سوال های تصادفی


سلام و خسته نباشید
دختری 26 ساله هستم از نظر عاطفی و احساس امنیت بسیار وابسته به والدینم می باشم.این مسئله از دوران کودکی با من بوده من بدون پدر مادرم هیجا نمی رفتم و شب را هیج جا نمی ماندم یعنی نمی توانستم بمانم دلدرد شدیدی پیدا میکردم این روند رفته رفته کمتر شد تا اینکه بعد از یه مزاحمت خیابانی که باعث ترس شدید من شد پدرم مرا به دانشگاه میبرد و این باعث از دست رفتن اعتماد به نقسم شد به طوریکه وقتی 22 ساله بودم و دانشگاه شهر دیگری قبول شده بودم انصراف داده و مجددا در آزمون شرکت کردم تا در شهر خودم قبول شوم . اما در شهر خودم سعی کردم بیشتر روی پای خود بایستم و با این مشکل بجنگم جنگیدم و موفق شدم حالا دختری که در شهر خود به هیج جایی تنها نمی رفت همه جا تنها میرود. اما حالا...
چندی پیش در مقطع ارشد دانشگاه تهران پذیرفته شدم و باید در هفته 2 روز به تهران سفر کنم.و دوباره همان استرس و دلهره به سراغم آمده با اینکه تا به حال پدر مادرم مرا تنها نگذاشته و همراهم بودند اما در هر سری رفتن دچار استرس شدید میشوم.مدام ذهنم درگیر جزئیات است اگر ماشین خراب شود، اگر در راه ماندم ،اگر خانوادم همراهم نیایند و اگرهای بسیار دیگر.البته وقتی شهر خود هستم بسیار راحت به هرجایی می روم اما در شهر دیگر خیلی میترسم این استرس و دلهره عذابم میدهد خواب و خوراک را ازم گرفته.حتی با وجود اینکه میدانم مادرم همراهم خواهم آمد اما باز استرس دارم و متاسفانه وقتی دچار دلهره میشوم دلدرد شدید میگیرم کل مغزم معطوف به استرسم میشود و نمیتوانم به درسم برسم اصلا متوجه حرفهای استاد نمی شوم و فقط میخواهم به شهرم برگردم.
میخواهم کمکم کنید این شرایط مرا عذاب میدهد.ترسم از این است که در هنگام تشکیل زندگی این مسئله به معزلی بزرگ تبدیل شود.



جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

اسم یه فیلم در مورد یه پرنس

قبلن یه فیلم دیده بودم که یه ملکه ای بود که برای ازدواجش قانون گذاشته بود که هرکس بتونه تو مبارزه شکستش بده باهاش ازدواج میکنه . بعد شب تو جنگل خیلی اتفاقی یه پسریو میبینه و باهاش مبارزه میکنه و پسره میبره . بعد ملکه عاشقش میشه بهش میگه رسمی بیا خواستگاریم تا باهم ازدواج کنیم . بعد اون پسره خودش جنگجو بوده و دوستشم یه پادشاه . اون پادشاهه دوست داشته با ملکه ازدواج کنه که قلمروشو گسترده کنه . تو این بینم اون پسر جنگجو ِ یه اژدهارو میکشه خونشو میزنه به تنش که ضد بریده شدن میشه منتها پستش یه برچسبی بوده که اون تیکه خون نمیخوره و تنها نقطه ضعفش اون قسمت میشه. که چون دوست پادشاه بوده اینو فقط به دوستش میگه . بعد پادشاهم ازین فرصت سو استفاده میکنه میره پیش جادوگر یه ماسک جادوییه تغییره چهره میگیره با یه نوشیدنی که طرفو عاشق میکنه و عشق قبلیو از یاد میبره. پادشاه نوشیدنیو میده به پسر جنگجو که عشق ملکه یادش بره و عاشق خواهر پادشاه بشه . بعدم دوسته که دیگه ملکه یادش نماید . به دوسته میگه ماسک بزن شبیه من بشو برو خاستگاری با ملکه بجنگ شکستس بده که من بتونم باهاش ازدواج کنم . خلاصه همین میشه و آخرم ملکه شک میکنه میفهمه . بعد پادشاه که میبینه اینجوریه میده پسر جنگجو رو از همون نقطه ضعفش بکشن . بعدم ملکه از غم مردن پسره تو همون مراسم خاکسپاریه پسره خودشو میکشه... حالا اسم فیلمو نمیدونم! ممنون میشم اگه کسی میدونه بگه .



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



1
3
6

Donya.s

اسم فیلم حلقه نفرین
curse of the ring
هست
که اسم شخصیت داستانش هم سیگفریدو است
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


17500 امتیاز هدیه بهترین جواب




















پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.