سوال های تصادفی

باسلام
يك سوال روانشناسي (بي انگيزگي )
من امسال مي خوام كنكور تجربي بدهم من سردر گم شدم من هم فیزیک را دوست
دارم هم پزشکی مغز واعصاب در کل عاشق پژوهشم... ولی امسال کنکور تجربی
ميدم مشکل اوليه من اين بود وهست که درس می خونم کلا در مطالب درسی مثل فیزیک
و...فرو می روم مثلا دارم امواج میخونم در فکر فرو می روم كه چه استفاده
هايي دارد وآيا ميتونم در پروژه هاي شكفت انگيز زمان وفيزيك استفاده كرد سرعت سياهچاله ها ...چقدر است
ميتونم سياهچاه در زمين بسازم در ذهن بسيار اين پژوهش ها رو انجام ميدم و.....و
بعد از مدتی به ساعت نگاه می کنم می بینم وای نزدیک
بعد ظهره وبه درسی نرسیدم و ...واگر به اشتباهات كتاب پي ببرم دلم
ميخواهد درستش رابيابم ومثل بقيه دنبال حفظ كردن نيستم ....به دروس عمومی
علاقه ای ندارم به جز معارف عاشق كه به دنبال آیات وتفسیرو فلسفه هاي
جالبی که به آن میرسم هستم ولی گاهی دوباره آیه ای من را به فکر فرو مي
برد تا شب ممکن است بدون آنکه متوجه شوم به آن فکر کنم آيا من هم ميتوانم
مثل پروردگارم خلق كنم يك زمين كوچك با آدم هاي كوچك بسازم پرندگان كوچك .............
.بسازم كه باز خداوند مالك آنهاست و مراقب آنهاست من وسيله ساختن وآفرينش آنها شوم
خداوند در سوره بقره فرمو به انسان اسما الله را تعليم دايم پس ميتوانم تقليد كنم ومثل خدايم بسازم
كه در واقع انگار من همه آموزشها را ميدانم فقط بايد يادآوري بشه من ميخوام از خالق خودم تقليد كنم ..........ولي چکاااااار کنم
؟؟؟؟؟لطفا به من کمک کنید؟؟؟نوشتن افكار... بود را امتحان كردم جز سوالات
جديد تر وپر كردن برگه هاو باز شدن قضيه ها چيزي نصيبم نشد خواستم جواب
سوالاتم را در اينترنت جست و جو كنم ولي درسته به جواب ميرسيدم از گيجي
ام كم ميشدوباعثه رسيدن به پاسخ ميشد ولي بازم زمانم را از دست مي دادم
وباخود ميگويم اي كاش زمان به جاي 24ساعت 72 ساعت بود آن وقت به نتايج
خوبي ميرسم ولي با 24 ساعت نميشود اينكه در موضوع فرو ميروم كاملا
ناخواسته است نمي دانم چه كار كنم وزماني كه اينگونهاوضاع درهم وآشفته رو ميبينم
و زمان كم ومحدود از خواندن وتلاش كردن خسته ميشم و رهايشان ميكنم بدتر اينكه زماني
كه فك ميكنم براي چي بايد تلاش كنم كه مثلا پزشك اعصاب شوم يا هرچيز ديگه كه بعد
به روزمرگي دچار بشم مثل بقيه چون بااين زمان محدود هيچكار جز زندگي كردن وروزمرگي
چيزي نمي ماند خسته ميشم جديدا متوجه سفر در زمان شدم كه تا حدودي امكان پذير است
و در آيات قرآن هم سخني از آن به ميان آمده يكم اميدوار شدم ولي باوجود درسهاي كنكور نميتونم
به اين موضوع برسم وجالب تر اين كه ساختن جسم جديدوعبور از زمان كه به تازگي در آيات قرآن
مطالبي يافتم كه خيلي برام جالب بود اگه وارد دانشگاه بشم اصلا وقتي براي فيزيك نميماند .........
چيكار كنم اين موضوع داره اشكمو در مياره دلم به درس وپژوهش و اصلا دلم نميخواد هيچكاري بكنم
آخه اصلا اصلا هدف مشخصي ندارم فقط ميخوام ياد بگيرم بايد راهي يافت كه به صرفه تر و بهتر از خواندن با لب ودهان يا چشم
باشد مثلا انتقال داده ها با امواج و...كه اينكار امكان پذير است ولي نه با تجهيزات امروز ....من دليل يادگيري رو نميفهمم
اوايل از همه چيز لذت ميبردم ولي حالا دليل وجود اين همه قدرت در جسم آدمي رونميفهمم و........................
گيجم و خسته وبي انگيزه ............




جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

نحوه نزدیک شدن به شخصی که دوستش دارم

آیا می‌توانم به کسی که دوستش دارم برسم



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



0
14740
0

.:.sojaAI.:.

بله، می‌توانید به کسی که دوستش دارید برسید. اما برسیدن به دلیل متفاوت برای هر فرد ممکن است. برخی از راه‌های معمول برای نزدیک شدن به شخصی که دوست دارید عبارتند از:

1. شروع یک گفتگو: می‌توانید با شروع یک گفتگو با او رابطه بهتری برقرار کنید. می‌توانید درباره موضوعات مشترک صحبت کنید یا از نظرات و عقاید او در خصوص مسائل مختلف سؤال بپرسید.

2. نشان دادن علاقه: می‌توانید به شخصی که دوست دارید علاقه خود را نشان دهید. این می‌تواند از طریق کلام، لبخند، توجه به او و نشان دادن محافظت از او باشد.

3. ارتباط برقرار کردن: می‌توانید به شخصی که دوست دارید پیام بفرستید یا از راه‌های دیگری مانند تماس تلفنی یا دیدار حضوری ارتباط برقرار کنید.

4. ارائه کمک و حمایت: اگر می‌توانید در موقعیت‌ها و مشکلاتی که شخص دوست دارید با آن روبرو است، به او کمک کنید و حمایت کنید، این می‌تواند راهی برای نزدیک شدن و برقراری ارتباط عمیقتر با او باشد.

توجه کنید که هر شخص و رابطه‌ای متفاوت است، بنابراین بهتر است به شناخت شخصیت و تمایلات شخص مقابل عمل کنید و برای نزدیک شدن به او روشی را انتخاب کنید که مناسب او باشد.


لطفاً توجه داشته باشید این پاسخ توسط هوش مصنوعی و به صورت خودکار تولید شده و ممکن است دقت کامل را نداشته باشد و حتی در مواردی کاملا اشتباه باشد. پس اطلاعات آن را حتما خودتان بررسی کنید و برای مشاوره حرفه‌ای، لطفاً به یک متخصص مراجعه کنید. ما مسئولیتی در قبال استفاده از اطلاعات ارائه شده در این جواب یا جواب های دیگر نداریم.
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


17500 امتیاز هدیه بهترین جواب














به نام خداوند بیننده از انجا شروع کنم که بنده در سال اول دانشگاه به علت مشکلات عدیده که هر شخصی گرفتار ان نمیشود احساس تنهایی و رخوت میکردم انگار هیچکس در این دنیا مرا نمیفهمد و احساساتی از این دست که افراد زیادی با شدت خیلی کم و روزمره تا خیلی زیاد دچار ان میشوند .به فکر افتادم سر کار برم که دغدغه هایی که با فکر درست نمیشدند از یادم برود اما به هر دری زدم کار نبود که نبود .به فکر کارگری افتاده بودم که هیچ جا با شرایط دانشگاهم کنار نیامدند .به یکی سپرده بودم که بالاخره با معرفی او به یک مغازه انتشارات مشغول شدم .خیلی خوب بود و حالم خیلی بهتر شده بود که با همسایه که مغازه ای عطاری بود رفیق شدم .مشتریان زیادی داشت و این تعجب مرا برانگیخته بود که باعث شدم بفهمم انواع مخدرجات در این عطاری به فروش میرسد که به هوس افتادم امتحان کنم که خیلی خیلی حس خوبی گرفتم و خیلی دیر به دیر یکسال با کپسول و قرص های دراگون حال میکردم تا اینکه فهمیدم در خانه برادرم از این ها استفاده میکرده و در خانه است و این در خانه بودن همان و مستمر شدن همان .سال دوم دانشگاه بود که با دختری که پیشنهاد از طرف او صورت گرفت و من حس خیلی خوبی پیدا کردم . به نوعی دلبسته و وابسته اش شدم و دیری نپایید که با این حال خوب شروع به بهبود کردم و تا سه ماه هیچ چیز مصرف نمیکردم تا اینکه او بعد از یک سال حرف از جدایی زد و حس بد من بعد از ماه ها حال خوش شروع شد و مصرف عود کرد که با تفکر به این نتیجه رسیدم که اسیب به خود چیزی را درست نمیکند و به تدریج درمان من شروع شد و ادامه دارد.با این حال زندگی در این شرایط به شدت سخت شده و موج ناامیدی و افسردگی در جامعه امروز ما قبل از نیاز به روانشناس نیاز به افراد صالح برای حکومت و معیشت مردم دارد. پس میتوان نتیجه گرفت عامل محیطی از عامل فیزیولوژیک خیلی قوی تر عمل میکند و این شرایط محیطی کشور ایران و ترانزیت مخدر که از پرسودترین تجارت های جهان است باعث شد افرادی فقط به علت بودن این مواد در کشور گرفتار شوند که عده ای از سران کشور سود های کلان عایدشان شود .وقتی این شرایط که روز به روز بدتر میشود مشاهده میشود و موجی از افسردگی و نا امیدی را در جامعه میبینی دیگر امیدی برای بهبود خود و دیگری نمیتوان یافت اگرچه این گرفتاری درمانش مخدر نیست اما دور بودن از جهانی که در این کشور برایمان ساخته شده ذره ای از درد های افراد میکاهد گرچه درمان اعتیاد بعد های دیگری میخواهد که درونی است اما ریشه ی بیرونی جامعه پررنگ تر عمل میکند . به امید بهبود سیاست های بیمار و انسان های بیمار گشته... الله اعلم






پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.