب، به من کلینیک زیبایی ماهرو رو خیلی ها معرفی کردن این کسی هست که به این کلینیک رفته باشه؟ بازدید: 347 از گروه : سوالات گوناگون
من دنبال یه فیلم کره ای درمورد خواننده هستم. داستان این فیلم مربوط به یه پسر و دختر فقیره. باید بهترین فیلم کره ای در این زمینه رو بهم معرفی کنید. بازدید: 112 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
16 سالمه پدرم بازنشسته شده مادرمم کارمنده. تا 10-11 سالگی پیش مادر بزرگم بودم. حدودا 10-11 سال از مادر بزرگم مراقبت کردیم. یه نفرو میاوردیم پیشش می خوابید. 4 ساله پیش خالم زندگی می کنه. مشکل منم از همین جا شروع شد. از وقتی که روابطمون با خالم زیاد شد. مادرم به شدت تحت تاثیر خالم هست. خالمم به مادر بزرگم گیر میده. تا حالا نشده پیش هم برسیم این مشکل نباشه. خالم بهم گیر میده شدید! قبلا می گفتم اشکال نداره ولی الآن داره رو مادرمم تاثیر می زاره. فقط لازمه خالم یه چیزی بگه مادرمم پی اون رو می گیره. حدودا یک ساله جلو خالم وایمیستم حتی باهاش دعوا می گیرم ولی حاظرم قسم بخورم همیشه خالم شروع کرده دعوا رو هرچیم به مادرم می گم من نیام پیش خالشون میگه نه باید بیای. راستشو بخواین سرم رو کلاه میزاره هر دفعه میگه اگه خوب رفتار کنی این کارو می کنم اون کارو می کنم منم قبول می کنم. به طور مثال همین شب جمعه خالم به همه چیزم گیر داد از وقت بیدار شدنم بگیر تا حرف هایی که میزنم منم هر چی گفت گفتم چشم این قدر خالم ادامه داد تا دعوا بشه تا جایی که دختر خالمم باهاش دعوا گرفت گفت مامان ول کن امشب می خوای دعوا کنی. اومدیم خونه مادرم بهم آفرین گفت. قراره بود فردا یکشنبه بریم دریا. اما از بدشانسی امروز مادرم با مامانم قرار گذاشت بریم جنگل. طبق معمول از اول خوب بود ولی از وسط ها شروع شد. میگم خاله آتیش داره خاموش میشه مسخرم میکنه میگه برو کنار نسوزی(دفعه های قبلم بهم الدنگ و این شلوارشم نمیتونه بکشه بالاهم گفته عادی داره میشه) مامانم شنید و هیچی بهش نگفت. از جنگل رفتیم خونه مادربزرگم اون جا هرچی خالم گفت گوش دادم که خالم و مادرم ناراحت نشن ولی باز با مادر بزرگم دعواش شد. این قدر ادامه داد که از مادرم بگیر تا دختر خودش بهش گیر داد. ولی گوش نداد این قدر ادامه داد ادامه داد تا منم دخالت کردم و به مادم گفتم بریم خونه که خالم گفت مگه بچه ای خودت برو خونه بزرگ شدی البته با لحن مسخره کننده منم زدم بیرون اومدم خونه. حالا مادرم اومده خونه با من قهره کرده؟ بنظرتون چی کار کنم اگه مشکلم رو بتونین حل کین تا عمر دارم سر نماز و هر جایی که می خواستم دعا کنم اول شما رو دعا می کنم. بازدید: 3919 از گروه : اخلاق

خداوند چطور به وجود آمده است؟

بازدید: 72 از گروه : ادیان و باورها

سلام...می خواستم یه سوال بپرسم که مدتی هست فکرم رو مشغول کرده..لطفا برادرا جواب بدن تا مشکلم حل بشه...
من با دوست پسرم نزدیک سه ساله که دوستم...به هم خیلی علاقه داریم..باوجود مشکلات خیلی زیادی که سر راه ما بود باز با هم موندیم..اون حتی یکبار بخاطره من از زندگیش داشت می گذشت و با قرص داشت خودکشی می کرد..البته فکر نکنید که بهم دروغ گفته چون بهم ثابت شده که حقیقته..همه جوره اونی هست که می خوام..فامیل دور هم هستیم و از اون اول رابطمون به خونوادش قضیه رو گفته و قرار بعد از خدمتش ازدواج کنیم...
حالا سوالم این هست که من گاهی بهش شک میکنم و از این شکم زجر می کشم..چند بار امتحانش کردم تلفنی...چند ماه اول دوستیمون یک بار پا داد و من ازش جدا شدم و بعد چندروز قسمو اصرار و قسم به شب قدر بخشیدمش و بعدش هروقت امتحانش کردم سریع بهم گفت که مزاحم داره...تا اینکه یک ماه پیش باز امتحانش کردم دیدم سریع جواب داده بعد که دید کش میدم فحش داد اما باز جوابش رو می داد..و از اون طرف به من هیچی نگفت...ووقتی من خودم رو لو دادم همون لحظه قسم خورد که می دونسته منم و میخواسته حرصم رو دربیاره تا من از امتحان کردن دست بردارم...و حتی دست رو قران گذاشت که میدونسته منم و قصد خیانت نداشته..
حالا گاهی این فکر که می خواسته خیانت کنه بدجور عذابم میده یک بار بهش گفتم که هنوز باور ندارم که خیانت نبوده کارت اما با برخورد تندی گفت که من بچم و بهش اعتماد ندارم...خواهش می کنم بهم بگین که این پسر قصدش چی بود؟؟؟داداشای من بهم بگین که می خواسته خیانت کنه؟؟؟تو رو خدا راستش رو بگین .....
این فکر باعث میشه من از محبت هاش گاهی بی اعتنا رد شم و بهش شک داشته باشم...
خواهش می کنم بهم بگین...اگه بدونه که من تو فضای مجازی پیام گذاشتم ازم دلخور میشه اما شما باید مطمئنم کنید...
خواهرا هم اگه می تونن کمک کنن...
خواهشا

بازدید: 2703 از گروه : عشق

بازیگران فیلم ملاقات ناگوار

بازدید: 77 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

غذا سوسیس

بازدید: 105 از گروه : آشپزی و خانه داری

ویزای دانشجویی آمریکا F1 چه نوع ویزایی است؟

بازدید: 1291 از گروه : قوانین مهاجرت

تعیین فشار راه اندازی کمپرسورهای گریز از مرکز

بازدید: 73 از گروه : ورزشی